۱۳۹۱ خرداد ۱۹, جمعه

تمرین تفکر مفهومی (66)

سعدی
(دکتر حسین رزمجو: بوستان سعدی، ص 79 ـ 80)
چنان فتنه بر حسن صورت نگار
که با حسن صورت ندارند کار

شین میم شین

• «سالکان طریق» بزعم سعدی، حسن صورت را مورد صرفنظر قرار می دهند، تا محو حسن صورت نگار شوند.

• این عملا بدان معنی است که آنها دیالک تیک ماده و روح را (دیالک تیک وجود و شعور را، دیالک تیک طبیعت و تفکر را، دیالک تیک انسان زیبا و خدا را) تخریب می کنند، ماده (وجود، طبیعت، انسان زیبا) را دور می اندازند و روح (شعور، تفکر، خدا) را مطلق و همه کاره می سازند و محو و مفتونش می شوند.

• آنچه سعدی به عنوان اندیشه «سالکان طریق» به خورد خواننده بی خبر می دهد، نه حقیقت امر، بلکه تحریف آن است.
• پانته ئیسم، که عرفا بلحاظ فلسفی بدان باور دارند، به وحدت طبیعت و خدا باور دارد، میان خدا و چیزهای طبیعی، مثلا انسان فرقی قائل نمی شود و انا الحق حلاج از آن رو ست.

• سعدی در این حکم، به تحریف پانته ئیسم می پردازد.

• او در این حکم، دیالک تیک انسان و خدا را به شکل دیالک تیک صورت و صورت نگار بسط و تعمیم می دهد، نقش تعیین کننده را از آن خدا (صورت نگار) می داند و انسان را تا حد صورت و نقش دیوار تنزل می دهد.


• او بدین طریق تئوری انسان ستیز خود را پی ریزی می کند.

• عارف مورد نظر سعدی چنان محو و مفتون خدا (صورت نگار) می شود که به حسن صورت کاری پیدا نمی کند.

• اکنون این سؤال پیش می آید
که چرا عارف با دیدن صورت زشت به یاد صورت نگار نمی افتد، مگر به قول حتی خود سعدی، زشت و زیبا هر دو مخلوق خدا نیستند؟


• این ادعا یکی از شگردهای حضرات برای توجیه صورت پرستی (فرمالیسم) خویش است.

آنها ریاکارانه ادعا می کنند، که شیفته پسربچه همسایه، مغبچه باده فروش، محبوب خردسال چهارده ساله و ساقی مهرو و غیره نیستند، بلکه عاشق کسی اند که پسربچه همسایه، مغبچه باده فروش، محبوب خردسال چهارده ساله و ساقی مهرو را آفریده است.
پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر