جمعبندی از
مسعود بهبودی
مهری
باز دلتنگ شدم، فریاد از غربت نشینی
از ایران خبر رسید
از ایران خبر رسید
روز پدر رسید
وجودی به بزرگی جهان
آن وقت ها همه چیز بود، شادی همه جا بود، قهرو دعوا بود و نیاز آشتی.
وجودی به بزرگی جهان
آن وقت ها همه چیز بود، شادی همه جا بود، قهرو دعوا بود و نیاز آشتی.
وقتی آقاجون به پشت بام بالا می آمد،
به نظر می رسید که به آسمان نزدیک می شود،
وجودی به بزرگی جهان بود،
سکوتش همه را مجبور می کرد
از او اطاعت کنند،
اینکه با او خودمونی شویم
خنده دار بود
همه جا بود،
بال می گستراند و ما زیر، زیر سایه بالش می زیستیم.
آقاجون عقاب بود،
با همان تیز چشمی و شکوه،
حتی توی مدرسه نگاهش را حس می کردیم،
انگار یه جایی همیشه ما را نگاه می کرد
مبادا خطایی بکنیم.
پدر
وقتی عصبانی می شد
انگشت سبابه اش را می گرفت به طرف بچه ها که
شماها، شماها راحت طلب شده اید،
بی عاطفه، خودخواه، همه اش تقصیر ما ست
که این همه به شما محل می گذاریم
و هرچه می خواهید، می دهیم،
پر رو شده اید،
از خودمان و آنچه می خواهیم، میزنیم و به شماها می دهیم،
ولی شماها روز به روز بی توجه تر می شوید،
روز به روز از ما بیشتر دور می شوید،
حتی از یک لحظه دیدار دریغ دارید،
یک لحظه حاضر نیستید،
ببینید ما چه دردی داریم،
حالا برای خودتان آقا و خانم شده اید
و
زندگی دارید،
همیشه دو غرت و نیم تان هم باقی است،
ما جرأت نداشتیم نطق مان در بیاید،
ما که...
پایان
لامصبا
آدم آدم است.
زباله که نیست تا تو بیرونش بریزی.
زباله که نیست تا تو بیرونش بریزی.
ای ناپژمرنده
تو کجایی تا شویم ما چاکرت
چارقت دوزیم کنیم شانه سرت؟
تو کجایی تا شویم ما چاکرت
چارقت دوزیم کنیم شانه سرت؟
رأی دادن و ندادن که هنر نیست.
فرشید فارابی کیست،
که از هارت و پورت معیار می سازد
و
برای تمیز دوست از دشمن به خدمت می گیرد؟
دو طبقه از خلایق خدا
رشگ انگیزند:
۱
آخوند ها
چه با عبا و چه بی عبا
چه با عمامه و چه بی عمامه
چه ملی و چه بین المللی
۲
طرفداران آخوندها
از هر رنگی و نیرنگی
ما در این میانه
۱
آخوند ها
چه با عبا و چه بی عبا
چه با عمامه و چه بی عمامه
چه ملی و چه بین المللی
۲
طرفداران آخوندها
از هر رنگی و نیرنگی
ما در این میانه
ول معطلیم.
خوش به حال آخوندها و آخوندپرور ها
که
همه از دم
هر پشه ای را که از طویله دهن آخوندی بیرون می پرد
درجا
صید می کنند
بعد فوری تکثیر و منتشر و تبلیغ می کنند.
بعضی ها
برای این زحمات شبانه روزی
مزد می گیرند.
بعضی ها
خوش به حال آخوندها و آخوندپرور ها
که
همه از دم
هر پشه ای را که از طویله دهن آخوندی بیرون می پرد
درجا
صید می کنند
بعد فوری تکثیر و منتشر و تبلیغ می کنند.
بعضی ها
برای این زحمات شبانه روزی
مزد می گیرند.
بعضی ها
پست می گیرند.
بعضی ها
بعضی ها
وعده و وعید سر خرمن می گیرند.
ول معطل تر از ما
ول معطل تر از ما
کسانی اند که
این زحمات شبانه روزی را
قربة الی الله انجام می دهند.
این زحمات شبانه روزی را
قربة الی الله انجام می دهند.
مش فریدون مشیر
هرگز کسی جز تو
خر حاکم
ندیده است.
هرگز کسی جز تو
خر حاکم
ندیده است.
تو کجا
چنین خری را در اریکه قدرت دیده ای
تعمیمش داده ای
و به این نتیجه رسیده ای که
« نادان به جهان حکمروایی دارد؟»
چنین خری را در اریکه قدرت دیده ای
تعمیمش داده ای
و به این نتیجه رسیده ای که
« نادان به جهان حکمروایی دارد؟»
ضمنا خودت جزو دانایان جنگل جماران و چاهستان جمکرانی؟
علی پاشایی
به یاد آرش و جان باختن به راه وطن را
درون آتش تهمت سیاوشانه بخوانیم
معنی تحت اللفظی:
بیا
به یاد آرش (آرش در شعر سیاوش)
که در راه وطن جان باخت،
گذران (در حال گذر) از تل ـ آتش (تلی از آتش) تهمت
بسان سیاوش (سیاوش فردوسی)
بخوانیم.
اصلا فکر نمی کردیم که در این بیت بظاهر ساده و همه فهم
اینهمه مفهوم و اندیشه گنجانده شده باشد.
تأمل توانگر کند فرد را.
درون آتش تهمت سیاوشانه بخوانیم
معنی تحت اللفظی:
بیا
به یاد آرش (آرش در شعر سیاوش)
که در راه وطن جان باخت،
گذران (در حال گذر) از تل ـ آتش (تلی از آتش) تهمت
بسان سیاوش (سیاوش فردوسی)
بخوانیم.
اصلا فکر نمی کردیم که در این بیت بظاهر ساده و همه فهم
اینهمه مفهوم و اندیشه گنجانده شده باشد.
تأمل توانگر کند فرد را.
فری
به یاد آرش و جان باختن به راه وطن
درون آتش تهمت سیاوشانه بخوانیم
معنی تحت اللفظی:
بیا
به یاد آرش (آرش افسانه ای)
و به یاد جان باختن در راه وطن
بسان سیاوش (سیاوش فردوسی) گذران (در حال گذر) از تل ـ آتش (تلی از آتش) تهمت
بخوانیم.
می بینیم که با حذف «را» معنی بیت شعر بکلی عوض می شود.
ولی می توان به طرز دیگری ایده مورد نظر فری را عملی ساخت:
به یاد آرش و جان باختنش (جان باختن او) به راه وطن
درون آتش تهمت
به یاد آرش و جان باختن به راه وطن
درون آتش تهمت سیاوشانه بخوانیم
معنی تحت اللفظی:
بیا
به یاد آرش (آرش افسانه ای)
و به یاد جان باختن در راه وطن
بسان سیاوش (سیاوش فردوسی) گذران (در حال گذر) از تل ـ آتش (تلی از آتش) تهمت
بخوانیم.
می بینیم که با حذف «را» معنی بیت شعر بکلی عوض می شود.
ولی می توان به طرز دیگری ایده مورد نظر فری را عملی ساخت:
به یاد آرش و جان باختنش (جان باختن او) به راه وطن
درون آتش تهمت
سیاوشانه بخوانیم
به یاد آرش و جان باختنش (جان باختن آرش سیاوش کسرایی) در راه وطن
بی اعتنا به آتش تهمت
در سنت سیاوش (سیاوش فردوسی)
بخوانیم
به یاد آرش و جان باختنش (جان باختن آرش سیاوش کسرایی) در راه وطن
بی اعتنا به آتش تهمت
در سنت سیاوش (سیاوش فردوسی)
بخوانیم
فرشا
«یکی از رموز فرهنگ ژاپنی ها در مسیر پیشرفت به شرح زیر است:
نیازی به دشمنی و درگیری با دیگران نیست .
با رشد و پیشرفت تو،
«یکی از رموز فرهنگ ژاپنی ها در مسیر پیشرفت به شرح زیر است:
نیازی به دشمنی و درگیری با دیگران نیست .
با رشد و پیشرفت تو،
دیگران
ـ بطور خود به خودی ـ
شکست می خورند .
به دیگران کاری نداشته باش
کار خودت را درست انجام بده»
به دیگران کاری نداشته باش
کار خودت را درست انجام بده»
۱
میلیتاریسم خونریز قسی القلب ژاپن
به روایت ژنرال های پیر حی و حاضر
شهرهای چین را بمباران میکروبیولوژیکی می کنند.
میلیتاریسم خونریز قسی القلب ژاپن
به روایت ژنرال های پیر حی و حاضر
شهرهای چین را بمباران میکروبیولوژیکی می کنند.
۲
سربازان ارتش استعمارگر ژاپن
ده هزار کودک و نوجوان چینی را
سربازان ارتش استعمارگر ژاپن
ده هزار کودک و نوجوان چینی را
اول
مورد تجاوز جنسی دسته جمعی
قرار می دهند
و
و
بعد
همه را
بطور دسته جمعی
به رگبار مسلسل می بندند
و
در
همه را
بطور دسته جمعی
به رگبار مسلسل می بندند
و
در
خاوران چین
مدفون می سازند.
۳
اگر به خانه ما آمدی
طناب بیاور
و
یک دریچه که از ان
به کوچه بن بست بگریزیم
اگر به خانه ما آمدی
طناب بیاور
و
یک دریچه که از ان
به کوچه بن بست بگریزیم
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر