۱۳۸۹ دی ۲۹, چهارشنبه

سیر و سرگذشت جنبش روشنگری (1)


پروفسور دکتر وینفرید شرودر
استاد دانشگاه فیلیپ ماربورگ آلمان
متخصص فلسفه آنتیک (جهان باستان کلاسیک)، عصر جدید آغازین،

روشنگری، متافیزیک، فلسفه مذهب، فلسفه عملی، تاریخ مفاهیم
آثار:
نیهلیسم اخلاقی
منشئات آته ئیسم

سخنی با خوانندگان گرامی:
چندی است که بحثی پیرامون جنبش روشنگری و دستاوردهای آن
بین فلاسفه مارکسیست و فلاسفه و ایدئولوگ های رنگارنگ
وابسته به بورژوازی واپسین، پسامدرن و غیره در جریان است.
ما می کوشیم ترجمه ای از آنها تهیه و در اختیار خوانندگان فارسی زبان قرار دهیم.

وینفرید شرودر و کارل هاینتس بارک

برگردان شین میم شین

روشنگری عنوانی است برای جنبش معنوی که تلنگرهای خود را از تمایلات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی طبقه متوسط در دوره رهائی بورژوازی از قید و بند نظام فئودالی ـ استبدادی دریافت می کند و به پیدایش معارف بنیادی و راهنما در کلیه عرصه های علوم کمک می کند.

1
پیشگفتار

• روشنگری ـ به قول کلاسیک های مارکسیسم ـ «گام ماقبل آخر بشریت در راه خودشناسی و خودرهاسازی بوده که اما بمثابه گام ماقبل آخر نیز بطور یکجانبه در تضاد گیر می کند و می ماند.»

• در جنبش روشنگری جریانات مختلفی با تمایلات متفاوت شرکت داشته اند.
• جنبش روشنگری ـ در مجموع ـ از مراحل توسعه بیشماری می گذرد.
• جنبش روشنگری ـ بنا بر ماهیت خویش ـ ادبیات اپوزیسیون ضد فئودالی را تشکیل می دهد.
• به قول کلاسیک های مارکسیسم، «مذهب، طبیعت نگری، جامعه، نظام دولتی، همه و همه به انتقاد بیرحمانه کشیده می شوند.
• هر چیزی می بایستی حقانیت وجودی خود را در محکمه خرد توجیه کند و یا ترک وجود کند.»

• روشنگری در طول قرن هجدهم میلادی در همه کشورهای اروپا (البته به انحای مختلف) غالب می آید.
• روشنگری ـ از نقطه نظر تاریخ ایده ها ـ بدنبال جنبش های زیر فرا می رسد:
• هومانیسم
• رنسانس
• رفرماسیون و
• سیستم های فلسفی راسیونالیستی قرن هفدهم میلادی

• مراجعه کنید به راسیونالیسم، کارتزیانیسم، اسپنوزیسم.

روشنگران معارف مترقی پیشینیان را توسعه می دهند و همزمان بر ضد نظریات محافظه کارانه آنها که تکیه گاه مذهب کاتولیکی و دیگر مدافعان نظام اجتماعی و دولتی موجود بودند، به مبارزه می پردازند.
• از این رو ست که روشنگری (بویژه روشنگری فرانسه) ـ به قول کلاسیک های مارکسیسم ـ «نه فقط نبردی بر ضد مؤسسات سیاسی، مذهب و تئولوژی موجود، بلکه علاوه بر آن، چالشی علنی، آشکار و عظیم بر ضد متافیزیک قرن هفدهم و هر نوع متافیزیک از قبیل متافیزیک دکارت، مالبرانش، اسپینوزا و لایب نیتس بوده است.»

2
معنی تحت اللفظی روشنگری

• معنی تحت اللفظی روشنگری عبارت است از نور افشانی در ظلمات جهل، پیشداوری و خرافه.
کانت در سال 1784 میلادی، روشنگری را چنین تعریف می کند:
• روشنگری عبارت است از «خروج انسان از الکنیت (صغارت، کودکی، وابستگی) خویش که تقصیر خودش بوده است!»

• روشنگر ـ بنظر کانت ـ کسی است که بدون کمک غیر، شهامت استفاده از فهم خود را دارد.
قرن روشنگری نام خود را خود انتخاب کرده است.
• در زبان انگلیسی روشنگری را تنویر می نامند که از نور سرچشمه می گیرد.
• در فرانسه قرن هجدهم از «قرن فلسفی» سخن می رود، که ببرکت «نور» تشکیل یافته است.
• دوایر معنوی «قرن روشنگری»، «قرن تنویر»، «قرن فلسفی» در هم تنیده اند.
• واژه های ایتالیائی، اسپانیائی و روسی روشنگری نیز از واژه «نور» ساخته شده اند.
• واژه آلمانی روشنگری در سال 1750 میلادی مرسوم شده است.
• در تاریخ نگاری فلسفی و ادبی ـ بطور کلی ـ واژه «روشنگری» برای نامیدن جنبش معنوی ترقی طلبانه در قرن بکار می رود که قبل از انقلاب بورژوائی جریان داشت.
• در رابطه با عرصه و استعمال واژه «روشنگری» هنوز وحدت نظر کامل وجود ندارد.
• توسعه روشنگری در کشورهای مختلف اروپا بنا بر شرایط تاریخی موجود به انحای مختلف صورت می گیرد و اهمیت عام متفاوتی کسب می کند.

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر