پروفسور دکتر هوربت هورستمن
برگردان
شین میم شین
نئوپوزیتیویسم
۱
· نئوپوزیتیویسم که رابطه بی واسطه با سنن امپیریسم ایدئالیستی و فنومنالیسم دارد، حسی را با تجربی و یا امپیریکی یکی می انگارد و به مثابه عرصه خاصی در مقابل نظری (تئوریکی) قرار می دهد.
پوزیتیویسم و نئوپوزیتیویسم
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/11693
۲
· تجربی (در قاموس نئوپوزیتیویسم، حسی) به واقعیت امر قابل مشاهده نسبت داده می شود.
· یعنی به آنچه که برای حواس «وجود بیواسطه دارد» و در زبان خاص مشاهده تثبیت شده که هنوز فاقد مفهوم سازی نظری، تعمیم و غیره است.
· مراجعه کنید به زبان پروتوکلی
۳
· نظری از دیدگاه نئوپوزیتیویسم، عبارت است از دانش منتج از تجربی و یا امپیریکی، به طور منطقی حلاجی شده و به زبان رشته های مختلف علوم منفرد فرمولبندی شده.
۴
· وظیفه تئوری شناخت و منطق علمی عبارت می شود از تدوین متد لازم برای تحلیل منطقی مفهوم سازی های نظری، بررسی پیوند منطقی میان خاص ها، زبان رشته ای علوم منفرد و زبان مشاهده، کشف منشاء نظری در تجربی، کنترل نظری در آنچه که به طور بیواسطه موجود است و بدین طریق، استوار ساختن نظری بر شالوده مطمئن.
· مراجعه کنید به تصدیق
۵
· وظیفه «علم واحد» عبارت می شود از همپیوندی نظری تصدیق شده و مبرا از مفهوم سازی های مبتنی بر حدس و گمان با سیستمی که بر «زبان واحد» مبتنی است.
· مراجعه کنید به زبان واحد
۱۲
· اگرچه نئوپوزیتیویسم معارف منفرد ثمربخشی در رابطه با پیوند منطقی میان تجربی و نظری ارائه داده، تقاضای آن مبنی بر خلاصه کردن نظری در تجربی و یکی انگاشتن تجربی و حسی نمی تواند قابل قبول باشد و باید از سوی نمایندگان کنونی نئوپوزیتیویسم نقد و یا به طور کلی کنار گذاشته شود.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر