۱۳۹۳ مهر ۱۴, دوشنبه

جهان بینی (1)


پروفسور دکتر ورنر شوفنهاور
برگردان شین میم شین

·        جهان بینی عبارت است، از درک سیستماتیک کلی از طبیعت، جامعه و انسان و علاوه بر آن، درک سیستماتیک کلی از قواعد رفتار انسانی در پراتیک اجتماعی.

1
 فریدریش اشلایرماخر (1768 ـ 1834)
تئولوگ پروتستانی
فیلولوگ کهن
تئوریسین دولتی
سیاستمدار کلیسائی
پداگوگ
مترجم آثار افلاطون به آلمانی
مؤسس هرمه نویتیک نوین

·        واژه «جهان بینی» برای اولین بار در سال 1800 میلادی در معنائی مغایر با «جهانتصویر» (مجموعه نتایج حاصل از مشاهده صرف اشیاء) به کار برده می شود و از سوی نمایندگان رومانتیک آلمانی به معنی جمعبندی فکری کلی از دانش، تجربه و یا تصور از جهان و هستی انسانی در رابطه با اندیشه، احساس، خواست و عمل انسان ها تدوین می شود.
·        (اشلایرماخر، «گفتاری در باره مذهب»)

2
·        جهان بینی اینجا به عنوان طرحی خلاق (با در رأس قرار دادن سوبژکت، که حامل جهان بینی قلمداد می شود) به مثابه از آن خود کردن سوبژکتیف ـ فکری جهان، به مثابه عامل معنابخش به هستی و عمل انسان ها درمقایسه با جهانتصویر منفعل عرضه می شود.

3
·        این گام شدیدا سوبژکتیویستی که بر بنیان درک عقلی پیوند کلی طبیعت، جامعه و انسان بصورت یک سیستم واحد استوار شده بود، در دوران سقوط فلسفه بورژوائی بطور یکجانبه مخدوش می گردد:

الف
·        در دوران سقوط فلسفه بورژوائی، وظیفه فلسفه به تدوین و تنویر منظم نظر کلی از جهان و جایگاه انسان در آن تقلیل داده می شود.

ب 
 ویلهلم دیلتی (1833 ـ 1911)
فیلسوف، روانشناس، پداگوگ آلمانی
از فلاسفه متعلق به فلسفه حیات (اگزیستانسیالیسم آلمانی) 
او پدیده را نه بر بنیان قانونمندی های طبیعی، بلکه بر بنیان خودقانونمندی عالم روحی و روانی انسانی توضیح می داد.
او جزو مؤسسین علوم روحی محسوب می شود.
او ضمنا مؤسس متد هرمه نویتیک و روان شناسی فهمنده است.
او این متد را در آموزش جهان بینی بکار می بندد.
مؤلف آثار بیشمار

·        وظیفه علوم طبیعی، گذاشتن تئوری فراگیر، همه جانبه و معتبر مربوط به واقعیت عینی در اختیار جهانتصویر اعلام می گردد.
·        (دیلتی، شلر، یاسپرس، لیت)

4
·        بدین طریق برای مفهوم «جهان بینی» (برخلاف مفهوم «جهانتصویر» مبتنی بر باصطلاح علوم دقیقه) عرصه جنبه های متافیزیکی (آنتروپولوژیکی، اخلاقی و تاریخی ـ فلسفی) جهان اختصاص داده می شود.

5
·        در نتیجه، دیوار قطوری میان علوم طبیعی و جهان بینی و ناگزیر میان علوم طبیعی و فلسفه کشیده می شود.

6
 ادموند هاسرل (1859 ـ 1938)
فیلسوف و ریاضی دان اطریشی
از مؤسسین فنومنولوژی
او فلسفه را از پرداختن به مسائل جهانی نهی می کرد.
فلسفه می بایستی به تحلیل پدیده ها قناعت کند.
او مخالف پسیکولوژیسم هم بود که قانون منطق را مبتنی 
بر روندهای روانی می دانست و به انکار اصولی عینیت می پرداخت.
جریانات زیر تحت تأثیر هاسرل بوده اند:
اگزیستانسیالیسم پونتی، سارتر و هایدگر
تئوری انتقادی تئودور آدورنو
جامعه شناسی آلفرد شولتسه
آثار او بر 40 هزار صفحه بالغ می شوند:
در باره عدد
فلسفه حساب
فلسفه بمثابه علم سختگیر
ایده هائی راجع به فنومنولوژی و فلسفه فنومنولوژیستی

·        از سوی دیگر هاسرل (و همچنین کوهن، ریکرت و غیره) با استناد به محتوای حقیقی جهان بینی های غیرعلمی به بی اعتبار کردن احکام علمی و متدهای شناخت علمی در امور مربوط به جهان بینی  اقدام می کنند.

7
·        هر دو گرایش یاد شده با کم بها دادن به اهمیت علوم برای جهان بینی، زمینه ایدئولوژیکی لازم را برای دو انحراف زیر هموار می سازند:

الف
·        اولا برای نظریه مربوط به محال بودن جهان بینی مبتنی بر اصول علمی
·        این نظریه امروزه از سوی واریانت های مختلف فلسفه امپریالیستی معاصر اشاعه داده می شود.

ب
·        ثانیا برای سوبژکتیویسم در کلیه مسائل مربوط به جهان بینی

·        مراجعه کنید به سوبژکتیویسم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری   

8
·        پوزیتیویسم نیز به همان سان، تدوین یک سیستم کلی از جهان بینی جانبدار بر اساس تعمیم نتایج علوم منفرد را رد می کند.

9
·        همه این جریانات فلسفه بورژوائی به نقش علوم در حل مسائل مربوط به جهان بینی کم بها می دهند و در و دروازه را چارطاق به روی مذهب و باورهای خرافی باز می کنند.

10
·        اگر منظور از جهان بینی درک کلی (نظری و یا تئوریکی) از کل جهان، منشاء، طبیعت و توسعه کاینات، پیدایش و توسعه بشریت و آینده آن، ماهیت و معنای زندگی انسانی، رفتار اجتماعی انسان ها، نقش تفکر بشری، ارزش های فرهنگ بشری و مسائل اساسی همانند باشد، پس باید گفت، که جهان بینی در برگیرنده نگرش های زیر است:

الف
·         در برگیرنده نگرش های فلسفی است. 

ب
·        در برگیرنده نگرش های اجتماعی ـ سیاسی است. 

ت
·        در برگیرنده نگرش های اخلاقی است.

پ
·        در برگیرنده نگرش های استه تیکی است. 

11
·        از این رو ست، که خصلت هر جهان بینی ـ عمدتا ـ بوسیله نگرش های فلسفی که پایه و اساس جهان بینی را تشکیل می دهند و بوسیله نقشی که علوم در آن بازی می کنند، تعیین می گردد.

12
·        مسئله اساسی جهان بینی، همان مسآله اساسی فلسفه است و حل مسائل دیگر جهان بینی وابسته به نحوه حل مسئله اساسی فلسفه است.
     
·        مراجعه کنید به مسئله اساسی فلسفه در تارنمای دایرة المعارف روشنگری .

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر