۱۳۹۳ مهر ۲۹, سه‌شنبه

سیری در گلستان سعدی (153)

دیالک تیک بیم و امید
 سعدی شیرازی 
 ( ۵۶۸ - ۶۷۱ هجری شمسی)
حکایت چهاردهم
(گلستان با ب اول، ص  34 ـ 38) 
تحلیلی از شین میم شین

گفتم :
«عمل پادشاه، ای برادر، دو طرف دارد:
امید و بیم.
یعنی امید نان و بیم جان.
و خلاف رأی خردمندان است بدین امید، متعرض (تقبل، پرداختن)  این بیم شدن.

·        بسط و تعمیم دیالک تیک بیم و امید به شکل دیالک تیک نان و جان تکخال اسلوبی دیگر شیخ شیراز است:
·        دیالک تیک نان و جان یکی از فرم های بسط و تعمیم دیالک تیک ماده و روح و یا دیالک تیک وجود و شعور و بویژه دیالک تیک وجود اجتماعی و شعور اجتماعی است.
·        بر پایه ی این دیالک تیک ماده و روح مسئله اساسی فلسفه طرح می شود که یکی از شاهکلیدهای کلاسیک های مارکسیسم (مارکس و انگلس) و معیار تعیین و تمیز جهان بینی ها ست:

الف
·        هر کس ماده را بر روح، نان را بر جان (دانش، اندیشه) مقدم بداند، دارای جهان بینی ماتریالیستی است.  

ب
·        هر کس روح را بر ماده، جان را بر نان، مقدم بداند دارای جهان بینی ایدئالیستی است.  

1
گفتم :
«عمل پادشاه، ای برادر، دو طرف دارد:
امید و بیم.

·        فقط عمل پادشاه، دیالک تیکی از بیم و امید نیست.
·        هر عملی ـ خواه و ناخواه ـ دیالک تیکی از بیم و امید است:
·        هر عملی آبستن امید موفقیت و بیم شکست است.
·        هر تلاش هر موجود زنده ای بر تقویت امید و بر غلبه بر بیم مبتنی است و در چارچوب این دیالک تیک انجام می یابد.
·        کسی نیست که به کاری ـ بزرگ و یا کوچک ـ دست زند و در خارج از این دیالک تیک عمل کند.

2
گفتم :
«عمل پادشاه، ای برادر، دو طرف دارد:
امید و بیم.

·        تعیین نقش تعیین کننده در این دیالک تیک امید و بیم نیز بر موضع طبقاتی فرد و یا طبقه مربوطه دلالت دارد:

الف
·        نمایندگان طبقه حاکمه قطب بیم را تعیین کننده جا می زنند.
·        بر بیم و نومیدی، بر نیهلیسم و پسیمیسم تأکید می ورزند.
·        تلاش بشری را در جهت بهسازی سطح زندگی تخطئه می کنند.
·        پیشرفت اجتماعی را به ترفندی از ترفندها انکار می کنند.
·        از حرکت دایره وار دم می کنند.
·        از تکرار مکررات سخن می گویند.  

ب
·        نمایندگان ایده ئولوژیکی توده های مولد و زحمتکش اما بر عکس، نقش تعیین کننده را از آن  امید می دانند.
·        غلبه بر بیم را توصیه می کنند.
·        اوپتیمیسم (خوش بینی فلسفی) مبتنی بر قانونمندی های عینی هستی طبیعی و اجتماعی را نمایندگی می کنند و تئوری های ارتجاعی نومیدی، نیهلیسم، پسیمیسم و غیره را به چالش می کشند.

3
گفتم :
«عمل پادشاه، ای برادر، دو طرف دارد:
امید و بیم.
یعنی امید نان و بیم جان.
و خلاف رأی خردمندان است بدین امید، متعرض (تقبل، پرداختن)  این بیم شدن.

·        سعدی نمی خواهد که رفیقش خطر کند و نان خود و اهل و عیالش را از کام اژدها بدر کشد.
·        سعدی ترجیح می دهد که رفیقش گدائی کند و نه کار.
·        شگفت انگیز است، ولی واقعیت دارد که شیخ خردمندی مانند سعدی، تولید نعمات مادی را انکار می کند.
·        اعجاز کار بشری را نمی شناسد.
·        اگرچه خود مولد بی چون و چرائی است.
·        اگرچه خود مولد فکری زحمتکشی است.
·        در آثار سعدی پیدا کردن جفنگ بسیار دشوار است.
·        سطر سطر آثار سعدی به خرد سرشته به عرق جسم و روح سرشته است.
·        سعدی به همان سان برای تشکیل اندیشه ای عرق می ریزد که عمله و بنائی برای تشکیل خانه ای، پلی، کاروانسرائی.
·        دلیل غفلت سعدی از تولید و کار، نه نادانی و کوری و کودنی او، بلکه تعلقات طبقاتی ـ فئودالی او ست.
·        تناقض مندی آثار سعدی به همین دلیل است.
·        خط ایده ئولوژیکی حافظ خط ارتجاعی صریح و روشنی است.
·        خط ایده ئولوژیکی سعدی اما سرشته به تناقضات رنگارنگ است.  
·        همین جا هم می توان به نقش تعیین کننده وجود اجتماعی در دیالک تیک وجود اجتماعی و شعور اجتماعی پی برد.
·        تعلقات طبقاتی بیناترین چشم ها را حتی کور می کند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر