با
بودا
سرچشمه:
صفحه فیسبوک
نیاز یعقوبشاهی
تحلیلی از شین
میم شین
بودا
(در سال ۵۶۳ قبل از میلاد مسیح)
از
همراهى، مهر پديد آيد
از مهر، رنج
از مهر، رنج
·
در این حکم بودا یکی از دیر آشنا ترین دیالک تیک
های هستی عینی تبیین می یابد و ضمنا تشریح می شود:
·
بودا دیالک تیک علت و معلول را به
شکل دیالک تیک همراهی و مهر بسط و تعمیم می دهد و بعد در سیستم مختصات دیگری دیالک
تیک علت و معلول را به شکل دیالک تیک مهر و رنج بسط و تعمیم می دهد.
·
اکر کسی اندکی دقت کند، یکی از قوانین
دیالک تیکی مهم در این زمینه را می آموزد:
1
از
همراهى، مهر پديد آيد
از مهر، رنج
از مهر، رنج
·
در حکم نخست، همراهی علت است و مهر
معلول.
2
هوشنگ
ناظمی (امیر نیک آیین)
(1310
ـ 1367)
تاریخ
اعدام : ۲۹ تیر (شهریور) ۱۳۶۷
زندان
اوین
از
مهر، رنج پديد آيد
·
در حکم دوم، مهری که قبلا معلول
بود، به ضد دیالک تیکی خود بدل شده، یعنی علت شده و موجد معلولی است:
·
مهر علت معلولی به نام رنج است.
·
امیر نیک آیین در میراث فلسفی
ارجمندش از «زنجیر علی» (زنجیر علت و معلولی) سخن گفته است.
·
منظور امیر توده ها این بوده که در
زنجیر علیت، هر حلقه ای معلول حلقه قبل از خود و علت حلقه بعد از خود است:
·
یعنی در آن واحد ـ البته در دو
سیستم مختصات متفاوت ـ دیالک تیکی از علت و معلول است.
·
یادش به یاد باد عزیز زود از دست
رفته توده ها.
3
از
همراهى، مهر پديد آيد
از مهر، رنج
·
زنجیر علی اما زنجیری بی آغاز و بی
انجام است:
·
یعنی حلقه اول و آخر ندارد.
·
عیب بینشی بودا نیز همینجا ست:
·
همراهی حلقه علی (علت و معلولی) نخستین نیست.
·
خود همراهی هم علتی داشته است،
علتی که به نوبه خود معلول علتی دیگر بوده است.
·
به همین دلیل با اتکاء صرف بر دیالک
تیک علت و معلول نمی توان به توضیح پیگیر مسائل نایل آمد.
·
بلکه باید قوانین دیالک تیکی و دیالک
تیک های دیگر را نیز به خدمت گرفت.
·
هگل شاید به همین دلیل از مفهوم «بی
پایانی کریه» سخن می گوید.
·
دیالک تیک علت و معلول اما فی نفسه
شناخت افزار دیالک تیکی ارزشمندی است و نباید از آن صرفنظر کرد.
·
امیر نیک آیین نیز بر این نکته تأکید
داشته است.
4
از
همراهى، مهر پديد آيد،
از مهر، رنج.
پس مرد دانا، چون چنين است،
همچون كرگدن، تنها سفر كن!
از مهر، رنج.
پس مرد دانا، چون چنين است،
همچون كرگدن، تنها سفر كن!
·
بودا از دیالک تیک علی همراهی و مهر
و رنج دو نتیجه می گیرد:
الف
·
نتیجه اول بودا، سقوط آدمی به درجه
کرگدن است.
·
به عبارت دیگر سرمشق سفر قرار دادن
کرگدن است.
·
بودا در این زمینه اما تنها نیست.
·
قرن ها بعد از بودا، حکمای امپریالیسم
نیز سقوط به شیوه زیست بهایم را تئوریزه، تبلیغ و توصیه خواهند کرد:
آرتور شوپنهاور (1788 ـ
1860)
فیلسوف، نویسنده و استاد در مدارس عالی آلمان
از مهمترین فلاسفه بورژوائی واپسین
نماینده ایدئالیسم ذهنی
در تئوری شناخت نماینده
سوبژکتیویسم
·
آرتور شوپنهاور ـ معلم نیچه ـ خواهد
گفت:
·
بر خلاف دعاوی پر طمطراق فلسفه دانشگاهی،
در تاریخ جهان نه قانونمندی و کلیت، بلکه فقط حیات فردی وجود دارد.
·
ملت ها فقط بطور انتزاعی وجود
دارند.
·
افراد اما واقعی و رئال اند.
·
بنابرین، تاریخ جهان فاقد معنای
متافیزیکی مستقیم است:
·
تاریخ جهان ترکیب تصادفی محضی بیش
نیست.»
·
فرم سلطنتی حکومت، بطور کلی طبیعی
ترین فرم حکومت انسانی است.
·
به همان سان که انتخاب یکی به
عنوان رئیس و سرکرده هم برای زنبور ها و مورچه ها، هم برای درناهای مهاجر، هم برای
فیل های دوره گرد و هم برای گله گرگ ها و دیگر ددان درنده امری طبیعی است.»
ب
·
نتیجه دیگر بودا، از دیالک تیک
همراهی و مهر و رنج، صرفنظر بر همسفر و تک
و تنها روی است.
5
از
همراهى، مهر پديد آيد،
از مهر، رنج.
پس مرد دانا، چون چنين است،
همچون كرگدن، تنها سفر كن!
از مهر، رنج.
پس مرد دانا، چون چنين است،
همچون كرگدن، تنها سفر كن!
·
سفر اما به چه معنی است؟
·
همراهی به چه معنی است؟
6
از
همراهى، مهر پديد آيد،
از مهر، رنج.
پس مرد دانا، چون چنين است،
همچون كرگدن، تنها سفر كن!
از مهر، رنج.
پس مرد دانا، چون چنين است،
همچون كرگدن، تنها سفر كن!
·
بودا به احتمال قوی، حیات بشری را
سفری تصور و تصویر می کند.
·
سفر خود دیالک تیک مبدأ ـ مسافر ـ مقصد
است.
·
بودا احتمالا دیالک تیک مبدأ ـ مسافر
ـ مقصد را به شکل دیالک تیک تولد ـ زندگی ـ مرگ بسط و تعمیم می دهد و بر اساس تأملات
خود راجع به شیوه زندگی، رهنمود می دهد:
·
بزعم بودا، چون مسافرت جمعی موجد مهر
و چون مهر موجد رنج است، پس همان بهتر که کرگدن واره تک و تنها به زندگی ات ادامه
دهی.
·
عزلت بگزینی، عارفانه در خود فرو
شوی.
7
پس مرد دانا، چون چنين است،
همچون كرگدن، تنها سفر كن!
پس مرد دانا، چون چنين است،
همچون كرگدن، تنها سفر كن!
·
همراهی در قاموس بودا و فلاسفه چین
باستان، مثلا لائوتسه، یک مفهوم فلسفی است.
·
اگر مفهوم همراهی را بسط و تعمیم
دهیم به مفاهیم نازلتر و عای تر دیگری
خواهیم رسید:
الف
·
ساده ترین مفهوم حاصل از بسط و
تعمیم مقوله همراهی، حرکت مکانیکی خواهد بود.
·
همراهی در این صورت، به معنی حرکت
با کسی از مبدأ معینی به سوی مقصد معینی خواهد بود.
·
در روند رهروی (در طول سفر)، میان
دو رهرو (دو همسفر) آشنائی پدید خواهد آمد.
·
به شناخت کم و بیش یکدیگر نایل
خواهند آمد.
·
همین شناخت است که از سوئی منبع
مهر است و از سوی دیگر منبع قهر:
1
·
از آشنائی با جنبه های مثبت همسفر نسبت
به او مهر، علاقه و حتی عشق پدید خواهد آمد.
2
·
و از آشنائی با جنبه های منفی همسفر
نسبت به او قهر، نفرت و حتی کین پدید خواهد آمد.
3
·
و چون هر همسفری حاوی خصایل و صفات
مثبت و منفی بزعم همسفر دیگر است، پس نتیجه حاصل از همراهی، نه مهر محض و یا قهر
محض، بلکه دیالک تیکی از مهر و قهر، علاقه و نفرت، عشق و کین خواهد گشت.
ب
·
اگر مقوله فلسفی همراهی را در حرکت
مکانیکی خلاصه نکنیم و در فرم های مختلف و متفاوت بسط و تعمیم دهیم، به مفاهیم زیر خواهیم رسید:
1
·
همکاری
2
·
هماندیشی
3
·
هماموزی
4
·
همرزمی
5
·
همیاری
6
·
همبائی (همزیستی)
·
و غیره.
·
همه این فرم های بسط و تعمیم مقوله
همراهی بودا، دیالک تیکی از مهر و قهر خواهند بود.
·
بستر تشکیل و حل و بازتشکیل
تضادهای چرکین خواهند بود.
8
از
همراهى، مهر پديد آيد،
از مهر، رنج.
پس مرد دانا، چون چنين است،
همچون كرگدن، تنها سفر كن!
از مهر، رنج.
پس مرد دانا، چون چنين است،
همچون كرگدن، تنها سفر كن!
·
نتیجه گیری بودا نیز به دلیل طرز تفکر
متافیزیکی اش، بو دار است:
·
اگر موعظه بودا را درست فرمولبندی
کنیم، به شکل زیر خواهد بود:
از
همراهى، مهر و قهر پديد آيد،
از مهر و قهر، رنج و راحت.
پس مرد دانا، چون چنين است،
همچون ادمیزاد، گه تنها و گه همبا سفر كن!
از مهر و قهر، رنج و راحت.
پس مرد دانا، چون چنين است،
همچون ادمیزاد، گه تنها و گه همبا سفر كن!
·
در این صورت زندگی دیالک تیکی از
تنهائی و همبائی خواهد بود و «حاصلخیز» (از
واژه های محبوب حیدر مهرگان) خواهد بود.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر