۱۳۹۱ خرداد ۱۴, یکشنبه

تمرین تفکر مفهومی (64)

تظاهر به تواضع در جامعه سعدی ـ همچنان و هنوز ـ وسیله ای برای عوامفریبی است!
سعدی
(دکتر حسین رزمجو: بوستان سعدی، ص 120 ـ 121)
تو آنگه شوی پیش مردم عزیز
که مرخویشتن را مگیری به چیز

شین میم شین

• تو به شرطی پیش مردم عزیز خواهی شد که برای خود ارزش قائل نشوی!

• سعدی در این بیت با یک تیر دو نشان می زند:
• اولا کسب عزت پیش مردم را ـ بطرزی مسکوت ـ به مثابه هدفی متعالی به خورد خواننده می دهد.
• ثانیا وسیله لازم برای نیل به این هدف را، یعنی وسیله کسب عزت پیش مردم را هم معرفی می کند.

• سعدی بلحاظ فلسفی چه می کند؟

• می توان گفت که او قبل از هر چیز، دیالک تیک من و غیرمن را به شکل دیالک تیک فرد و جامعه توسعه و تعمیم می دهد.
• بعد، رابطه ارگانیک و طبیعی فرد و جامعه را متلاشی می سازد و از آن رابطه واره ای تصنعی، مسخره و توخالی سرهم بندی می کند.
• بنظر سعدی، هدف هر فرد باید عزیز شدن پیش مردم باشد.

• سعدی ضمنا دیالک تیک وسیله و هدف را به شکل دیالک تیک ریاضت و عزت بسط و تعمیم می دهد.
• بدین طریق، ریاضت ـ به مثابه خودهیچ انگاری و در حقیت به مثابه تظاهر به هیچ وارگی ـ به وسیله ای برای کسب عزت بدل می شود.

• ریاضت عملا ابزارواره می شود، وسیله ای برای کسب محبوبیت می شود.


• همین سعدی، همان کسی است که در جای دیگر ابزار واره سازی ریاضت را به توپ و تانک انتقاد ویرانگر می بندد و مرتاض را به طبل توخالی تشبیه و تحقیر می کند:


سعدی
(دکتر حسین رزمجو: بوستان سعدی، ص 118 ـ 119)
ریاضت کش از بهر نام و غرور
که طبل تهی را رود بانگ دور

• به قول هوشنگ ابتهاج:
• «یا رب، چقدر فاصله دست و زبان است!»

• چرا و به چه دلیل باید هر فرد چنین هدفی را به هدف الاهداف خود بدل کند؟

• نه سعدی دلیلی برای این رهنمود ارائه می دهد و نه ما قصد خیالبافی در این زمینه داریم.
• اما سعدی یک چیز را به خواننده نشان می دهد و آن نحوه کسب محبوبیت توده ای است.
• فرد باید برای عزیز مردم شدن به تحقیر خود بپردازد، به کوچک و خوار شمردن خود، به کمتر از سگ بودن خود.

• در تئوری اجتماعی سعدی نه تنها خدا از انسان های خوار و ذلیل و بی شخصیت و حقیر خوشش می آید، بلکه انسان ها هم بسان خدا دوستداران خواران و افتادگان هستند، حتی اگر بدانند که آنها به خواری و افتادگی تظاهر می کنند.


• جامعه و جهانی که سعدی تصویر و توصیه می کند، به صحنه تئاتری پهناور شباهت دارد.

• انسانها باید عمری برای هیچ و پوچ نقش بازی کنند و تظاهر به تواضع و فروتنی بکنند، یعنی با دروغ و ریا و تزویر مادام العمر بسر برند.

• اما سؤال این است که شناخت رئالیستی لیاقت های خود و قرار دادن آنها در اختیار جامعه مگر چه عیبی دارد؟

• اگر انسانها به قصد تواضع نمائی، از نشان دادن صریح لیاقت های خود پرهیز کنند، «شناخت» آنها تنها از طریق حدس و گمان و یا ببرکت تعبیر و تفسیر و وارونه سازی سخنان آنها ممکن خواهد شد و با شناخت درست فرسنگ ها فاصله خواهد داشت.

• چرا باید از جامعه برای شناخت اعضای خود انرژی عظیمی را بیهوده طلب کرد و عملا تلف کرد؟


شاید فروتنی فروشی فئودالی مورد نظر سعدی بهترین وسیله برای پنهان کردن بی لیاقتی مادی و معنوی خویش باشد!
این شیوه زیست در جامعه سعدی کماکان رواج وسیع دارد و همچنان و هنوز وسیله ای برای عوامفریبی است!
پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر