۱۳۹۳ آبان ۷, چهارشنبه

سیری در جهان بینی هاتف رحمانی (21)


«شوربختی» عاشقانه
هاتف رحمانی
سرچشمه:
نوید نو
(92/1/14)
تحلیلی از  یدالله سلطان پور   
  
بسیاری از این توده ای ها ، با تن زخمی هم که از زندان بیرون آمدند ، اعلام کردند "راه همان است که ما رفتیم "
وامروز زخم خوردگان تازیانه ها که با وجود کناره گیری از حزب ادعا می کنند که "شرف، حیثیت و مشروعیت " شان " ناشی از عضویت در حزب پرافتخار توده ایران " است ، رفتارهای شان در دنیای مجازی ای که به راه انداخته اند نشان می دهد که ادعای دروغ می کنند و هوای دیگری در سر دارند  

·        این دو جمله حریف هم بهتر است که مورد بحث قرار گیرند:   

1
بسیاری از این توده ای ها، با تن زخمی هم که از زندان بیرون آمدند،
 اعلام کردند "راه همان است که ما رفتیم."

·        هدف حریف از سر هم بندی کردن این جمله چیست؟
·        آیا منظور او این است که خط مشی حزب توده «سابق» درست بوده است؟
·        اگر چنین است، پس طرفداری حریف از مرجع ضمیر جدید به چه دلیل است؟

·        خط مشی حزب توده «سابق» دفاع از خط امام بوده است.
·        و اکنون دیری است که مرجع ضمیر حریف، شعار مرگ بر امام  می دهد.
·        یعنی ضد خط مشی حزب توده «سابق» را نمایندگی می کند.
·        دو خط مشی متضاد که نمی توانند در آن واحد هر دو درست باشند.
·        از دو حالت قصه خالی نیست:
·        طبقه حاکمه یا نماینده ارتجاع فئودالی ـ فوندامنتالیستی است و یا نماینده دموکراتیسم انقلابی است.
·        در آن واحد در جامعه واحد که دو طبقه حاکمه  ارتجاعی و انقلابی نمی توانند حاکم باشند.

2
بسیاری از این توده ای ها ، با تن زخمی هم که از زندان بیرون آمدند ،
 اعلام کردند "راه همان است که ما رفتیم "

·        اگر قضیه واقعا از این قرار بوده، این نشانه چه می تواند باشد؟

·        طبقه حاکمه ای که حزب توده «سابق» مورد حمایت قرار داده، به فتوای شخص شخیص خمینی، همان حزب توده حامی خود را بطرز رادیکال و بی برگشتی سرکوب کرده است.
·        اگر کسی ذره ای مغز در کاسه سر داشته باشد، چنین جفنگی را بر زبان نمی راند، چه رسد به کسانی که «با تن زخمی از زندان بیرون آمده باشند.»

3
بسیاری از این توده ای ها ، با تن زخمی هم که از زندان بیرون آمدند ، 
اعلام کردند "راه همان است که ما رفتیم "

·        از حریف باید پرسید که معیار صحت و سقم خط مشی ها چیست؟

·        در قاموس مارکسیسم ـ لنینیسم و حتی در قاموس خواجه شیراز، معیار صحت و سقم اندیشه ها و نظرات، پراتیک و یا محک تجربه است.
·        اگر چنین است، باید به سؤالات زیر جوابی از حریف طلب کرد:

الف
·        اولا اگر معیار صحت و سقم اندیشه ها و نظرات، پراتیک است، جفنگ از زندان بیرون آمده ها مبنی بر اینکه «راه همان است که ما رفته ایم» چه ارزشی دارد؟

·        ادعای این و آن که دلیلی بر صحت نظری نیست. 

ب
·        ثانیا کسی که از جهنم الیم بیرون آمده و جسم و روان و روحش بطرز ریشه ای تخریب شده، چگونه می تواند دست به قضاوت علمی و منطقی بزند تا جفنگ او دلیل مطمئنی بر صحت خط مشی مطلقا باطلی قلمداد شود؟ 

ت
·        ثالثا از کجا معلوم که به قول خود حریف، گویندگان این جفنگ، تسلیم شدگان به ارتجاع فئودالی و فوندامنتالیستی نبوده اند؟

پ
·        اگر حضرات همین جفنگ را واقعا گفته باشند، این بدان معنی است که حزب توده «سابق» حزبی متشکل از مشتی ناتوان از تفکر حتی امپیریستی (تجربه گرائی) بوده است.
·        چون دوست تلقی کردن طبقه حاکمه ای که حزب توده را هم بلحاظ مادی از بین برده و هم بلحاظ معنوی ـ شخصیتی ـ اعتباری رسوا کرده و کمترین دلیلی جز خیانت به خلق برای این جنایت نداشته است، نشانه نادانی است، اگر ناشی از تبهکاری نباشد.

و امروز زخم خوردگان تازیانه ها که با وجود کناره گیری از حزب ادعا می کنند 
که "شرف، حیثیت و مشروعیت " شان " ناشی از عضویت در حزب پرافتخار توده ایران " است ، رفتارهای شان در دنیای مجازی ای که به راه انداخته اند نشان می دهد 
که ادعای دروغ می کنند و هوای دیگری در سر دارند.  

·        ظاهرا مراجع ضمیر رقیب ادعا می کنند که «"شرف، حیثیت و مشروعیت" شان "ناشی از عضویت در حزب پرافتخار توده ایران" است.»

1
"شرف، حیثیت و مشروعیت " شان " ناشی از عضویت در حزب پرافتخار توده ایران " است.

·         همین ادعا را می توان هندوانه گذاشتن بدست خود در زیر بغل خود و ضمنا شلیک بر ران خود تلقی کرد.
·        چون صاحب شرف و حیثیت نامیدن خود، هندوانه خوبی است ولی ادعای داشتن مشروعیت شلیک بر ران خویش است.
·        برای اینکه  مشروعیت را نمی توان ادعا کرد.
·        حتی نمی توان با هدیه کردن یخچال و ماشین رختشوئی و غیره  به این و آن کسب کرد.
·        کسب مشروعیت به لیاقت نیاز دارد.
·        به لیاقت نظری و عملی.

2
"شرف، حیثیت و مشروعیت " شان " ناشی از عضویت در حزب پرافتخار توده ایران " است.

·        عضویت در حزبی چگونه می تواند سرچشمه شرف و حیثیت و مشروعیت باشد؟

·        مشروعیت از چه نظر؟

·        حزب خانه سازمانی است.
·        حزب وسیله ای برای تشکل توده و طبقه است.
·        وسیله چگونه می تواند منشاء شرف و حیثیت و مشروعیت کسی باشد؟
·        همین جفنگ بر بی خردی مراجع ضمیر رقیب دلالت دارد و خرد تعیین کننده اصلی شخصیت است.
·        بعضی ها فکر می کنند که اگر پست و مقامی در حزبی کسب کردند، بطور خود به خودی مهم و با شرف و حیثیت و مشروعیت می شوند.

ادامه دارد.

۱ نظر: