حکایت پانزدهم
(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۳۷ ـ ۳۸)
بخش دوم
۱
شنیدم که از پادشاهان غور
یکی پادشه خر گرفتی به زور
خران زیر بار گران، بی علف
به روزی دو، مسکین شدندی تلف
معنی تحت اللفظی:
پادشاهی خران را به زور به کار سنگین واداشت، بی آنکه چیزی برای خوردن در آخورشان بریزد
و خران در عرض دو روز مردند.
سعدی دیگر یادی هم از ادعای زیر نمی کند:
مر او را رسد کبریا و منی
که ملکش قدیم است و ذاتش غنی
یکی را به سر، برنهد تاج بخت
یکی را به خاک اندر آرد ز تخت
معنی تحت اللفظی:
خدای متعال صاحب کبر و غرور است.
برای اینکه ملکش قدیم است و ذاتش غنی.
در نتیجه یکی را به قدرت می رساند و دیگری را سلب قدرت می کند.
سعدی
دیگر نمی خواهد، به سلطنت رسیدن سفله ای را به حساب خدا بگذارد و بگوید:
به قومی که نیکی پسندد خدای
دهد خسروی عادل و نیکرای
چو خواهد که ویران شود عالمی
نهد ملک، در پنجه ظالمی
سگالند از او، نیکمردان حذر
که خشم خدای است، بیدادگر.
(بوستان ص ۳۰)
معنی تحت اللفظی:
خدا اگر بخواهد به قومی نیکی کند،
پادشاه عادل نیک اندیشی
را
روی کار می آورد.
اگر بخواهد کشوری ار خراب کند، پادشاه ظالمی را مسلط می سازد.
از پادشاه بیدادگر
نیکمردان حذر می کنند.
برای اینکه او خشم خدا ست.
دلیل این تناقضات در جامعه ـ تئوری سعدی
این است که سعدی، حافظ نیست.
برای اینکه سعدی تئوریسین طبقات (۱) است
و
نه شیرین کننده لحظات خسروان تهی مغز خوشگذران.
جواب
برای اینکه سعدی تئوریسین طبقات حاکمه است
و
نه شیرین کننده لحظات خسروان تهی مغز خوشگذران.
در جامعه ـ تئوری حافظ تناقضات این چنینی به ندرت یافت می شوند.
حافظ
انسان را به کلی سلب اختیار می کند و می گوید:
رضا به داده، بده وز جبین گره بگشا
که بر من و تو در اختیار نگشاده است.
معنی تحت اللفظی:
به رزق مقره راضی باش و غر نزن.
برای اینکه مشیت الهی همین است و تو و من مختار نیستیم.
سعدی می خواهد و باید پادشاه را از ستمگری بیشتر از (۲) عینی باز دارد و گرنه سیستم پوسیده، ولی بی الترناتیو حاکم فروخواهد پاشید و همبود متلاشی خواهد شد.
جواب
سعدی می خواهد و باید پادشاه را از ستمگری بیشتر از حد عینی باز دارد و گرنه سیستم پوسیده، ولی بی آلترناتیو حاکم فروخواهد پاشید و همبود متلاشی خواهد شد.
ما اگر اطلاعات دقیقتری از وضع اجتماعی ـ اقتصادی کشور می داشتیم، بهتر می توانستیم قضاوت کنیم.
اینکه در زمان حافظ شیراز بیست بار دست به دست می شود، نشاندهنده بی ثباتی و تزلزل نظام اجتماعی و بحران فراگیر آن است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر