پروفسور
دکتر هانس یورگ سندکولر
فصل هفتم
ماتریالیسم
برگردان
شین میم شین
بخش
هفتم
ماتریالیسم،
مارکسیسم و رویزیون در دیالک تیک ماتریالیستی
پیشکش
به
حیدر
مهرگان
61
·
حکم مارکس مبنی بر اینکه تولید کاپیتالیستی
«با ضرورت (و یا جبر) یک روند طبیعی، نفی خود را» پدید می آورد، بکرات به طرز ناتورالیستی
و ماتریالیستی ـ مکانیکی (مبتنی بر ماتریالیسم مکانیکی) مورد سوء تفاهم قرار گرفته
است.
·
(مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد 23، ص 791)
62
·
از آن جمله است، سخن زیر از کارل
کائوتسکی:
·
«وظیفه ما سازماندهی انقلاب نیست.
·
وظیفه ما سازماندهی خود برای
انقلاب است.
·
وظیفه ما انقلاب کردن نیست.
·
وظیفه ما استفاده از انقلاب است.»
·
(کائوتسکی، «سوسیال ـ دموکرات»، 20. 2. 1881)
63
·
ماتریالیسم در این فرم، واکنش هائی
را تحریک می کند که هم به صرفنظر نظری و جهان بینانه از آن در جنبش کارگری منجر می
شود و هم طرفداران ماتریالیسم دیالک تیکی و تاریخی را به واکنش بر ضد آن برمی
انگیزد و به دفاع از ماتریالیسم دیالک تیکی و تاریخی و توسعه همه جانبه آن سوق می
دهد.
64
·
ماتریالیسم فلسفی دیالک تیک در بین
الملل دوم زیر علامت سؤال قرار داشته است.
65
·
ک. هوخبرگ یکی از بلحاظ ایده
ئولوژیکی متنفذ ترین طرفداران فریدریش
البرت لانگه در سال 1880 به هنگام تصویب قانون سوسیالیست ها (قانون قدغن کردن سوسیال
ـ دموکراسی)، بی اعتنائی خود نسبت به مسئله ماتریالیسم را بر زبان می راند:
·
«در رابطه با نگرش فلسفی ام، کاملا درست است
که من ماتریالیست نیستم.
·
ماتریالیسم ضمنا و ضرورتا ربطی به سوسیالیسم
ندارد.»
·
(هوخبرگ، «سوسیال ـ دموکرات»، 14. 3. 1880)
66
·
«بلحاظ فلسفی ماتریالیست بودن برای داشتن درک
ماتریالیستی از تاریخ» در سال 1903 در مجله «پیشرفت» «از سوی سوسیالیست ها به
مثابه مسئله انکار می شود.»
·
(پیشرفت، 4. 10. 1903)
·
مراجعه کنید به درک ماتریالیستی تاریخ
در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
67
·
نفوذ نئوکانتیانیسم در جداسازی فلسفه
(دیالک تیک) از درک تاریخ در تئوری سوسیالیستی آن زمان نمودار می گردد:
الف
·
خصلت علمی سوسیالیسم از نقطه نظر
اسلوب امپیریستی (تجربه گرائی) ایدئال تعیین می شود.
ب
·
دیالک تیک فقط به مثابه متد و یا
اسلوب معتبر شناخته می شود.
ت
·
ماتریالیسم تاریخی به مثابه علم اجتماعی
تعریف (تحریف) می شود.
پ
·
ضمنا، ماتریالیسم به مثابه فلسفه به
عنوان جهان بینی نادقیق، غیرعینی و بالاخره شخصی از میدان بدر رانده می شود.
68
ادوارد برنشتاین (1850 ـ 1932)
تئوریسین و سیاستمدار آلمانی
مؤسس رویزیونیسم نظری در مارکسیسم
مؤلف مقالاتی تحت عنوان «مسائل سوسیالیسم» (1896 ـ 1898)
و «شرایط سوسیالیسم
و و ظایف سوسیال ـ دموکراسی» (1899)
برنشتاین ماتریالیسم و دیالک تیک را متافیزیکی و غیرعلمی می
نامد و رد می کند.
وظیفه فلسفه سوسیال ـ دموکراسی را غلبه بر ماتریالیسم دیالک
تیکی می داند.
کانتیانیسم را به جای ماتریالیسم دیالک تیکی می گذارد.
شعار برنشتاین:
«کانت علیه چاپلوسی»
برنشتاین تئوری های زیرین مارکس را نیز رد می کند:
تئوری ارزش کار
تئوری اضافه ارزش
تز قطب بندی، ذلت و فروپاشی
انقلاب پرولتری
برنشتاین به جای انقلاب، رفرم را پیشنهاد می کند.
به جای آماج، راه را مطلق می کند.
و دموکراسی را بمثابه وسیله و هدف همزمان
قلمداد می کند.
·
چهره معروف موضع رویزیونیستی در
علم، ادوارد برنشتاین بوده که سال های سال طرفدار سمتگیری نظری و سیاسی مارکسیستی
بوده و در گذر از مکتب فابیانیسم انگلیسی به نماینده گرایشات ایده ئولوژیکی نئوکانتیانیستی
ـ سوسیالیستی گرویده است.
69
·
کتاب ادوارد برنشتاین تحت عنوان «شرایط
سوسیالیسم. وظیفه سوسیال ـ دموکراسی» که در سال 1899 انتشار می یابد و قبلا در
روزنامه «عصر جدید» به صورت سلسله مقالاتی راجع به سوسیال ـ دموکراسی انتشار یافته
بود، سوسیال ـ دموکراسی را بر سر دو راهی انشعاب سیاسی و ایده ئولوژیکی قرار می
دهد.
·
این اثر برنشتاین به معانی زیر
بوده است:
الف
·
به معنی تسویه حساب با دیالک تیک
بوده است.
ب
·
به معنی حمله بر ماتریالیسم بوده
است.
ت
·
به معنی دفاع از حقانیت «موضع
ایدئال» بوده است.
پ
·
به معنی سند گذار سیال رویزیونیسم
به رفرمیسم بوده است.
70
·
برنشتاین مدعی جارو کردن «بقایای
طرز تفکر اوتوپیکی» و «تقویت عنصر رئالیستی و ایدئالیستی در جنبش سوسیالیستی بوده
است.»
·
(ادوارد برنشتاین، «شرایط سوسیالیسم.
وظیفه سوسیال ـ دموکراسی»، ص 14)
الف
·
منظور برنشتاین از واژه «اوتوپیکی»،
نظر ماتریالیستی مبنی بر ضرورت تاریخی گذار به سوسیالیسم بوده است.
ب
· کشفیات مستند آماری ـ امپیریکی و اجتماعی
ـ علمی (علوم اجتماعی) در زمینه توسعه صنعت
و تشکیل طبقه متوسط برای برنشتاین چیزی در حد توسعه تدریجی و غیر انقلابی در
چارچوب کاپیتالیسم بوده است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر