۱۳۹۱ خرداد ۲۸, یکشنبه

مکثی و بحثی روی کلمات قصار این و آن (109)

آشتی ملی
محمد رضا خلیق
سرچشمه:
صفحه فیس بوک
محمدرضا خلیق

محمدرضا خلیق
عرض کرده بودم که مرحوم چرچیل چه راست و درستی را در مصاحبه خود با اوریانا فالاچی به تاریخ گفته بود ،،، ؟؟؟

• جناب خلیق از حضرت چرچیل چنان با عزت و احترام یاد می کنند که مسلمانان از حضرت ابراهیم خلیل یاد می کنند.

• فهم جملات تق و لق و ناتمام جناب خلیق اما کار شاقی است:

• بی شک و تردید مفهوم «چه راست و درستی» در قاموس ایشان به معنی «حقیقت بی چون و چرا» بکار می رود.

• بدین طریق حضرت چرچیل به منادی
«حقیقت بی چون و چرا» در تاریخ بشری ارتقا داده می شود.

• چرا و به چه دلیل جناب خلیق به این کشف عظیمتر از کشف آتش نایل آمده اند؟


• دلیل این کشف جناب خلیق، فرمایش شیرین زیر از حضرت چرچیل است که نقل مجلس انترنتی همه راست ها از مونارشیست ها تا فاشیست ها ست:

برای استعمار دو چیز لازم است:
اکثریت نادان و اقلیت خائن
حضرت چرچیل

• این «غرش» روباه دیرآشنا اما خالی از ایراد منطقی و تجربی نیست.

• مسئله فقط این است که چرا علامه دهر سکولار دموکرات حداقل به این ایراد پیش پا افتاده پی نمی برند؟

1
ایراد اول در حکم حضرت چرچیل

• مفاهیم «خادم» و «خائن»، نسبی اند.

• منظور از نسبیت چیست؟

• منظور این است که مفاهیم یاد شده مفاهیم مناسبتی اند و در مناسبتی معنی کسب می کنند:

• مثال:

• محمدرضا شاه را مردم ایران شاه «خائن» قلمداد می کردند، چون منافع امپریالیسم و
طبقات ممتاز را بر منافع ملی مقدم می دانست و ملت ایران را از هر حق و حقوقی محروم می ساخت و تحت سرکوب و ستم بیرحمانه قرار می داد.

• مردم ایران در این مناسبت و رابطه از این مبدأ حرکت می کردند که «منافع ملی بر منافع
طبقات ممتاز و امپریالیسم تقدم دارد.»

• دربار، اشراف فئودال و بورژوازی از سوی دیگر حزب توده را «خائن» و رضا شاه و محمدرضا را «خادم» تلقی می کردند.
• آنها در این مناسبت و رابطه از این مبدأ حرکت می کردند که «منافع
طبقات ممتاز و امپریالیسم بر منافع ملی تقدم دارد.»

• بدین طریق مفهوم «خائن» در قاموس حضرت چرچیل، حتما نباید همان معنی را در برداشته باشد که در قاموس مردم و طرفداران حاکمیت مردم در بر دارد.

2
ایراد دوم در حکم چرچیل

• ایراد دوم در فرمایش حضرت چرچیل این است که او راجع به فاعل فعل استعمار لام تا کام حرفی نمی زند.
• آن سان که فعل استعمار به فعلی بی فاعل بدل می شود.

• فعل بی فاعل اما در جامعه بشری وجود ندارد!


• ترفند ایدئولوژیکی حضرت چرچیل و پیروان او هم همین جا ست:

• شکستن همه کاسه ـ کوزه ها بر سر قربانیان استعمار!
• یعنی بر سر اکثریت مردم مستعمرات که بزعم آنان «نادان» اند!

بدین طریق، راجع به سیستم سرمایه داری امپریالیستی که فاعل اصلی فعل استعمار است، حرفی به میان کشیده نمی شود.
ادامه دارد

۱ نظر:

  1. از چرچیل نماینده استعمار پیر چه انتظارمیتوان داشت نقشه های شوم همراه با خشونتهای استعمارا در تمام ذوران اتسلط بر ملل زیر سلطه شانرا فراموش کرده ادند آیا؟ نادانی ملت های تحت ستم ناشی از شوهای ضداخلاقی وانسانی استعماری سود جوی شما بوده وهست توهین بنادانی اکثریت بخود شما برمیگردد

    پاسخحذف