ویرایش و تحلیل
از
فریدون ابراهیمی
﴿الَّذِينَ يَبْخَلُونَ وَيَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبُخْلِ وَيَكْتُمُونَ
مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ ۗ وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ
عَذَابًا مُّهِينًا﴾
[ النساء: ۳۷]
آنان كه بخل مىورزند و مردم را به بخل وا مىدارند و مالى را كه خدا به آنها داده است پنهان مىكنند.
و ما براى كافران عذابى خواركننده مهيا ساختهايم.
نهی از خست می کند.
ولی معلوم نیست که منظورش از واداشتن مردم به خست چیست؟
خست
خلق و خوی طبقاتی است.
نمی توان کسی را زیر تازیانه قرار داد که خسیس شود.
کریم علاوه بر این، خست را همتراز با کفر جا می زند و تهدید به دوزخ می کند.
﴿وَالَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ رِئَاءَ النَّاسِ وَلَا
يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ ۗ وَمَن يَكُنِ
الشَّيْطَانُ لَهُ قَرِينًا فَسَاءَ قَرِينًا﴾
[ النساء: ۳۸]
و(نیز برای) کسانی که اموالشان را برای نشان
دادن به مردم انفاق می کنند،و به خدا و روز آخرت ایمان ندارند،
وکسی که
شیطان همدم او باشد، چه بد همدمی است .
کریم در این آیه،
انفاق، یعنی ضد دیالک تیکی خست را بلافاصله خاطرنشان می شود:
دیالک تیک خست و انفاق
را.
وقتی گفته می شود که کریم، دیالک تیکی اندیش خودپو ست و سعدی بیشک تحت تأثیر کریم بوده،
به همین دلیل است.
کریم اما هر انفاقی را، تأیید نمی کند.
انفاقی که برای خود - ثروتمند ـ نمایی باشد، از دید کریم، مذموم است.
چنین کسی همدم شیاطین در دوزخ خواهد بود.
کریم با تهدیداتش آدمی را به یاد ساواکی ها می اندازد:
فردا در زندان عمومی
همبند جانیان بچه باز خواهی شد که با تیغ ژیلت، شلوارت را از عقب شکاف خواهند داد و حسابت را شبانه خواهند رسید.
﴿وَمَاذَا عَلَيْهِمْ لَوْ آمَنُوا بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ
وَأَنفَقُوا مِمَّا رَزَقَهُمُ اللَّهُ ۚ وَكَانَ اللَّهُ بِهِمْ عَلِيمًا﴾
[ النساء: ۳۹]
کریم در این آیه
بار دیگر
از ثروت ـ تئوری ارتجاعی اش پرده برمی دارد:
ثروت در ثروت ـ تئوری کریم
رزق و روزی تلقی می شود
که توسط رزاق آسمانی به بندگان زمینی داده می شود.
ثروت در ثروت ـ تئوری کریم
نازل می شود و نه تولید.
ثروت در ثروت ـ تئوری کریم
منشاء الهی دارد و نه منشاء طبیعی و جامعتی.
﴿إِنَّ اللَّهَ لَا يَظْلِمُ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ ۖ وَإِن تَكُ حَسَنَةً يُضَاعِفْهَا وَيُؤْتِ مِن لَّدُنْهُ أَجْرًا عَظِيمًا﴾
[ النساء: ۴۰]
کریم در این آیه،
تعریفی علمی از داد و بیداد عرضه می دارد:
کریم داد و بیداد را در دیالک تیک داد و ستد می سنجد:
بیداد روا داشتن به کسی
در قاموس کریم
عبارت است از ستاندن چیزی از او، بدون دادن «داد» درخوری به او
که مخففش می شود، بی داد.
خدا بیدادگر نیست.
هر کس در این دنیا راه خدا چیزی به مستمندی انفاق کند، خدا در آن دنیا، دو برابر آن چیز را به او خواهد داد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر