۱۳۹۹ مرداد ۱, چهارشنبه

هویت (۲)


پروفسور دکتر گونتر کروبر

برگردان

 شین میم شین

·      اگر چه در فلسفه یونان باستان، اصل هویت به طور صریح فرمولبندی نشده، اما علیرغم آن می توان نظریات ماهیتا متفاوتی را در باره مفهوم هویت پیدا کرد:

 

۱

هراکلیت

(۵۵۰ ـ ۴۸۰ ق. م.) 

فیلسوف ماقبل سقراطی یونان

افق فلسفی هراکلیت:

تجربه و دانش

شدن و فنا شدن

وحدت و تضاد

کاینات و آتش

واژه و روح

دولتشهر و حقوق مدنی

انسان و خدا

عقل و جهل

 جملات قصار:

در هیچ رودی نمی توان دو بار شنا کرد!

مبارزه، پدر همه چیزها ست!

 

·      هراکلیت هویت را به شرح زیر تلقی می کرد:

۱

·      به مثابه وحدت دو شقه

 

۲

·      به مثابه هویتی که آبستن تفاوت است.

 

۳

·      به مثابه هویت متحرک و تضادمند.

 

۲

پارمنیدس

(۵۴۰ ـ ۴۸۳ ق. م.)

فیلسوف یونان باستان

 از شاگردان سنوفانس

مؤسس مکتب الئات

مؤسس تئوری شناخت

 

·      پارمنیدس ـ بر خلاف هراکلیت ـ تنها به وجود «وجود لایتغیری» باور دارد که دارای مشخصات زیر است:

 

۱

·      ابدی است.

 

۲

·      مطلق و عاری از تفاوت است.

 

۳

·      در هویت (یکسانی) با خویشتن خویش است.

 

۴

·      شدن به نظر پارمنیدس به معنی امکان ناپذیری توسعه است.

 

۳

ارسطو

(۳۸۴ ـ ۳۳۲ ق. م.)

 ۱

·      ارسطو جنبه منطقی هویت را عمده می کند:

·      او بر بنیان اصل منطقی قانون تناقض ممنوع، شرط ضرور تفکر درست را در آن می داند که هر مفهوم موجود در هر قضاوت و یا استنتاج تنها به معنی واحدی و یا به معنی ثابتی مورد استفده قرار گیرد.

 

·      (این نقطه نظر ارسطو خیلی اندیشیده، سنجیده و رهگشا ست. مترجم)

 

·      (قانون تناقض ممنوع، به قانون منطق صوری اطلاق می شود که ارسطو فرمولبندی کرده و بنا بر آن، احکام متناقض نمی توانند حقیقی باشند.

·      «حکم الف و نفی آن نمی توانند هر دو همزمان حقیقی باشند.» 

·       مثال:

·      حسن سیاه پوست است.

·      حسن سفید پوست است. مترجم)

 

·      مراجعه کنید به قانون تناقض ممنوع   

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر