من، مست و تو، دیوانه
ما را که برد لانه؟
صد بار تو را گفتم:
«کم زن دو سه پیمانه!»
درنگی
از
میم حجری
دشمن ـ تصور و دشمن ـ تصویر نئوفاشیسم و اولیگارشیسم و فوندامنتالیسم (یهودی و مسیحی و سنی و شیعی)
دشمن ـ تصور و دشمن ـ تصویر فاشیسم
خلق یهود
بود
که در ادبیات فاشیستی
منبع و مبنا و آبشخور بلشویسم و کمونیسم قلمداد می شد.
امحای نهایی و ریشه ای خلق یهود و بیرون راندنش از اروپا و راندنش به سرزمین موعود
آماج برنامه ای فاشیسم آلمان بود و در شعار «حل نهایی مسئله خلق یهود» (Endlösung) تبلور و تجرید می یافت که امروزه سیدعلی تداعی و تکرار می کند.
فاشیسم و یا نازیسم
با «حل نهایی مسئله خلق یهود، فاتحه ای هم بر بلشویسم به مثابه معلول کذایی آن می خواند.
آنتی سمیتیسم (یهودی ستیزی) و آنتی کمونیسم (کمونیسم ستیزی) فاشیسم
همچنان و هنوز
در فرقه های مختلف نئوفاشیسم آشکار و پنهان ادامه حیات می دهد،
ولی دیگر نقش تعیین کننده ای بازی نمی کند.
برای اینکه آماج اصلی نازیسم جامه عمل پوشیده است و خلق یهود عمدتا در سرزمین موعود سکنی گزیده است.
ضمنا
دولت اسرائیل
تحت سرکردگی دار و دسته های صهیونیستی، تروریستی و چه بسا حتی نئوفاشیستی و فوندامنتالیستی قرار گرفته است
و
به متحد ارگانیک امپریالیسم مبدل شده است.
به قول نتانیاهو،
دونالد ترامپ، سرکرده جهانی نئوفاشیسم، بهترین دوست دولت اسرائیل محسوب می شود.
کلیه دول امپریالیستی و اولیگارشیستی هم پشتیبان دولت اسرائیل اند.
دول کشورک های قبیلتی ـ فئودالیستی ـ فوندامنتالیستی عربی
هم تحت چتر به اصطلاح «پیمان ابراهیم» به دوستان و متحدان دولت اسرائیل بدل شده اند و بدل می شوند.
(مصر و اردن هاشمی و امارات عربی و بحرین و مراکش و غیره)
پرچم آنتی سمیتیستی و آنتی کمونیستی نازیسم را فوندامنتالیسم شیعی (خمینسسم) به دوش کشیده است
و
پس از قلع و قمع عمیق حزب توده
به اوتوپی «حل نهایی مسئله خلق یهود» و نابودی اسرائیل تداوم می بخشد.
کمونیسم جهانی
هم
دیری است که سرنگون شده است و جای خالی آن را دول اولیگارشیستی بی شرم و بی شعور و هار و بی همه چیز گرفته اند.
نئوفاشیسم
آنتی سمیتیسم (یهودی ستیزی) را با خارجی ستیزی (پناهنده ستیزی، آواره ستیزی، مهاجر ستیزی) جایگزین ساخته است
و
آنتی کمونیسم (کمونیسم ستیزی) را با استبلیشمنت ستیزی (مخالفت بی بنیاد بندتنبایی با جناح نسبتا سوسیال و راسیونال طبقه حاکمه امپریالیستی).
در ادبیات نئوفاشیستی
احزاب امپریالیستی از دموکرات تا کار و سوسیال ـ مسیحی و سوسیال ـ دموکرات و لیبرال و سبز و غیره
به عنوان احزب کمونیست و سوسیالیست و مارکسیست و غیره قلمداد می شوند.
الیس وای دل
در گفتگو با ایلان ماسک
هیتلر را کمونیست جا می زند.
دلیل ااین علامه ین است که اسم حزب هیتلر، «حزب ملی ـ سوسیالیستی کارگران آلمان» بوده است.
بی اعتنا به اینکه دار و دسته هیتلر بدترین دشمنان کمونیسم بوده اند و به ترور و سرکوب بی رحمانه کمونیست ها پرداخته اند.
بعید است که ایلان ماسک از جنایات فاشیسم آلمان در حق کمونیست ها بی خبر باشد.
چون در پیام تلفنی که به معرکه انتخاباتی حزب آلترناتیو برای آلمان می فرستد،
اعلام می دارد که جنایات فاشیسم آلمان
ربطی به سکنه کنونی آلمان ندارند:
«فرزندان در تیهکاری های پدران خود مقصر نیستند.»
البته
ایلان ماسک
ضمنا
اداها و اطوارها و شعارهای نازی ها را احیا و تکرار می کند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر