۱۳۹۱ خرداد ۲۷, شنبه

توضیح مکاتب مهم مربوط به «تئوری شناخت» (35)

پوزیتیویسم (8)
پروفسور دکتر مانفرد بور
پروفسور گئورگ کلاوس
برگردان شین میم شین

9

• نئوپوزیتیویست ها اعلام می کنند که زبان علوم بدو طبقه از جملات تقسیم بندی می شود:

الف

• جملات سینتاکتیکی (جملاتی در باره علائم، سلاسل علامتی و پیوند آنها)

ب
• جملات تجربی (امپیریکی)
10

• جملات سینتاکتیکی عبارتند از جملاتی در باره علائم، سلاسل علامتی و پیوند آنها.
• نئو پوزیتیویسم رجز سر می دهد که با تعیین وجود «جملات باصطلاح سینتاکتیکی» به کشف مهمی نایل آمده است.

11

• این مفهوم سازی از تفاوت میان ابژکتزبان و زبان سینتاکتیکی هرحوزه نشأت می گیرد:

الف

• ابژکتزبان با چیزها، خواص و روابط این عرصه سر و کار دارد.

ب

• زبان سینتاکتیکی با روابط منطقی مفاهیم، جملات و تئوری های مربوط به این عرصه سر و کار دارد.

12

• نئو پوزیتیویسم جملاتی را «جملات باصطلاح سینتاکتیکی» می نامد که ظاهرا متعلق به ابژکتزبان اند، اما در واقع به زبان سینتاکتیکی قابل ترجمه اند.

13

• بدین طریق، مثلا جمله ظاهرا ابژکتی «5 یک عدد است!» را می توان به جمله سینتاکتیکی «5 یک کلمه عددی است!» ترجمه کرد و بدین طریق باصطلاح سینتاکتیکی بودن جمله اول اثبات می شود.

14

• خودویژگی آندو عبارت از این است که جمله اول در «شیوه بیان مضمونی» همان مطلبی را ادا می کند، که جمله دوم در «شیوه بیان صوری» بیان می کند.

• مراجعه کنید به اوبژکتزبان، دیالک تیک فرم و محتوا (صورت و مضمون) در ترانمای دایرة المعارف روشنگری

15

• آنگاه نئو پوزیتیویسم نتیجه می گیرد که جملات باصطلاح سینتاکتیکی به اشیائی که ظاهرا در خارج از زبان قرار دارند، مربوط می شوند.
• البته بعدها نئوپوزیتیویست ها ناگزیر اذعان می کنند که گذار از جمله «5 یک عدد است!» به جمله «5 یک کلمه عددی است!» معنا، محتوا و خصلت جمله را عوض می کند.

16

• بدین طریق در جوار مسائل سینتاکتیکی، مسائل سمانتیکی قد علم می کنند که بار اصلی شان معنی کلمات و جملات است.

• (سمانتیک بخشی از زبانشناسی است که با معانی علائم و سلسله علائم زبانی سر و کار دارد. مترجم)

17

• اما این به هیچ وجه بمعنی روی آوردن نئو پوزیتیویسم به ماتریالیسم نبوده است.
• چون شناخت بعدی مبنی بر اینکه تفاوت گذاری میان روابط منطقی و روابط تجربی ـ توصیفی تنها بدلیل معنی آنها صورت می گیرد، حتما این شناخت را بدنبال نمی آورد که با تعیین معنی باید به واقعیت عینی رجوع شود.

18

• اگر نئو پوزیتیویسم قبلا «حقیقت» منطقی را با اتکا بر قواعد سینتاکتیکی اثبات می نمود، اکنون آن را نه بر مبنای رابطه موجود میان احکام و واقعیت عینی، بلکه با اتکا بر قواعد سمانتیکی اثبات می کند.
• به عبارت دیگر، نئو پوزیتیویسم بعد از این چرخش، برای حفظ علمیت ظاهری خود، همچنان همان می ماند که ماهیتا بود، یعنی ایدئالیسم ذهنی.

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر