۱۴۰۳ بهمن ۱۸, پنجشنبه

انعکاس نوده در آیینه ضمیر محمود دولت آبادی (۳)

  

 تأملی

از

شین میم شین

 


ﻣﺎ ﺭﺍ ﻣﺜﻞ ﻋﻘﺮﺏ ﺑﺎﺭ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﻧﺪ؛

ﻣﺜﻞ ﻋﻘﺮب
 
 محمود دولت آبادی
در این جمله
دیالک تیک سوبژکت و اوبژکت 
را
به شکل دوئالیسم مربی و مریا بسط و تعمیم می دهد.
بی آنکه  سوبژکت (مربی) را هویت نمایی کند
و
کیستایی سوبژکتی را که توده را مثل عقرب بار آورده است، بر زبان راند.
 
خواننده کلیدر
 باید به مدد فانتزی فعال (تخیل اکتیو) به هویت و ماهیت مربی پی ببرد.
 
تربیت توده
اصولا و اساسا 
در سلول اساسی جامعه، یعنی در خانواده آغاز می شود.
بعد نوبت به کودکستان و دبستان و دبیرستان و دانشگاه و محل کارآموزی و کارخانه و مزرعه و مرتع و بیمارستان و تیمارستان و شرکت و شکنجه گاه و زندان می رسد.
 
سؤال اما این است که مربی مادران و پدران و کارمندان کودکستان و مدارس و دانشگاه ها  و شکنجه گاه ها و زندانبانان کیست؟

برای پیدا کردن پاسخ به این پرسش باید از القبای مارکسیسم با خبر بود.
 
در فلسفه مارکسیستی
وجود جامعتی تعیین کننده شعور جامعتی است.
 
مراجعه کنید
به

وجود جامعتی

(وجود اجتماعی)

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/4647

 

وجود جامعتی

(وجود اجتماعی)

 

۱

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/12500

 

۲

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/12504

 

پایان

 

شعور جامعتی

(شعور اجتماعی)

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/12442

 
 
 این بدان معنی است
 که شعور اعضای جامعه خصلت طبقاتی دارد.
به همین دلیل سطح و کیفیت شعور اعضای طبقات اجتماعی مختلف بسته به تعلقات طبقاتی آنها تعیین می شود.

علاوه بر این
شعور حاکم در هر جامعه، شعور طبقه حاکم در آن جامعه است.
یعنی
مربی اعضای جامعه 
طبقه حاکمه در آن جامعه است.

هم کتب پداگوژیکی (تربیتی) و آموزشی ـ پرورشی را روشنفکران وابسته به طبقات حاکمه تحریر و تدوین و تحمیل می کنند 
و
هم
مربیان اعضای جامعه را تربیت می کنند.
 
 اکنون می توان جمله اول محمود دولت آبادی
را
از صراحت مارکسیستی گذراند: 
 ﻣﺎ ﺭﺍ طبقات حاکمه ﻣﺜﻞ ﻋﻘﺮﺏ ﺑﺎﺭ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﻧﺪ.
ﻣﺜﻞ ﻋﻘﺮب
 
طبقات حاکمه در طول تاریخ ایران
اشراف برده دار و روحانی و اشراف فئودال و روحانی و بورژوازی سنتی و مدرن بوده اند.
 
۲
ﻣﺎ ﻣﺮﺩﻡ، ﺻﺒﺢ ﮐﻪ ﺳﺮ ﺍﺯ ﺑﺎﻟﯿﻦ ﻭﺭﻣﯽ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﺗﺎ ﺷﺐ ﮐﻪ ﺳﺮ ﻣﺮﮔﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺭﯾﻢ، ﻣﺪﺍﻡ ﻫﻤﺪﯾﮕﺮ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮔﺰﯾﻢ. 
 
 محمود دولت آبادی
در این جمله 
از دیالک تیک همبایی و همستیزی در جامعه پرده برمی دارد.
 
سؤال این است که این دیالک تیک فقط و فقط در کشور ما معتبر و مؤثر و حاکم است و یا در همه جوامع طبقاتی قضیه از این قرار است؟


آیا محمود دولت آبادی از جوامع دیگر خبر ندارد؟
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر