۱۳۹۳ مهر ۲۵, جمعه

سیری در شعر «عصیان بندگی» از فروغ فرخزاد (45)


فروغ فرخزاد
(1313 ـ 1345)
(1934 ـ 1966)
عصیان 
(۱۳۳۶)  
تحلیلی از شین میم شین

ما که چون مومی به دستت شکل می گیریم
پس دگر افسانه روز قیامت چیست؟

پس چرا در کام دوزخ سخت می سوزیم
این عذاب تلخ و این رنج ندامت چیست؟

·        معنی تحت اللفظی:
·        ما که بسان موم در دست تو شکل می گیریم، پس افسانه روز قیامت برای چیست؟
·        پس سوختن در دوزخ، تحمل عذاب و رنج پشیمانی از کرده خود به چه معنی است؟

 موم

ماده ای زرد رنگ است که ‌زنبورعسل ‌تولید می کند
 و از آن‌ برای‌ خود لانه ‌می ‌سازد
موم همان تفاله‌ عسل ‌است که ‌پس ‌از تصفیه ‌عسل‌ باقی‌ می ‌ماند
 موم ماده نرم و جامد و غالبا زرد رنگی که
 از منابع مختلف گیاهی یا حیوانی و معدنی بدست می آید  
ساختار شیمیایی موم ها نزدیک به ساختار شیمیائی چربی ها ست
و معمولا در ترکیب آنها یک اسید چرب و یک الکل یک ظرفیتی با تعداد بیشماری کربن موجود است
مثلا الکل ملیسیک والکل ستیلیک
ضمنا در ترکیب موم ها برخی اسیدهای چرب به حالت آزاد نیز موجودند
مثلا اسید استاریک و اسید پالمیتیک و اسید لینولئیک و غیره
نقطه ذوب موم ها از نقطه ذوب چربی ها معمولا بالاتر و در حدود 60 درجه سانتیگراد است
  وزن مخصوص آنها در حدود 95 است
 تمام موم ها در چربی ها و روغن ها حل می شوند
  
موم حیوانی

مومی است که از چهار جفت غده مترشحه موم که در داخل شکم زنبور عسل کارگر است به دست می آید
 زنبورهای عسل این موم را جهت ساختن سلول های لانه های خود به کار می برند
برای استخراج این موم معمولا عسل را تصفیه می کنند
 خواص شیمیایی این موم نیز مشابه با خواص شیمیائی موم گیاهی است
موم خرما
مومی است که از گونه ای نخل بنام نخل موم حاصل می شود

موم گیاهی

مومی است که در سطح برخی از اندام های گیاهی از قبیل ساقه و برگ و میوه تشکیل می شود
 موم های گیاهی در حرارت 35 درجه شانتیگراد نرم می شوند و نقطه ذوب آنها نزدیک 60 درجه سانتیگراد  است و در اتر و بنزین و سولفور دو کربن و تربانتین حل می گردند
موم های گیاهی گاهی در روی بشره اندام های گیاهی تشکیل می شوند
مانند موم های موجود بر روی بشره برگ کلم و بشره ساقه کاکتوس و بشره برگ نیشکر
و گاهی در داخل سلول های گیاهی نیز تشکیل می گردند
مانند مومی که در داخل سلول های گیاه انجیر موم و گیاه بالانوفورا به وجود می آید  
موم در برخی از گیاهان از قبیل نخل موم به اندازه ای تشکیل موم زیاد است که آن را استخراج می کنند
 در داخل سلول های گیاه بالانوفورا مقدار موم به حدی زیاد است
که ساقه های آن را مانند شمع برای تولید روشنایی به کار می برند

 موم معدنی

 مومی است که از گیاهان فسیل شده خصوصا تورب ها به دست می آید
در ترکیب این موم مقدار زیادی از هیدرو کربورها موجود است و قهوه ای رنگ اند
در اطراف تأسیسات نفتی، گونه ای موم معدنی زرد رنگ و یا قهوه ای رنگ
 به دست می اید که نتیجه اکسیداسیون نفت است و به اوزو کریت موسوم است
این موم منحصرا از هیدروکربورها ترکیب یافته است
ولی نقطه ذوب آن مانند سایر موم ها در حدود 60 درجه سانتیگراد است
 و وزن مخصوص ان نیز مانند موم های دیگر  95   است
 این قسم موم را استخراج می کنند و مانند سایر موم ها به مصرف می رسانند
 سرچشمه:
فرهنگ واژگان فارسی

1
ما که چون مومی به دستت شکل می گیریم
پس دگر افسانه روز قیامت چیست؟

·        فروغ جوان در این بیت، دیالک تیک سوبژکت ـ اوبژکت را در سنت تئولوژی (فقه)  به شکل دوئالیسم خدا و موم بسط و تعمیم می دهد.
·        انسان بدین طریق تا حد جمادات انعطاف پذیر و فاقد کمترین مقاومت تنزل می یابد.
·        آن سان که در دست هر حشره حتی فرم دلبخواه حشره را به خود می گیرد.

2
·        این یکی از جفنگیات تئولوژی است.
·        ولی از این خبرها نیست.
·        انسان نه موم، بلکه به قول همان تئولوژی اشرف موجودات است و به برکت کار خلاق خود عالم حیوانی را ترک کرده و به مقام طبیعت دوم ارتقا یافته است، که به ده ها صفت و فضیلت متصف است:
·        انسان موجودی ناطق است، متفکر و خردمند و جامعه ساز است.
·        انسان مولد نعمات مادی و معنوی است.
·        انسان خالق زیبائی است.

3
·        انسان پس از سلب مالکیت بر وسایل تولید خویش، به سم تئولوژی مسموم شده و در مقابل خدایان زمینی و انعکاس آسمانی ـ انتزاعی آنها، یعنی خدای آسمانی زانو زده است.
·        انسان همیشه چنین نبوده است و همیشه چنین نخواهد بود.
·        انسان در آغاز مالک وسایل تولید خود بوده است و  مفاهیم خود را خود معنی می کرده است و به خدمت می گرفته است.
·        آنگاه بلحاظ مادی و معنوی خود خدای خاک بوده است.   

4
ما که چون مومی به دستت شکل می گیریم
پس دگر افسانه روز قیامت چیست؟

·        فروغ جوان در این بیت، منطق تئولوژی را به چالش منطقی می کشد و به استدلال خرد کننده ای دامن می زند:
·        اگر بشریت در دست خدای کذائی به صورت موم است.
·        قاعدتا نباید موم را به بازخواست کشید؟
·        بنابرین، یاوه رستاخیز مردگان پس از مرگ و سؤال و جواب روز محشر بیهوده است.  

2
پس چرا در کام دوزخ سخت می سوزیم
این عذاب تلخ و این رنج ندامت چیست؟

·        فروغ در این بیت مشخص تر و صریحتر منطق تئولوژی را به چالش می کشد:
·        اگر انسان چیزی از جنس موم در دست خدا ست، پس گناهکار نامیدن موم و تحت زجر و آزار قرار دادن آن و واداشتنش به ندامت و پشیمانی ابلهانه است.
·        چنین کرد و کاری با عقل سلیم حتی منافات دارد.
·        حرف حساب فروغ همین است.
·        حرف حسا ب فروغ از سر تا پا منطقی، عقلی و مستدل است.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر