۱۴۰۳ مرداد ۲۰, شنبه

خود آموز خود اندیشی (۱۰۳۶)

Bild

 

شین میم شین

بوستان

باب سوم

در عشق و مستی و شور

حکایت اول

بخش دوم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۸۲ ـ ۸۳)

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم

 

۱

قوی بازوان اند، کوتاه دست

خردمند شیدا و هشیار مست

معنی تحت الللفظی:

عشاق حق

دیالک تیکی از قوت و ضعف،

  دیالک تیکی از خردمندی و دیوانگی

و

دیالک تیکی از مستی و هشیاری اند.

 

سعدی در هر صورت دروغ می گوید.

او پراگماتیستی تمام عیار است و حتی با عارفی که در گوشه غاری، معبدی، صومعه ای کز کند و فاقد هر خاصیت مثبت (سود) باشد، مخالف است و در غزلی چنین فردی را پست تر از سنگ و گیاه می نامد:

 

سنگی و گیاهی که در او خاصیتی هست

از آدمی ئی به، که در او منفعتی نیست

 

معنی تحت اللفظی:

جماد و نباتی که حاوی خاصیتی باشد،

بهتر از بشری است که منفعتی در او نیست.

 

 

دیالک تیک عقل و جنون (خردمندی و شیدائی) بودن عرفا

 در هر صورت، دروغی من در آوردی بیش نیست.

 

عرفان بدترین دشمن خرد بشری است.

 

لوتر جوان، که خرد را «قحبه شیطان» می دانست، همین عرفان را برای مبارزه علیه خرد به خدمت گرفت.

 

هیچ جریان ارتجاعی و خرافی نبوده و نخواهد بود، که برای مبارزه علیه خرد، عرفان را مورد استفاده قرار ندهد.

 

خود سعدی و حافظ

 نمونه های بارزی در این زمینه اند.

آنها در عین حال که دشمنان آشتی ناپذیرعرفان پیکارجوی ضد فئودالی اند، از سوء استفاده از جنبه های ارتجاعی و ایراسیونالیستی آن هرگز صرفنظر نمی کنند.

 

عرفا خردستیزند، نه خردمند و خردگرا.

 

ادامه دارد.

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر