۱۳۹۵ اردیبهشت ۱۷, جمعه

سفری ـ نظری ـ ابراز نظری ـ گذری (278)


جمعبندی از
مسعود بهبودی

عرعرستان شده، عیران
خدا را مددی

1
در اوایل قرن 21
در این شعر شاعر لاشخور
خردستیزی علنا تبلیغ می شود.

2
اراذل و اوباش روشنفکر عیران
دیواری کوتاه تر از دیوار عقل نیافته اند
تا برای خودنمائی از آن بالا روند.

3
تحقیر عقل به معنی تجلیل جهل و جنون است

4
به معنی توجیه خریت و خردستیزی است.

5
بشریت
حامی و یار و یاوری جز عقل اندیشنده ندارد.

6
آبرو می رود، ای ابر خردبار، ببار

مفاهیم گل و گشاد و انتزاعی و استنباط سوبژکتیو از آنها

1
سخن گفتن با مفاهیم انتزاعی و گل و گشاد
به معنی دهن فراخ گشودن و هیچ نگفتن است.

2
چون این جور مفاهیم را
در بهترین حالت
فقط می توان به میل خود و به سلیقه خود معنی کرد.

3
مفهوم درخت
نتیجه تجرید سرو وصنوبر و غیره است.

4
مفهوم کذائی «انسان نازنین»
اما قابل تعریف روشن و استاندارد نیست.

5
خامنه ای قابله اش را نازنین انسان تصور خواهد کرد
که در رسانه های همگانی گفته
که سید علی
ـ به هنگام تولد ـ
«یا علی»
گفته است.

6
پسرسید علی
جنتی را نازنین انسان تلقی خواهد کرد
که گفته:
سید علی
ـ هر دو هفته یکبار ـ
با امام زمان در آسمان هفتم جلسه هفتگی می گذارد

7
رفسنجانی شاید نوه روح الله را نازنین انسان محسوب دارد
که مدرک لیسانس و فوق لیسانس از اجامر امریکا می خرد.

8
سطل ننه ات طلبیسم فرح مینا را انسان نازنین خواهند نامید.

9
سر تنت طلبیسم مظاهری را، ملا عمر را، پینوچه و خمینی و بن لادن را 
انسان نازنین خواهند نامید.

عجب بلبشوئی است:

1
فروغ حواس پرت
اولا دوست مرد مورد نظر تو که دشمن او نبوده

2
ثانیا کدام زنی برای تدارک ازدواج با نری،
راجع به شوهر قبلی اش
از سیر تا پیاز بد نمی گوید؟

عجب جفنگی

1
تاریخ را توده های مولد و زحمتکش ساخته اند
می سازند
و خواهند ساخت.

2
معمار تاریخ توده های خلق اند

عنگلابی های عیرانی
از خیلی جهات و نظرات
شبیه عنگلابی های عامریکائی هستند:

1
عنگلابی های عامریکائی
به مغازه های مک دونالد حمله می برند
تا از حقوق مرغان دفاع کنند.
در حیص و بیصی که دولت عامریکا
خاوران هائی به وسعت عیران حفر می کند.

2
عنگلابی های عیرانی
سیر دل گوشت گوساله و گاو و بره و گوسفند و آدمیزاد می خورند
و در دفاع از حقوق سگان به تأسیس
تشکلات و تجمعات چریکی مبادرت می ورزند.

برشت می خواهد
عشق یکطرفه را 
به 
عشق دو طرفه 
تبدیل کند:

1
ترفند برشت این است که
عشق به حمایت دوستی نیازمند است.

2
دوستی میان دو نفر
به عنوان منجی (نجات دهنده، باطل کننده ی) عشق یکطرفه محسوب می شود.

3
البته تشکیل دوستی آسان نیست.

4
دوستی دیالک تیکی از مهر و کین است.

5
دوستی بنا بر منافع مشترک
میان اعضای جامعه برقرار می شود.

6
منافع اما برای همیشه مشترک نمی مانند.

7
به همین دلیل
«دوست می گردد، دشمن / دشمن می گردد، دوست»
(نقل به مضمون)
(سیاوش کسرائی)

ساختار هر وسیله ای 
خادم فونکسیون معینی است.
دیالک تیک ساختار ـ سیستم ـ فونکسیون

1
گاهی تجمل (لوکسوس)
به عنوان فونکسیون تلقی می شود.

2
برای پسران و دختران مغز زدائی شده امریکا
وقتی کسی
(مثلا از کنسرن پلی بوی و یا هالی وود و یا پنتاگون)
با ماشین چند متری لوکس
به سراغ شان می رود،
احساس ارج و ارزش می کنند.

3
در این جور موارد
کالا
(ماشین، گردن بند، گوشواره، انگشتر الماس و غیره)
معیار عینی برای تعیین ارزش آدم ها تلقی می شود
و عملا پرستیده می شود.

4
فتیشیسم.
(مارکس)
کالاپرستی به مثابه فرم مدرنی از بت پرستی است.

این کلمه ی به نظر شما زشت را 
هم سعدی بکار برده،
هم صادق هدایت 
و هم خیلی های دیگر

1
حالا سعی کنید در کشف تفاوت خودفروش، روسپی، تن فروش،
قحبه، هرجائی، زن خراب و جنده به ما کمک کنید.

2
چون این مفاهیم ما را مدت ها ست که به خود مشغول داشته اند.

3
ما میان اینها تفاوت می بینیم.
اگر معانی متفاوت نمی داشتند، تشکیل نمی شدند.

4
همین جمله خودتان را مورد تامل قرار دهید:
بنا بر این جمله خودتان
نباید در طرز تفکر ما مداخله کنید.

5
یعنی باید بگذارید
چیزها را به نام بنامیم.

6
اخوان میگه:
مرا نیمای مادر جنده لو داد
مرا لو، مادر اشعار نو داد.

7
چرا به اخوان
بد و بیراه نمی گویید؟

8

بحث بر سر فرم و ساختار شعر شاملو و یا نثر آل احمد نیست.

9
بحث بر سر محتوا و مضمون طبقاتی هر دو ست.

10
برای شناخت ایده ئولوژی بخش اعظم روشنفکران ایران
و ضمنا برای شناخت فوندامنتالیسم (آل احمدیسم، مجاهدیسم، خمینیسم و غیره)
باید فاشیسم و ناسیونال ـ سوسیالیسم را
فلسفه شوپنهاور، نیچه، هایدگر، یاسپرس و اراذل و اوباش دیگر را شناخت.

11
نقش آل احمد و شاملو و فدائیسم و مجاهدیسم و خمینیسم و غیره
همان نقش نیچه ئیسم است:
احیا، تقویت، تهییج، تشویق و تسلیح و حمایت تئوریکی ـ ایده ئولوژیکی طبقه اجتماعی سرنگون شده و یا در حال سرنگوئی.

12
وجه مشترک همه اینها
ایراسیونالیسم (خردستیزی) و نیهلیسم اخلاقی است.

13
سکس در اکثر اینها بت واره است.

14
زن ستیزی و کلا زحمتکش ستیزی
در کانون این ایده ئولوژی است.

15
خودستائی، رجزخوانی، منم منم گوئی، هارت و پورت توخالی
از گشتاورهای اصلی این گرایش ارتجاعی است.

16
مراجعه کنید به عشعار عادولف احمد شاملو
مزخرفات آل احمد
سخنرانی خمینی در بهشت زهرا
هارت و پورت های فدائیان و مجاهدین و لیملام و دیمدام

17
آنتی امپریالیسم اینها از موضع فئودالی ـ ارتجاعی ـ فوندامنتالیستی ـ روحانی است.

18
اینها مرتجع تر از دربار پهلوی پس از انقلاب سفید بوده اند.

19
آنتی صهیوینسم اینها
آنتی سمیتیسم است.
فاشیستی است.

20
گول اشعار و هارت و پورت ضد اسرائیلی و حتی ضد هیتلری اینها را نباید خورد.

21
اینها طرفدار خلق ستمدیده ی فلسطین و ستمکشان بطور کلی نیستند.

22
اینها ضعیف کش اند.

23
اینها در سنت نیچه و هیتلر و غیره
تف می کنند به صورت پرولتاریا و احزاب پرولتری.

24
اینها لاشخورند.

25
اینها ولی خون «ضعفا» (توده های مولد و زحمتکش) را و سکنه حواشی شهرها را
و لومپن پرولتاریا را
برای قبضه قدرت لازم دارند.

25
مفهوم مستضعفین در خمینیسم
داس و چکش و نقاله و غیره در پرچم فدائیان و مجاهدین
مفاهیم ناسیونال و سوسیالیسم در فاشیسم (هیتلریسم)
همه برای عوامفریبی توده های مولد و زحمتکش عقب مانده و خرفت و خر و به نیت آلت دست قرار دادن آنها ست.

26
ما کسی نیستیم که به کسی بخواهیم و بتوانیم توهین کنیم.

27
زنان بخش بینابینی جامعه
در حال سقوط به قهقرای اخلاقی (نیهلیسم اخلاقی) اند.

28
رژیم حاکم زنان کل جامعه را هدف گرفته است
و «....» واره می کند.

29
دختران باکره به زوار ملی و بین المللی
ـ رسما و شرعا ـ
اجاره داده می شوند.

30
رؤسای ما زن اند و ما مدافع زحمتکشان و بویژه زنان هستیم.

31
واژه ها اما حاوی و حامل مفاهیم اند.
واژه زشت و زیبا نداریم.

32
این طبقه حاکمه است که اعضای جامعه را و اسامی و عناوین و حرف و کسب و کار آنها را ایده ئولوژیزه می کند.

33
حتی جمادات و جانوران را و اسامی آنها را
به فحش واژه و تجلیل واژه طبقه بندی می کند.

34
این مفاهیم باید اعاده حیثیت شوند
تا عناوین حمال و عمله و جنده و جاکش، سگ، توله سگ، گاو، خر، به همان اندازه بی راج و یا ارجمند باشند که عناوین آخوند و ملا و تاجر و شاه و شاهزاده و شهبانو و شیخ بانو و کارخانه دار و ارباب و اشراف و اعیان و غیره هستند.

35
واژه ها باید نه به عنوان فحش واژه و تجلیل واژه،
بلکه به عنوان انعکاس رئالیستی اعضای جامعه و عناصر و موجودات طبیعت تلقی شوند
و مورد ارزیابی رئالیستی و راسیونالیستی قرار گیرند.

عشق
پدیده ای خودپو، ناگهانی، جرقه وار و یکطرفه می ماند.

1
حتی عشق اصیل مادر و پدر به فرزند.

2
دوستی اما مبتنی بر حساب و کتاب است.
آگاهانه است.

3
رفاقت مبتنی بر همبستگی است

4
رفاقت
استوار بر ایده برابری ـ خواهری ـ برادری است.

5
رفاقت هم گشتاور نیرومندی از عشق دارد.

6
دوستی و رفاقت اما کیمیا هستند.

7
دوستی ارجمندتر از عشق است
و رفاقت ارجمندتر از هر دو

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر