۱۳۹۴ آبان ۲, شنبه

روانشناسی (پسیکولوژی) (4)


پروفسور دکتر هانس هیبش
برگردان شین میم شین

V
پسیکوفیزیک (فیزیک روان)  

1
 گوستاور تئودور فشنر (1801 ـ 1887)
(اسم مستعار: دکتر مایزز)
روانشناس، فیزیکدان، طبیعتفیلسوف آلمانی
نماینده تز « همه روحمندی کاینات»
نماینده مه جهان بینی پان پسیکیستی    

·        بر این شالوده بود که باصطلاح پسیکوفیزیک  (فیزیک روان) توسط ای. اچ. وبر (1795 ـ 1878) و گ. ت. فشنر (1801 ـ 1887) به وجود آمد. 

2

·        مفهوم عام پسیکوفیزیک (فیزیک روان) عبارت است از اندازه گیری دقیق تناسب موجود میان اندازه های فیزیکی (تحریکات) و حسیات حواس که نتیجه تحریکات خارجی اند.

3
·        پسیکو فیزیک تحریکات خارجی را علت پیدایش احساس ها می دانست.
·        (اندیشه ماتریالیستی اصلی)

4
·        هم طرز تفکر و هم متدیک آزمایشی پسیکوفیزیک پس از  تغییرات بیشمار ـ بالاخره ـ بمثابه خط ماتریالیستی در روانشناسی غالب می آید و با تشکیل روانشناسی ماتریالیستی ـ دیالک تیکی، پس از پیروزی انقلاب اکتبر در اتحاد شوروی،  به نقطه اوج توسعه خود می رسد.

5
·        با منشاء قرار دادن رابطه دیالک تیکی ارگانیسم با محیط زیست (که خود را در کردوکار آگاهانه انسانی نمودار می سازد) تحقیقات پسیکولوژیکی در کلیه عرصه ها ضمنا بر محدودیت های مکانیسیستی پسیکوفیزیک سابق چیره می شود.

VI
روانشناسی بمثابه علم مستقل

·        روانشناسی در نیمه دوم قرن نوزدهم بمثابه یک علم مستقل در می آید.

1
 ویلهلم ماکسیمیلیان ووندت (1832 ـ 1920)
فیزیولوگ، فیلسوف (قبل از همه منطق و تئوری شناخت)، روانشناس آلمانی
مؤسس روانشناسی بمثابه علم مستقل
از مؤسسین روانشناسی اقوام

·        در سال 1879 میلادی ووندت (1832 ـ 1920) اولین آزمایشگاه روانشناسی را درشهر لایپزیگ آلمان بنیانگذاری می کند و شاگردان او در کشورهای دیگر به اشاعه تعالیم او می پردازند.

2
·        تقریبا در همان زمان ضربه ای ایدئالیستی بر نظرات ماتریالیستی نوزاد در گروهی از مکاتب روانشناسی فرود می آید.
·        این ضربات از سوی جریانات ارتجاعی انجام می یابند که از جامعه امپریالیستی در حال توسعه  الهام می گیرند:

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر