۱۳۹۴ بهمن ۱۷, شنبه

سیری در شعری از شیخ شبستر (29)

ویرایش و تحلیل از
میمحا نجار  

1
شده او پیش و دل ها جمله از پی
گرفته دست دل ها، دامن وی

·        معنی تحت اللفظی:
·        پیامبر اسلام پیش افتاده و دل ها به دنبال او افتاده اند و دست دل ها دامن او را گرفته است.

·        شیخ شبستر در این بیت، دل را انسان  واره تصور و تصویر می کند.
·        دل را آنتروپومورفیزه می کند.
·        سید او جلو افتاده و دل ها شیفته وار به دنبال او روان شده اند و از دامنش گرفته اند.

2
شده او پیش و دل ها جمله از پی
گرفته دست دل ها، دامن وی

·        می توان گفت که شیخ شبستر دیالک تیک عاشق و معشوق را به شکل دیالک تیک بشریت و محمد بسط و تعمیم می دهد.
·        شیخ در این بیت، همه عالم و آدم را عاشق پیامبر می داند.

·        از شیخ برای ادعاهایش نمی توان دلیل خواست.
·        تنها از کسی می توان دلیل خواست که برای خرد حداقل، تره خرد کند.
·        شیخ اما اگر قافیه اش تنگ آید، می تواند به تئوری متافیزیکی عرفان، به آیه و روایت و حدیث و خبر توسل جوید.
·        با چنین کسانی نمی توان در افتاد.

·        حالا دل های عاشق از پیامبر اسلام چه می خواهند؟

·        عاشق بالاخره باید از معشوق چیزی طلب کند.

3
شده او پیش و دل ها جمله از پی
گرفته دست دل ها، دامن وی

·        شاید بشریت همه از دم کورند و محتاج رهنما هستند تا به باری تعالی برسند و با او یکی شوند.


4
در این ره اولیا باز از پس و پیش
نشانی داده ‌اند از منزل خویش
چهار منزل

 شریعت - طریقت - معرفت - حقیقت

·        شیخ در این بیت شعر به جانشینان پیامبر، به اولیا (جمع ولی) می رسد، که آنها هم یکی پس از دیگری از منزل خویش نشانی داده اند.
·        با مفهوم «منزل» صراحت جدیدی وارد مقوله «حرکت به سوی مقصد نهائی» می شود.
·        ظاهرا اولیا نه هدف نهائی، بلکه کاروانسراها، یعنی منازل کوتاهمدت را نشان داده اند.

5
در این ره اولیا باز از پس و پیش
نشانی داده ‌اند از منزل خویش

·        برای نیل به مقصد نهائی باید هم به ناگزیر از منازل گذر کرد.
·        منازل به مقاصد کوتاهمدت اطلاق می شود که مسافر پس از طی همه آنها به مقصد نهائی می رسد.
·        منازل، اهداف تاکتیکی اند و مقصد (منزل) نهائی هدف استراتژیک است.
·        هر راهی دیالک تیک تاکتیک و استراتژی است.
·        مقصد نهائی دیالک تیک مقصد و مقصود است.

6
در این ره اولیا باز از پس و پیش
نشانی داده ‌اند از منزل خویش

·        منظور شیخ شبستر احتمالا این است که اولیا در منازل متفاوت مأمن دارند و رهرو راه حق را از منزل بعدی که ضمنا مأمن  ولی بالاتر است، با خبر می سازند.
·        در مقصد نهائی هم سید شیخ مأمن دارد و امت را از منزل نهائی با خبر می سازد که مأمن حق تعالی است.
·        فرق نبی با ولی شاید همین باشد.

·        خوش به حال مللی که امم اند و علاوه بر نبی، ولی هم دارند.

·        امروزه امت شیعه در عیران و عراق و لبنان سید علی را به عنوان ولی دارند که در منزل جماران مأمن دارد و امت شیعه را از منزل بعدی که مأمن امام زمان است، با خبر می سازد.

7
در این ره اولیا باز از پس و پیش
نشانی داده ‌اند از منزل خویش

·        می توان گفت که در عرفان شیخ شبستر امت به مثابه رهرو (اهل طریق) برای نیل به مقصد و مقصود (حق تعالی) از پلکان های هرم ولی ـ نبی ـ حق تعالی بالا می رود.

·        جالب اما این است که هر منزلی دیالک تیک ماده و روح است.
·        دیالک تیک رباط و رهنما (امام) است.
·        سید شیخ و حق تعالی نیز دیالک تیک مقصد و مقصود اند.

·        ایراد این طرز تفکر اما از چه قرار است؟  

8
در این ره اولیا باز از پس و پیش
نشانی داده ‌اند از منزل خویش

·        ایراد اول این طرز تفکر شیخ شبستر، مکان مندی اولیاء و انبیاء و حق تعالی است.
·        مکان مندی اما بطور خود به خودی و منطقی، به معنی مادیت همه آنها ست.
·        عرفان برای نجات از این معضل منطقی، می تواند به تئوری عرفانی مبتنی بر یگانگی ماده و روح توسل جوید.
·        این تئوری عرفان، پایان دیالک تیک ماده و روح، رباط و رهنما و مقصد و مقصود است:
·        در قاموس عرفان ماده و روح به مثابه عالی ترین مقولات فلسفی در وحدت محض قرار دارند و از تضاد آندو اثری نیست.
·        حذف تضاد از دیالک تیک ماده و روح به معنی وحدت محض آندو ست.
9
در این ره اولیا باز از پس و پیش
نشانی داده ‌اند از منزل خویش

·        ایراد دیگر این نظر شیخ این است که در این صورت امت به مشتی کور استحاله می یابد.
·        به درجه چیزی نازل تر از الاغ تنزل می یابد که در هر منزل راه، محتاج راهنمائی است.
·        خواه در منازل کوتاه و خواه در مقصد نهائی به رهنما نیاز دارد.
·        در غیر این صورت جزو ضالین (گمراهان) خواهد بود.
·        این اما با اساس نظری عرفان یعنی با شعار بی نیازی مطلق از واسطه، بی نیای مطلق از راهنما برای نیل به ذات حق، منافات دارد.

·        مگر قرار نبوده و نیست که هر کس در دخمه ای، به تنهائی و یا در خانقاهی، بطور دسته جمعی به ترفند رقص و سماع و افیون و هروئین و غیره اوج گیرد و به ذات باری تعالی برسد؟  

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر