۱۴۰۴ خرداد ۱۰, شنبه

درنگی در اندیشه ای از کارل مارکس (کاپیتال) (۱)

درنگی

از 

شین میم شین

 

قلمرو آزادی (اختیار)
زمانی آغاز می شود که کار مفید بنا بر جبر (ضرورت) خارجی پایان می یابد.
این قلمرو آزادی
ماهیتا در ورای تولید مادی قرار دارد.
مارکس


محتوای این حرف مارکس، محتوای همان حرف انگلس است:
گذار از جامعه طبقاتی به جامعه کمونیستی 

به معنی گذار از رایش (قلمرو حکومت) جبر (ضرورت)  به رایش اختیار (آزادی) است.


منظور مارکس از پایان کار مفید به جبر و الزام خارجی
تبدیل شدن کار اجباری به بازی است.
تبدیل شدن ریاضت و زحمت  به لذت است.

این جمله مارکس اما باید زیر ذره بین تحلیل مارکسیستی قرار گیرد تا عمیقتر درک شود و همه جانبه تر توضیج داده شود.

ادامه دارد.

خود آموز خود اندیشی (۱۲۳۶)

 
 
شین میم شین

بوستان

باب سوم

در عشق و مستی و شور

حکایت یازدهم

بخش دوم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۹۱ )

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم

 

حافظ

ما را ز منع عقل مترسان و می بیار

کآن شحنه در ولایت ما هیچکاره نیست.

معنی تحت اللفظی:

می بیاور.

برای اینکه ما را هراسی از عقل که ناهی از میخوارگی است، نیست.

عقل ناهی از میخوارگی شبیه شحنه ای (رئیس پلیسی) است، که در میخوارگی شهره شهر است.

 

شحنه

 مردی که او را پادشاه برای ضبط کارها و سیاست مردم در شهر نصب کند. بعرف آن را کوتوال و حاکم گویند و این لفظ به فتح غلط است . (از آنندراج ). نگهبان شهر. عسس و صوبه دار. نواب و نایب حاکم شهر. رئیس پولیس . (ناظم الاطباء) : عمر شش هزار مرد به آذربایجان شحنه نشانده بود و به کوفه و سواد عراق چهارهزار مرد شحنه بود. (ترجمه ٔ طبری بلعمی ).

محتوای این بیت غزل خواجه هم تحقیر خرد اندیشنده و خردستیزی است.

 

شحنه

به مأمور طبقات حاکمه برای تحمیل موازین و قوانین و مقررات طبقات حاکمه اطلاق می شود.

شحنه

اما

علیرغم داشتن مأموریت تحمیل اراده و اخلاق طبقات حاکمه،

حتما

نباید خودش به رعایت عملی آنها بپردازد.

مثلا

شحنه می تواند دیگران از میخوارگی نهی کند، ولی خودش میخواره تمام عیاری باشد.

یعنی

اهل تزویر و تظاهر و تقیه و ریا باشد.

در قاموس حافظ،

عقل شبیه شحنه است.

بین حرف و عملش از زمین تا آسمان فاصله هست.

پس مرگ بر خرد اندیشنده.

پس زنده باد خریت و خردستیزی.

 

ادامه دارد.

 

فرهنگ مفاهیم فلسفی (د) دیالک تیک (۲۲)

 

پروفسور دکتر  افرد کوزینگ

پروفسور دکتر  گونتر کروبر

برگردان

 شین میم شین

 

مارکس و انگلس

 

۱

·    برای تبدیل دیالک تیک هگل به متد بی چون و چرای علمی و انتقادی ـ انقلابی و به ابزار عملی پژوهش علمی و مبارزه سیاسی عملی می بایست آن را که پا در هوا ایستاده بود، برگرداند و روی پاهای خود قرار داد.

 

۲

·    فرم ایدئالیستی دیالک تیک می بایستی به نقد کشیده شود و تار و مار شود و دیالک تیک بر بنیان ماتریالیستی استوار گردد.

 

۳

·    این وظیفه مهم را مارکس و انگلس با نقد دیالک تیک ایدئالیستی هگل به انجام می رسانند و ماتریالیسم دیالک تیکی خود را بنیاد می گذارند.

 

(مارکس و انگلس

هم

دیالک تیک ایدئآلیستی هگل

را

به دیالک تیک ماتریالیستی

استحاله می بخشند

و

هم

انواع گوناگون ماتریالیسم را به ماتریالیسم دیالک تیکی و تاریخی.

مترجم)

 

۴

·    این امر بخش مهمی از روند تغییر بنیادی تفکر مدرن را در آستانه انقلاب بورژوائی در آلمان تشکیل می دهد، که توسط مارکس و انگلس جامه عمل پوشیده است.  

 

۵

·    در آثار زیر مارکس و انگلس درک آندو از دیالک تیک توسعه جامعتی و مبارزه طبقاتی به عیان دیده می شود و ضمنا دیده می شود که آندو چگونه مقولات (عام ترین مفاهیم) دیالک تیکی و فرم های حرکت را دمبدم از محتوای ماتریالیستی پر می کنند:

 

الف

·    در «راجع به مسئله یهودیان» (مارکس)

ب

·    در «نقد فلسفه حقوقی هگل ـ مقدمه» (مارکس) 

 

پ

·    در «طرح هائی راجع به نقد اقتصاد ملی» (انگلس)

 

۶

·    مارکس و انگلس به تجزیه و تحلیل توسعه تضادمند جامعه سرمایه داری می پردازند که ناگزیر به انقلاب پرولتری می انجامد.      

 

۷

·    آندو در اثر مشترک خود تحت عنوان «خانواده مقدس»  به افشای اسرار دعاوی گمانورزانه هگل می پردازند و دیالک تیک ایدئالیستی او را قاطعانه و پیگیرانه مورد انتقاد ماتریالیستی قرار می دهند.

 

۸

·    اثر مارکس تحت عنوان «فقر فلسفه» (فصل مربوط به متد) در پی ریزی دیالک تیک ماتریالیستی از اهمیت خاصی برخوردار است.

 

۹

·    مارکس و انگلس در «مانیفست حزب کمونیستی» جمع بندی دیالک تیکی ئی از توسعه جامعه بشری ارائه می دهند و ثابت می کنند که جامعه سرمایه داری بنا بر قانونمندی های درونی اش مغلوب طبقه کارگر خواهد شد و به جای آن نظام سوسیالیستی برقرار خواهد گردید.  

 

۱۰

·    مارکس و انگلس دیالک تیک ماتریالیستی را در بررسی مسائل مبارزه طبقاتی به کار می بندند و در انقلاب ۱۸۴۳ به کمک آن، استراتژی و تاکتیک طبقه کارگر را تدوین می کنند.

 

۱۱

·    قبل از این انقلاب، دیالک تیک تاریخی در مرکز توجه تئوریکی مارکس و انگلس قرار داشته است.

 

ادامه دارد.