درنگی
از
میم حجری
زندگی بسیار کوتاه تر از آن است که، آن را صرف کینه ورزی،لجبازی، و گیر کردن در سوءتفاهمها کنیم،
چه خوب است که حرف ها،احساسات خوب یا بد، و حتی گلایه
هایمان از یکدیگر را، رُک و بیپرده به همدیگر بگوییم، تا اینکه با
خودخوری،پرده بکشیم روی حقایق؛ و رنج و دلآزردگی را عمدا امتداد دهیم.
متا
متا
متا
خیال می کند که با تبیین صریح حرف ها و شکوه ها و شکایت ها و گلایه ها و احساسات به همدیگر،
خودخوری و رنجش و دلخوری پایان می یابد.
در دانش کاه های جنقوری اسلامی،
پزشکانی از قبیل متا
«تربیت» می شوند که غیر از مغز اندیشنده، کم و کسری ندارند.
ما بهتر است که این مفاهیم متا را مورد تأمل قرار دهیم:
خودخوری
رنجش
دلخوری
۱
خودخوری
غصه خوردن
سرزنش کردن خود
خودخوری (به انگلیسی: Self-pity) هیجان احساسی است که در آن شخص نسبت به خود نسبت به تجربههای شخصی درونی و بیرونی از رنج کشیدن،
احساس غم و اندوه میکند
حالا باید هر کدام از این معانی وآژگانی خودخوری مورد تأمل قرار گیرد:
الف
غصه خوردن
غم و غصه
به تنهایی وجود ندارد.
حتی سعدی چندین قرن قبل می دانست که غم در دیالک تیک شادی و غم وجود دارد:
جور دشمن چه کند گر نکشد طالب دوست
گنج و مار و گل و خار و غم و شادی به همند
پدیده های روانی اند و انعکاس تجارب تلخ و شیرین اند.
بچه ات بیمار می شود، غمگین می شوی.
بچه بیمارت بهبود می یابد، شاد می شوی.
غم و شادی
ربط تعیین کننده ای به رک گویی و سربسته گویی ندارد.
ب
سرزنش کردن خود
خودخوری به این معنا به معنی داشتن لیاقت انتقاد از خود،
از سویی
و
به معنی پیامد انتقاد از خود و ابتلا به عذاب وجدان،
از سوی دیگر
است.
دیالک تیک انتقاد و انتقاد از خود
دال بر آدمیت و مدنیت و سوبژکتیویته و اکتیویته اعضای جامعه است.
حتی جانوران از تجارب تلخ و شیرین خود درس می گیرند و به خاطر می سپارند و به نسل های بعدی منتقل می کنند، چه رسد به بشر که متکامل ترین جانور است.
مراجعه کنید
به
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر