مسعود
بهبودی
کارم
از قطع منازل نپذیرد نقصان
شرف
و منزلت مه به سفر کم نشود
·
معنی تحت اللفظی:
·
به دلیل طی منازل، از ارزش کارم
کاسته نمی شود.
·
برای اینکه عزت و مقام ماه به دلیل
سفر کاهش نمی یابد.
1
کارم
از قطع منازل نپذیرد نقصان
شرف
و منزلت مه به سفر کم نشود
·
خواجو در این بیت سفر خود را و طی
منازل را با گردش ماه مورد مقایسه قرار می دهد تا اثبات کند که کارش در اثر مسافرت
کم و کسری کسب نمی کند.
·
سؤال اول این است که معیار صحت و
سقم دعاوی چیست؟
·
چگونه می توان به صحت و سقم ادعای
خواجو پی برد؟
2
·
قبل از خواجو شاعر دیگری در همان
شیراز به این سؤال ما جواب داده است:
·
معیار تعیین مطمئن صحت و سقم هر
ادعائی، تجربه است.
حافظ
خوش بود گر محک تجربه آید به میان
تا سیه روی شود، هر که در او غش باشد.
·
معنی تحت اللفظی:
·
چه زیبا ست، اگر از محک تجربه
استفاده شود.
·
چون به محک تجربه دست هر کسی که غل
و غشی دارد و قصد عوامفریبی دارد، رو می
شود.
3
کارم
از قطع منازل نپذیرد نقصان
·
اولا این ادعای خواجو که با مسافرت،
کارش ـ هر چه هم باشد ـ لطمه نمی بیند، باطل است.
·
چون او حتی اگر بقال هم باشد، به
دلیل مسافرت باید در دکانش را ببندد و در صورت سپردن اداره آن به دست آشنائی باید
به او حقوقی بپردازد.
·
حتی اگر حرفه اش شاعری هم باشد، در
گرد و خاک راه که نمی تواند با خیال راحت دنبال وزن و قافیه بگردد و شعری به درد
بخور سر هم بندی کند.
·
پیش شرط سرودن شعر به درد بخور،
استراحت و سر حال بودن است و خستگی راه مانع تمرکز حواس می شود.
4
شرف
و منزلت مه به سفر کم نشود
·
تجربه بشری این ادعای خواجو را هم
تأیید نمی کند.
·
اولا شرف و منزلت ماه دیگر چه
مقوله ای است.
·
ماه که از اعضای جامعه طبقاتی نیست
تا با شرف و بی شرف تلقی شود.
·
ثانیا اگر منظور از «شرف و منزلت
ماه» فرم زیبای آن باشد، فرم ماه به دلیل گردش خویش دور کره ارض، دستخوش تحول مدام
است.
·
گه هلال است و گه بدر.
·
چه بسا ابری مانع دیده شدن روی
مبارک ماه می گردد.
5
کارم
از قطع منازل نپذیرد نقصان
شرف
و منزلت مه به سفر کم نشود
·
علاوه بر اینها، چند و چون ماه چه
ربطی به خواجو دارد.
·
ضمنا هر کس که سفر کند، ماه واره
نمی شود.
·
این چیزها نشانه خردستیزی اند.
·
اگر خواجو برای عقل سلیم بشری حتی
تره خرد می کرد، یاوه ای از این دست سرهم بندی نمی کرد.
·
ضمنا اگر حداقل یکی از خوانندگان
اشعار او خردگرا می بود، بی تردید خردستیزی خواجو را به نقد می کشید و از حریم خرد
و حقیقت عینی دفاع می کرد.
6
·
البته خواجو در این زمینه تنها
نیست.
·
ادبیات کشور عه «هورا» از سر تا پا
به ایراسیونالیسم (خردستیزی) سرشته است.
·
شعر بهترین وسیله برای اشاعه ایراسیونالیسم
گشته است.
·
هر کس هر چه دل تنگش می خواهد به
عنوان شعر به ضمیر و روح و شعور جامعه می ریزد.
·
تحت تأثیر این زباله های فکری است
که خانه خرد خلایق خراب می شود و توان تفکر منطقی و عقلی اعضای جامعه ته می کشد.
·
احمد شاملو که به قول خودش مدرک کلاس
نهم را از طریق تقلب به کف آورده، بی شرمانه ادعا می کند:
«من شرف کیهانم.
من بامداد اول و آخرم»
·
اصولا بلحاظ خردستیزی کمترین فرقی
بین خواجو و شاملو به چشم نمی خورد.
·
ولی مگر می شود که به شاعری چپ
نگریست و تف و توهین و پارس و پرخاش به نصیب نبرد.
7
در
چنان وقت که طوفان بلا برخیزد
عزت
نوح به خواری پسر کم نشود
·
معنی تحت اللفظی:
·
به هنگام نزول بلای طوفان، خواری
پسر نوح مایه کاهش عزت پدرش نمی شود.
·
این بیت خواجو حاوی ذراتی از واقع
بینی است:
·
وقتی که مسئله بود و نبود قومی مطرح
است، دیگر ننگ یکی از اعضای خانوادگی کسی اهمیت تعیین کننده ندارد.
8
در
چنان وقت که طوفان بلا برخیزد
عزت
نوح به خواری پسر کم نشود
·
خواری پسر نوح اما به چه دلیل بوده
است؟
·
ظاهرا تنها جرمی که پسران نوح نبی
داشته اند، عدم پیروی از پدر بوده است.
·
اگر بنا بر روایت ویکی پیدیا جرم
شان فقط همین باشد، این به معنی استقلال نظر و عمل آنها بوده است.
·
این به معنی آدمیت آنها بوده است.
·
این به معنی خوداندیشی آنها بوده است
که خصلت مطلقا مثبتی است.
9
خصم
بی آب اگر انکار کند طبع مرا
آب
دریا به اراجیف شمر کم نشود
شمر
به حوض کوچک اطلاق می شود
·
معنی تحت اللفظی:
·
اگر دشمن بی آبرو منکر طبع شعر من
باشد، باکی نیست.
·
چون به دلیل اراجیف حوض کوچک، آب
دریا کاهش نمی یابد.
·
خواجو در این بیت، مخالف خود را به
حوض کوچک تشبیه می کند و خود را در نهایت فروتنی نه به اقیانوس، بلکه به دریا.
·
او برای اثبات طبع روان خود، مخالف
خود را فردی رسوا و بی آبرو قلمداد می کند که کسب و کارش نثار کردن اراجیف نسبت به
او ست.
·
در این بیت نیز خردستیزی هم پیشه
می شود و هم اشاعه داده می شود.
·
اولا هیچ حوضی به دریا اهانت نمی
کند.
·
ثانیا دریا به خواجو چه ربطی دارد.
·
ثالثا خواجو اگر از خرد بهره ای
داشته باشد، باید از بد آموزی خوانندگان و شنوندگان اشعار خود پرهیز کند و خودش را
اینهمه بزرگ جا نزند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر