جمعبندی
از
مسعود بهبودی
فروغ فرخزاد
هرگز آرزو نکرده ام
یک ستاره در سراب آسمان شوم
یا چو روح برگزیدگان
همنشین خامش فرشتگان شوم
هرگز از زمین جدا نبوده ام
با ستاره آشنا نبوده ام
روی خاک ایستاده ام
با تنم که مثل ساقهٔ گیاه
باد و آفتاب و آب را
می مکد که زندگی کند
باروَر ز میل
باروَر ز درد
روی خاک ایستاده ام
تا ستاره ها ستایشم کنند
تا نسیمها نوازشم کنند
از دریچه ام نگاه می کنم
جز طنین یک ترانه نیستم
جاودانه نیستم
جز طنین یک ترانه جستجو نمی کنم
در فغان لذتی که پاکتر
از سکوت سادهٔ غمی است
آشیانه جستجو نمی کنم
در تنی که شبنمی است
روی زنبق تنم
بر جدار کلبه ام که زندگی است
با خط سیاه عشق
یادگارها کشیده اند
مردمان رهگذر:
قلب تیر خورده
شمع واژگون
نقطه های ساکت پریده رنگ
بر حروف در هم جنون
هر لبی که بر لبم رسید
یک ستاره نطفه بست
در شبم که می نشست
روی رود یادگارها
پس چرا ستاره آرزو کنم؟
این ترانهٔ من است
- دلپذیر، دلنشین
پیش از این نبوده بیش از این
پایان
«روشنگری» جاهلان جماران و جهان
اسلام دستپخت محمد بود یا ایرانیان مسیحی؟
بنایی، لنگ رودی و مانی
۱
هی حرفای حواس پرت
اسلام دین است
۲
دین
شعور
است.
۳
دین روح است.
۴
دین روح جامعه بی روح و شعور جامعه بی شعور است.
۵
تدین و دینداری اما بهتر از بی شعوری است.
۶
اسلام و مسیحیت و یهودیت و بودیت و غیره بنا بر یک ضرورت تاریخی پدید آمده است.
۷
اکر موسی و عیسی و محمد و بودا و غیره هم نبودند
ادیان مورد نظر
توسط کس دیگری
ابلاغ می شدند.
۸
جامعه
فقط به نان زنده نیست.
۹
جامعه به جان هم نیاز دارد.
۱۰
تئولوژی (مثلا اسلام) جایگزین میتولوژی (علم الاساطیر) می شود
۱۱
اسلام بخش مهمی از افکار میتولوژیکی را مثلا افکار زرتشتیسم را که دینی ناتورالیستی بوده
نفی دیالک تیکی می کند.
۱۲
همین قصه ابلیس که من از اتشم و از خاک برترم و تن به سجده نمی دهم
در
تحلیل نهایی
نقد دیالک تیکی زرتشتیسم توسط اسلام است.
۱۳
آتش بدین طریق به چیزی شیطانی مبدل می شود و خاک به چیزی الهی
۱۴
بینش تئولوژیکی ـ ناتورالیستی
بدین طریق با بینش تئولوژیکی محض جایگزین می شود.
۱۵
طبیعت
مخلوق ماوراء الطبیعه قلمداد می شود.
۱۶
دیالک تیک طبیعت و ماوراء الطبیعه
وارونه می شود.
۱۷
اگر اسلام پدید نمی امد
جامعه بشری در منطقه خاور
متلاشی می گشت.
۱۸
اسلام گذار از کمونیسم اغازین در حال تجزیه و تلاشی به جامعه برده داری را امکان پذیر می سازد و حتی بدان جامه عمل خشن و خونین می پوشاند.
۱۹
محمد و علی
بر خلاف مسیح و یاران
ایده ئولوگ صرف نیستند.
۲۰
محمد و علی
اعضای طبقه برده دار نیز هستند
۲۱
غزوات محمد و علی
جنگ های برده داری اند
که
به
مدد آنها
توده های اقالیم مجاور
سلب مالکیت و هویت و آدمیت می شوند
دار و ندارشان
غصب و غارت می شود و بر سر دو راهی مرگ یا بردگی
قرار داده می شوند.
۲۲
بدین طریق نیروهای مولده جامعه
شروع به رشد می کنند و کمبود مایحتاج حیاتی خاتمه می یابد
دیگر
نوزادان دختر
زنده به گور نمی شوند.
۲۳
این روند خشن و خونین تکامل جامعتی است.
۲۴
به
قول حریفی
رب النوع تاریخ (جامعه)
نوشداروی حیاتی خود را در کاسه سر آدمیان می نوشد:
۲۵
بخش مهم اعضای جوامع بشری
برده می شوند
و اقلیت انگشت شماری ارباب
تا
جامعه متلاشی نشود و توان توسعه کسب کند.
۲۶
اگر امروز در کشورهایی رفاه نسبی هست
اجر ناشی از ذلتی است که نیاکان ما متحمل شده اند.
۲۷
اکنون
زمینه عینی و مادی لازم برای عبور به جامعه کمونیستی در پله متعالی توسعه
فراهم آمده است
تا
سعادت فرد دست در دست با سعادت جامعه برود
و
سعادت جامعه دست در دست با سعادت فرد
۲۸
دست از عوامفریبی بردارید
درنگی در دیار مفاهیم
۱
خیانت و خاین
به چه معنی است؟
۲
مثال:
گفته می شود:
محمد رضا شاه خاین بوده است.
۳
خدمت در طویله جماران
در دوئالیسم خدمت و خیانت مطرح می شود.
۴
وقتی خامنه ای می گوید:
«محمد رضا شاه خاین بوده است»
منظورش این است که روحانیت ک.
خادم بوده و خادم است.
۵
راستی چرا و به چه دلیل؟
۶
به نظر ما
مفاهیم خاین و خادم
و
خیانت و خدمت
از
مفااهیم فئودالی اند.
۷
هرکس در هر جامعه
جایگاهی دارد.
۸
یکی ج. کش است و دیگری جوجه کش
یکی بارکش است و دیگری بهره کش
۹
این بدان معنی است که هر کس منافعی دارد و سودای دفاع از منافع خود و تکثیر و توسعه منافع خود را در سر دارد.
۱۰
به نظر ما نه شیخ خادم و خاین است و نه شاه
۱۱
شیخ و شاه اعضای طبقات حاکمه انگل اند
و
طبقات حاکمه انگل
استثمارگر بوده اند و هستند
و
نه خادم و خاین.
۱۲
حزب توده
هم
به
همین سان.
۱۳
حزب توده
حزب «توده» بوده است.
۱۴
یعنی در صدد دفاع از منافع توده مولد و زحمتکش و مخالف مافع طبقه حاکمه انگل و بهره کش بوده است.
۱۵
ما کمترین تردیدی در این نداریم.
۱۶
بهترین دلیل این است که حزب توده
خاری در چشم طبقات حاکمه بوده است
و خوار گشته است.
۱۷
هیچ حزبی زجر و ذلت حزب توده را تحمل نکرده است.
۱۸
حزب توده
حتی
علیرغم حمایت از طبقات حاکمه
تیرباران و تهمت باران شده است
۱۹
مثال
بخشی از سران حزب توده
پس از پیروزی انقلاب سفید
به
طویله برگشتند تا از انقلاب ضد فئودالی دفاع کنند
و
ساواک همه را تیرباران کرد.
۲۰
ضمنا
حزب توده را به منجلاب حمایت از فئودالیسم و فوندامنتالیسم سوق داد.
۲۱
مثال دیگر
جناح استالینیستی حزب توده
به حمایت از فئودالیسم و فوندامنتالیسم
(خط امام)
پرداخت.
۲۲
حزب توده
علیرغم حد اعلای احتیاط و حتی به قول یاسر
علیرغم خوش رقصی
سرکوب و رسوا و اعدام و تیرباران شد.
۲۳
حالا
یاسر منکر صداقت توده ای ها شده است
که حتی مویی از سرش کم و کسر نشده است.
در حالیکه توده ای ها در خاوران خفته اند.
۲۴
تاکتیک های احزاب
چه موفق و چه ناموفق
تعیین کننده ماهیت طبقاتی انها نیستند.
۲۵
حزب توده
می تواند
خر باشد و مرتکب خطا شود
ولی
ماهیتش همان می ماند که بوده است.
۲۶
گاهی حقیقت وحشتناکی عرض اندام می کند:
این حقیقت وحشتناک
که
شعور طبقه حاکمه مرتجع
بیشتر از شعور مدعیان رهایی کذایی است
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر