۱۳۹۶ اردیبهشت ۱۶, شنبه

سفری ـ نظری ـ ابراز نظری ـ گذری (۴۴۳)

 
جمعبندی از
مسعود بهبودی
 
 
مهری
 
هر چه هست، همین است.
هر چه هست، همین اتفاق های ساده دنیا ست
سرگیجه مداوم سیاره ها
 
زاغه ها 
که دست کوچک شان را 
در دفاع از حقیقت زیبا 
بالا می آ ورند.

 گود ها 
که لانه مرگ اند
 
گرسنگان 
با سگرمه های (خطوط پیشانی) به هم پیچیده 
چون کلاف هزار توی آتش و رنگین کمان
چهار چرخه  ی رنگینی 
که سواحل تابستان را  
در 
وهمی شفاف 
طی‌ می‌ کند
دلشوره ی کلیدی که در خانه 
زیر کلاهی
 جا مانده است.

قهوه خانه زیبایی 
بر تپه‌های دوردست زمین
 
پایان
ویرایش از
 تارنمای دایرة المعارف روشنگری
 
توجه
 به 
دو نکته زیر 
ضرورت مبرم دارد:
 
الف
 
۱
اگر در طعام کسی 
ذره ای زهر 
ریخته شود، ولوله بر پا می کند.

۲
ولی اگر 
خروارها 
زهر ایده ئولوژیکی 
در طعام فکری و روحی جامعه و جهان 
ریخته شود،
کسی ککش نمی گزد.

۳
بهتر است به این وضع پایان داده شود.

۴
وظیفه روشنگری علمی و انقلابی همین است.
 
ب
نکته مهم دیگر این است که 
بشریت بر سر دو راهی زیر ایستاده است:

۱
یا باید به هماندیشی (چالش فکری و کلنجار نظری) کمر بربندد 
تا از حقیقت عینی 
ـ حتی المقدور ـ
 دفاع به عمل آید

۲
و یا باید تفنگ بردارد و شقیقه همنوع را به رگبار بندد. 
 
آره. 
 
۱
شما در حرف طرفدار مظروف (محتوای شعر) هستید. 

۲
ولی در عمل، طرفدار ظرف (شعر به عنوان فرم) هستید.

۳
شاملو به نیت خودستایی گفته:
«شعری که زندگی است»
 
۴
شما حرف احمد شاملو را نه تنها تکرار می کنید بلکه تعمیمش می بخشید.
 
۵
هم این و هم آن
به معنی مطلق کردن ظرف است.
 
۶
شعر زندگی نیست.
شعر قابلمه است. 

۷
شعر هیچ مزیت محتوایی بر فرم های دیگر تبیین ندارد. 

۸
فرم تبیین را محتوای آن تعیین می کند.
 
۹
آنچه با تندیس تبیین می یابد، با شعر تبیین ناپذیر است و برعکس.
 
۱۰
آنچه با سمفونی تبیین می یابد، با نقاشی تبیین ناپذیر است و برعکس.
 
۱۱ 
هگل 
پس از تدوین فلسفه خود 
هنر 
را زاید دانست.

۱۲
البته هنر را نباید زاید دانست.
نظر هگل خطا بود.

۱۳
هنر مثل دیگر فرم های انعکاس واقعیت عینی
لازم است و بی جانشین است.
 
۱۴
هگل ولی مخدوش بودن انعکاس هنری را کشف کرده بود. 
 
 
خودت باش
فتوکپی پشیزی بیش نمی ارزد.
حریف
 
۱
گفتن بعضی چیزها آسان است
اجرای آنها اما دشوار.
 
۲
جامعه  صحنه پهناور تئاتر بزرگی است
و تک تک اعضای جامعه
ماسکی بر سر کشیده اند و نقشی ایفا می کنند.
 
۳
تفاوت در ماسک ها و نقش ها ست.

۴
مجال خود نمایی حتی نیست، چه رسد به خودبایی.
 
۵
خودشناسی حتی مجاز نیست، چه رسد به خود آگاهی.

۶
این حقیقت امر را 
سیاوش کسرایی 
در شعری تبیین داشته است:

مردی که «نه» می‌ گفت
 سیاوش کسرایی 


بود در کشور افسانه کسی
شهره در «نه» گفتن
نام می خواهی؟
 نه

کام می جویی؟
نه
 
تو نمی خواهی یک تاج طلا بر سر؟
 نه

تو نمی خواهی از سیم (نقره)، قبا در بر؟
 نه

مذهب ما را می دانی؟
نه

خط ما می خوانی، آیا ؟
نه

«نه»، به هر بانگ که بر پا می شد
«نه»، به هر سر که فرو می آمد
«نه»، به هر جام که بالا می رفت
«نه»، به هر نکته که تحسین می شد
«نه»، به هر سکه که رایج می گشت.

روزی آیینه به دستش دادند
می شناسی او را؟

آه، آری خود او ست
می شناسم او را.

(خودشناسی)
 
گفته شد:
«دیوانه است.»
سنگسارش کردند.

پایان
ویرایش از
تارنمای دایرة المعارف روشنگری
 

 


ایالات متحده امریکا
در عرض ۴ روز 
 
۱
عراق را تحت اشغال خود در آورد.
 
۲
۶۰۰ هزار نفر را به قتل رساند.
 
۳
ارتش عراق را 
ـ بکلی ـ
از کار انداخت.
 
۴
اکنون نمی تواند
مشتی معتاد به مواد مخدر و آدمکش و بچه باز را
از کار اندازد.
  
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر