۱۳۹۴ آبان ۲, شنبه

سفری ـ نظری ـ ابراز نظری ـ گذری (190)

جمعبندی از 
مسعود بهبودی 

یانیس ریتسوس 
مترجم: فریدون فریاد 
این بچه های ما 

این بچه ها ساعات را چسبیده به تن می پوشند
درزیرپوش های پشمی شان شپش های ستارگان در گردش اند
درون کفش های شان شباهنگام ماده عقابان تخم می گذارند

هر یکشنبه دو درخت را شلوار پای شان می کنند
نهال نازک بادامی را پیراهن تن شان
دستمالی، دریا و
کلاهی از هوا دارند
درون چشم های شان کوهی دارند، رود خانه ای، جنگلی
با بلوط های جنگلی، کت شان را دکمه می کنند
با چاقو قرص نان اندوه شان را می برند
سنگ رامی خورند، آسمان را می نوشند
و در اندرون شان ماه مـــه با ماه دسامبر
دست دردست هم بالا و پائین می روند.


میستر ساراماگو
نفست از جای گرمی برمی خیزد:

1
اول باید برایت آرامشی مجاز دارند
 تا بعد راجع به
وابستگی و استقلال آن فکری  کنی.

2
شاعر فلسطین
ـ محمود درویش ـ
شکوه از آن دارد که اجامر جایزه دهنده به امثال تو
حتی امکان لانگوایله
(سر رفتن حوصله، احساس کسالت و خستگی) 
به خودش و ملتش نمی دهند
چه رسد به آرامش و صلح و صفا.

این سخن ایرادات متعدد دارد:

1
ارزیابی و داوری این و آن  راجع به فرد معینی
 حتما نباید نادرست باشد.

    2   
اگر ارزیابی و داوری دیگران را نادیده و ناشنوده بگیریم،
شناخت ما از فرد مورد نظرناقص خواهد ماند.

3
ارزیابی و داوری خود فرد مورد نظر راجع به دیگران را
هم نباید مطلق کرد:
چون ارزیابی و داوری او می تواند مصلحتی باشد و نه علمی،
سوبژکتیو (ذهنی، دلبخواهانه، اوپورتونیستی، خیالبافانه) باشد و نه اوبژکتیو (عینی)

4
چیزها و آدم ها
باید آن سان که هستند، ارزیابی و داوری شوند
و نه کورکورانه   

حیوان خودش شکنجه ندیده و نمی داند
که در شکنجه گاه  کسی غریوی نمی کشد.
 در شکنجه گاه از فرط درد
آدمیان به خود می پیچند
و در بهترین  حالت ضجه و زار می زنند 

سقراط جان،
واکنش های آدمیان دست خود آنها نیست.

 اگر کسی، کسی را دوست و یا دشمن بدارد،
 از حرکات و سکناتش مهر و یا کین می چکد.

آره.
منظور عادولف، شکنجه شکست است.

1
ولی رهبرش در «شکنجه عنقریب شکست»
زن و بچه هایش را حتی کشت و بعد خودش را.

2
شکنجه شکست بدتر از شکنجه اجامر است.

3
در شکنجه شکست جهان ناگهان هم می کشد
 و به قفس تنگی برای آدم بدل می شود.

4
تنهائی مطلق بر آدم چیره می شود.

5
حتی برادر برای برادر غریب و بیگانه و ناشناس می شود.

6
کدام عظمت در شکست!

7
شکست شیرها را موش می کند.
       
8
این چیزها هارت و پورت محض اند.

8
شعر شاملو فقط به درد علافان و عیاشان می خورد.

آری.
 ولی حریف از کیسه خلیفه (زنان ستمکش) می بخشد
و می خواهد که زنان بمیرند تا محجب باشند.


1
طنز تلخی است.
اول زنان را از هر حق و حقوقی محروم می سازند
 و بعد به دلیل تحت ستم بودن
مورد فحش و تحقیر و تف و توهین قرار می دهد.

2
زن ستیزی فرمی از زحمتکش ستیزی است
و خود هزاران فرم دارد.


مگر انگلس گفته:
مناسبات تولیدی ارزش حقوقی کذائی زنان را تخریب کرده؟

1
انگلس منشاء انقیاد (قید و بند، بردگی، محکومیت، ستم) زنان را مالکیت خصوصی بر وسایل اساسی تولید دانسته است.

2
با شروغ فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی برده داری دانسته است.

3
با گذار از کمون کمونیستی آغازین به جامعه طبقاتی دانسته است.

4
انگلس ستم بر زنان را در چارچوب دیالک تیک دو روند توضیح می دهد:

الف
در چارچوب دیالک تیک روند تولید حوایج جامعه

ب
در چارچوب دیالک تیک روند بازتولید جامعه (پرورش کودکان) 

   
5
  ﺍﻧﮕﻠﺲ می گوید:
ﭘﯿﺪﺍﯾﺶ ﻣﺎﻟﮑﯿﺖ ﺧﺼﻮﺻﯽ ﻭ ﺗﻘﺴﯿﻢ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺑﻪ ﻃﺒﻘﺎﺕ ﺑﻮﺩ
ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﻧﻘﯿﺎﺩ ﺯﻧﺎﻥ ﻣﻨﺠﺮ ﺷﺪ.

6
ﺩﺭ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﯼ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﺩﺍﺭﯼ، ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻧﯿﺎﺯﻫﺎﯼ ﺍﻭﻟﯿﻪ ﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ
ﯾﮏ ﻓﺮﺁﯾﻨﺪ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺍﺳﺖ،
ﺣﺎﻝ ﺁﻥ ﮐﻪ ﺑﺎﺯﺗﻮﻟﯿﺪ ﺁﻥ
ﯾﻌﻨﯽ ﭘﺮﻭﺭﺵ ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ ﻓﺮﺁﯾﻨﺪﯼ ﺧﺼﻮﺻﯽ ﺍﺳﺖ
ﮐﻪ ﻋﻤﺪﺗﺎ ﺩﺭﭼﻬﺎﺭ ﺩﯾﻮﺍﺭﯼ ﺧﺎﻧﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﻣﯽﮔﯿﺮﺩ.

7
ﺳﺘﻢ ﺑﺮ ﺯﻧﺎﻥ ﺩﺭ ﺗﻘﺎﺑﻞ ﻭ ﺗﻀﺎﺩ ﺑﯿﻦ ﺍﯾﻦ ﺩﻭ ﻓﺮﺁﯾﻨﺪ ﺭﯾﺸﻪ ﺩﺍﺭﺩ.

8
 از این رو، ﻣﺒﺎﺭﺯﻩ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻫﺎﯾﯽ ﺯﻧﺎﻥ
ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺍﺯﻣﺒﺎﺭﺯﻩ بر ضد نظام ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﺩﺍﺭﯼ ﺟﺪﺍ ﺑﺎﺷﺪ.

9
یعنی مبارزه زنان بدون مبارزه بر ضد نظام کاپیتالیستی حاکم به ثمر نمی رسد.

پروفسور مجید سمیعی 
و رهنمودهای آتاترکی اش ما  را کشت:

1
آدم حسابی
اولا بنی آدم فقط با نان زنده نیست.

2
بنی آدم به روح و شعور نیاز دارد.

3
مذهب هم با همه جنبه ها و جوانب مثبت و منفی اش
فرمی از شعور است.

4
مذهب شعور وارونه است ولی بهتر از بی شعوری است.

5
ثانیا نماز و روزه و روضه و مرثیه و تعزیه و حج
 فقط نماز و روزه و روضه و مرثیه و تعزیه و حج خشک و خالی نیست.

6
نماز و روزه و روضه و مرثیه و تعزیه و حج
 ضمنا اسباب و ساز و برگ  کسب اعتبار اجتماعی اند.

7
حج
به عنوان مثال
اسباب و ساز و برگ تمییز حاجی با همه چیز
از توده ی بی همه چیز است.

8
نماز و روزه و روضه و مرثیه و تعزیه و حج
تحت سیطره رژیم های تئوکراتیک
اسباب کسب اعتماد طبقه حاکمه به مؤمن مربوطه است.

9
نماز و روزه و روضه و مرثیه و تعزیه و حج
حبل المتینی برای صعود به قله ی ثروت و سعادت دنیوی و اخروی است.

10
یعنی به اوپورتوینسم غلیظی سرشته است.

11
بی دلیل نییست که خیلی ها از سفر حج خویش
در حالت شیون و زاری
فیلمبرداری می کنند
 و در مدفوعات کشور اجامر، منتشر.

12
بیهوده نیست که بر پیشانی خیلی ها
جای مهر باقی است.
تا خلایق خر به آنها رأی دهند
تا نان شان در روغن باشد.

شاید مردم اهل تقیه و تقلید و تمکین و تسلیم باشند
و حق با صادق هدایت و امثالهم باشد.



مسئله اما این است که  دلیل تقیه و تقلید و تمکین و تسلیم مردم چیست؟

2
چون آنچه به ظاهر تمیز و شفاف به نظر می رسد،
 تاریخی سرشته بر تجربه ای کثیف و خونین دارد.

3
خرافه ها چه بسا
به ضرب شلاق و شکنجه و شعبده و اجبار به خورد خلایق داده می شوند.

4
شلاق ها گاهی مرئی اند وگه، نامرئی:
گاهی شلاق نان اند و گه، شلاق زندان و شکنجه و زجر و تخریب و تعذیب روح و روان 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر