۱۳۹۴ مهر ۲۲, چهارشنبه

سفری ـ نظری ـ ابراز نظری ـ گذری (185)


جمعبندی از
مسعود بهبودی
 

حماسه داد، تحلیل ما نیست
تحلیل جوانشیر ـ  پدر ما ـ ست
که
ـ اگر تکه تکه اش و طعمه ددان درنده اش نکرده باشند ـ
حتی گوری و سنگ گوری برای جنازه اش
روا نداشته اند
تا اشکی
 (اگر در چشمخانه ای مانده باشد)،
برایش نثار شود. 

 این چیزها عشق نیستند.
حوایج غریزی خودپوی طبیعی اند
که حشرات حتی دارند.

1
شاعری عیرانی
عکس جفتگیری خرها را در صفحه فیسبوکش انداخته
 و زیرش نوشته:
نفرین بر آخوند ها
خرها عشاق بزرگ جهانند.

2
خر ولی بی کمترین تردید نمی تواند عاشق باشد
حتی اگر قهرمان اولمپیک جفتگیری هم باشد.

3
عشق، واژه هتک حرمت شده ای است.

4
در تابلوی خیلی از خانه های سکس و فحشا
نوشته اند:
خانه عشق

5
بنظر ما عشق باید توأم با شناخت و شعور باشد
اگر می خواهد با حوایج غریزی عوضی گرفته نشود.

6
منشاء عشق اصیل، کار است.

7
در شعری از نیما
آهنگر با آهن در گفتگو ست:
گفتگوئی عاشقانه، انگار

8
عاشق ترین کسان جهان
مادر ها و پدرها نسبت به فرزند شان هستند.
عشق یکطرفه ولی لایزال و زلال

9
مسئله به این سادگی ها نیست.
عشق مورد نظر شما (غریزه جنسی) 
اولا همیشه با نفرت همراه است:
ما همیشه با دیالک تیکی از عشق و نفرت
 سر و کار داریم.

10
چه بسا این اقطاب دیالک تیکی به یکدیگر تبدیل می شوند.

11
فونکسیون عشق مورد نظر شما
 دیالک تیکی از تعمیر و تخریب است.

دیالک تیکی از زیبائی و تباهی است.
دیالک تیکی از لذت و ریاضت است.

12
عشق مورد نظر شما
می تواند بهترین اوقات آدمیان را به تباهی کشد:
  آدمیان را به علافی و خیال پردازی و خود فریبی شیرین
وادارد.

13
این عشق مورد نظر شما
در صورت تضعیف عقل
می تواند آدمی را به جنون بکشد.
به موجودی آسوسیال، لومپن و لاابالی تنزل دهد.

این فرما ن خمینی فقط به میرحسین موسوی نبوده است
به همه اعضای هیئت حاکمه بوده است
که میرحسین موسوی یکی از افراد مهم در میان آنها بوده است

1
میرحسین در شب عاشورای اجرای این حکم خمینی
قبل از و یا بعد از کوسه ی بی شرم دهندریده،
در تلویزیون ظاهر شد و خطاب به غرب امپریالیستی گفت:
العهد من الوفا. 

ما به خواست شما  تن در دادیم.
 شما هم ما را حمایت کنید.
(نقل به مضمون) 

در قاموس مذاهب و ادیان 
رمه سمبل توده است
و گوسفند سمبل یکی از آحاد بیشمار مردم.

1
ابراهیم و اسماعیل نیز سمبل هیئت و طبقه حاکمه اند.
تو خود حدیت مفصل بخوان از این مجمل

2
اگر اشعار و آثار شعرای فاشیسم و فوندامنتالیسم
(شاملو و شریعتی و غیره)
را بررسی کنید
 به نیت باطنی  آنها در این زمینه پی می برید:
محتوای این اشعار و آثار
به شلاق کشیدن رمه برای سوق دادن به کشتارگاه است. 

نظر حریف درست نیست.

1
اسلام بهتر از یهودیت و مسیحیت و زرتشتیسم و غیره است.

2
محمد در آن زمان فردی انقلابی و مثبت و بانی خدمت بوده است.

3
نظام برده داری
ـ با همه خون و خشونتش ـ
تنها راه حفظ جامعه بشری از اضمحلال بوده است.

4
اسلام 1400 سال قبل
بلحاظ نظری هم
 با توجه به سطح توسعه نیروهای مولده
 در آن زمان
 درست بوده است.

5
اکنون اما نیروهای مولده خیلی رشد کرده اند
 و علم هم یکی از عناصر مهم نیروهای مولده است.

6
اکنون ادیان همه از دم مانع توسعه بشریت و جامعه بشری  اند.
ارتجاعی اند.

7
دلیل بدآموزی اسلام همین نظرات نادرست شما
در همین کامنت است.

8
اولا خلقتی در بین نبوده.

9
ثانیا بشر در آغاز اصلا توان تفکر انتزاعی نداشته
تا وجود خدای انتزاعی را بتواند تصور کند.

10
به همین دلیل عناصر طبیعی را مثلا خورشید و غیره را
و حتی قبل از اسلام بت ها را می پرستید.

11
ثالثا امپریالیسم
مرحله ای از فرماسیون سرمایه داری است
با توسل به اخلاق که نمی توان به توضیح چیزی نایل آمد.

12
سرمایه داری فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی است
 و نه چیزی اخلاقی


نظرات داروین نتیجه مطالعه و  تجربه و آزمون و آزمایش و بررسی عملی چندین ساله در جزیره گالاپاگوس بوده است.

1
ضمنا علم همین است.

2
نظرات داروین باید هم توسعه  بیابند.

3
برای اینکه تجارب و علم و دانش و مطالعات بشری
 ادامه می یابد.

4
فرق علم با دین همین است.

5
 دین مجموعه ای از جزم های همیشه همان است.
دگم زار است.
زمین یخ زده است.

6
علم پویا ست.
رونده است و یابنده و توسعه یابنده

ممنون.
این البته جواب انتقاد ما نیست.
اگرچه تأییدی  بر انتقادات ما ست:

1
قرآن مکتب بد آموزی فکری است.

2
ضد تحقیر، تجلیل است.
  لطف کنید جملاتی را که بنظرتان برخورد ما مبتنی بر  تحقیر بوده است،
نام ببرید و بدیلی برای فرمولبندی ما عرضه کنید.

3
آره.
ولی ترجمه مورد نظر شما
(توسط کسی دیگر بوده است) 
اصلا توسط ما نبوده است.

4
 ضمنا ما هنوز هم نمی دانیم که واحد پول کشورها چیستند.

5
برای ما این جور چیزهای سطحی
اصلا تعیین کننده نیستند.

6
  آن ایراد را می بایستی در آن مورد طرح کنید تا کنترل شود.
 
7
نه اینجا که مسئله دیگری در بین است.

8
این جور کارها رواج وسیع دارند

9
ولی ترفندی برای تخریب روشنگری اند.

10
وقتی مثلا کسی ایرادی می گیرد،
ضعف خودش را به رخش می کشند.

11
این ترفندی برای خروج از موضوع است.

12
هر نظری مهر ایده ئولوژیکی بر پیشانی اش دارد.

13
ضمنا موقع ابراز نظر و هماندیشی
من و تو و او را باید کنار نهاد و به خود موضوع پرداخت.

14
محتوای شناخت در خود موضوع شناخت است
 و نه در آقا و خانم و علامه و مجتهد و غیره

15
محتوای شناخت سیب
در خود سیب است
نه در کارنده و خرنده و خورنده و بوینده آن

16
ملت کل همگونی نیست
ملت ترکیبی از طبقات اجتماعی است.

17
ناسیونالیسم ایده ئولوژی بورژوائی است
برای خر کردن خلق.

18
انترناسیونالیسم پرولتری ایده ئولوژی توده زحمت است.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر