کلنجار سنگ سخنگویی با سگ سخن جویی (۶۶۵)

 

طبیعت پرستی ( ناتورالیسم) طبیعی ـ غریزی سرشته به انسان پرستی (هومانیسم) کودکان

میم حجری

۹۴۲۸

سنگ سخنگو 

پایگاه طبقاتی
بر خلاف خاستگاه طبقاتی
آگاهانه  تعیین می شود.

یعنی
اختیاری، ارادی و انتخابی

است.

 

۹۴۲۹

سنگ سخنگو

اهداء چند گالن بنزین از طرف چهار رأس دانشجوی بسیجی طویله ی " امام صادق " به سفارت بریتانیا.

احمد

سگ سخن جو

چرا با گالن؟
 مگر قحط آفتابه است؟
طالبان حتی سر سفره آفتابه دارد.
تنها چیزی که اینها دارند
 نفت و گاز است که به اینها تعلق ندارد.
داشتن نفت و گاز برای فروش و خرید گ. بد نیست.
ولی فخرانگیز هم نیست.

۹۴۳۰

سنگ سخنگو

بوسیدنت کمی شده مشکل تر از محال
شیرین ترست بوسه ات از آبْ پرتقال
هرگز نیازِ من به لبت کم نمی شود
امسال بیشتر شده نسبت به پارسال
مُفتیِّ مصر، دیده لبت را و مانده است
فتوا دهد که بوسه حرام است یا حلال؟

سگ سخن جو

بوسه حرام است. 

برای اینکه ویروس کرونا و آنفلوئانزا بیداد می کند


۹۴۳۱

سنگ سخنگو

چون شکر:شیرین و،چون گوهر:زبان پارسی ست
فارسی،فرهنگ و آیین و نشان پارسی ست
آنچه از توفان و از باران نمی یابد گزند
کاخ فردوسی،خدای شاعران پارسی ست
بر سر یاران افغان و بلوچ آذری
شاخ پر بار زبان پرتوان پارسی ست
وحدت کرد و لر و تاجیک در ایران زمین
از زبان مشترک با دودمان پارسی ست
گرچه گوید همدلی از همزبانی خوشتر است
این زبان حبل المتین همدلان پارسی ست
این زبان مادری همچون نشانی از پدر
خار چشم ناتوان دشمنان پارسی ست
واژگانش در هجوم گویش بیگانگان
پاسدار گویش گویندگان پارسی ست
در بهارستان میهن،صد نگارستان بپاست
جای جای خاک پایش بوستان پارسی ست
چون سه رنگ پرچم سبز و سپید و سرخ ما
جایگاهش قلب مردان و زنان پارسی ست
خانه ی ایرانیان پاینده و جاوید باد
تا که جاویدان زبان جاودان پارسی ست
 دکتر شاهین سپنتا

سگ سخن جو

قبل از پرداختن به محتوای این شعر سپنتا
 این چه طرز نگارشی است؟
چون شکر:شیرین و،چون گوهر:زبان پارسی ست.

 
 این چیزی جز تخریب نگارش فارسی و هر زبان دیگری نیست.
علاوه بر این،
زبان، ابزار تبیین اندیشه است.
 ابزار، مهم است 

ولی

 تعیین کننده، 

اندیشه 

است.
 خرافه به هر زبانی خرافه است و نه علم.
تجلیل کورکورانه از زبان فارسی در این شعر سپنتا
سرشته به شووینیسم فئودالی عقب مانده ای است.
 زبان فارسی در مقایسه با زبان های ملل پیشرفته
 زبان اخته و عقیم و عقب مانده ای است
و تبیین مفاهیم و احکام ژرف علمی و فلسفی
با زبان فارسی به غایت دشوار است.
 رشد زبان در هر جامعه
تابع رشد نیروهای مولده است.

۹۴۳۲

سنگ سخنگو

نه.
هدف فیسبوک از متااونیورزوم

بیگانه تر سازی توده مصرف کننده با جهان واقعی است.

۹۴۳۳

سنگ سخنگو

ایران درّودی:
نقاش‌ها کور به دنیا می‌آیند، آن‌ها با چشم قلب می‌بینند


سگ سخن جو

عجب خرافاتی
نقاشی چیست و نقاش کیست؟
نقاشی
چیزی جز انعکاس بخور و نمیر جزئی و یا بخشی از واقعیت عینی نیست که افسارش به دست بضاعت فکری، معرفتی، بینشی و تعلقات طبقاتی و غیره نقاش است
چشم قلب
همان
استاد ازل حافظ
است
که
به معنی خاستگاه و پایگاه طبقاتی نقاش و رقاص و مجسمه ساز و شاعر و نویسنده و غیره است.


۹۴۳۴

سنگ سخنگو

اره.
 استالین بدترین دشمن کمونیست ها بوده است.
 حکیم ابوالقاسم لاهوتی را هم می خواست نابود سازد
 و بیچاره چه اشعار سوزناکی در زندان استالین سروده است.
 استالین سران حزب ک. آلمان را که پس از روی کار آمدن رفیق هیتلر پناهنده شده بودند
 به هیتلر تحویل داد تا تحت شکنجه قرار گیرند و اعدام شوند.
به همان سان که گربه چف
 اریش هونکر را تحویل جانشین هیتلر داد
تا محاکمه شود و تحقیر و تخریب شود.

۹۴۳۵

سنگ سخنگو

نه.
سیدعلی
همانقدر دزد است که جورج بوش و مرکل و ترامپ و ماکرون و چارق و چکمه و پوتین دزدند.
دزد به چه معنی است؟
سیدعلی عالی ترین نماینده طبقه حاکمه جمکران است.
 دزد جزو و عضو نازل ترین لایه اجتماعی است که لومپن پرولتاایا نام دارد.
 لومپن پرولتاایا را همین طبقات حاکمه به خاک سیاه نشانده است.

۹۴۳۶

سنگ سخنگو

شاهکار.
تعزیه با مغازله در جماران

۹۴۳۷

سنگ سخنگو

در کربلای سوریه همه چی تولید می کنند.
 نفت هم پالایش می کنند.
آنهم چه جوری.
 دل آدم کباب می شود.
کودکان ۷ ساله حتی در پالایشگاه های عهد حجر جان می کنند
و چه بسا کور می شوند

۹۴۳۸

سنگ سخنگو

تکرار تاریخ ننگ‌آوران
ملا_حسن:《تا زنده ام اجازه نمی دهم دختران به مکتب و دانشگاه بروند》
ملا حسن، نخست وزیر گروه تروریستی طالبان گفته است که تا او زنده است هیچ دختر نمی تواند به مدارس و دانشگاه ها برود چون غیرت افغانی و فرهنگ قبیله‌یی اش اجازه نمی دهد.
شیخ فضل‌الله نوری سلف علمای جمهوری اسلامی را او هم از همین صحبت ها میکرد و تحصیل دختران را عین فحشا میدانست
 شیخ روح الله خمینی همیشه می گفت، که شاگرد شیخ فضل الله نوری است.

سگ سخن جو

تکرار تاریخ نیست.
وداع شرم انگیز بورژوازی
با  میراث خجسته فلسفه کلاسیک بورژوایی آلمان است.
سقوط بورژوازی واپسین
 از فلسفه انقلابی ـ هومانیستی ـ راسیونالیستی کانت و فیشته و هگل و فویرباخ به فلسفه ایراسیونالیستی ـ فاشیستی شوپنهاور و نیچه است.
فوندامنتالیسم 

(خمینیسم و طالبانیسم و غیره)
فاشیسم اشرافیت فئودالی ـ روحانی است.

۹۴۳۹

سنگ سخنگو

حاج مصطفی
تکثیر ثروت بورژوازی ج. خ. چین
چه ربطی به حزب توده ایران و یا مغولستان دارد؟
ضمنا حتی چه ربطی به حزب ک. ج. خ. چین دارد؟
 استالینیست های کج و کوله
دوره نپ را به یاد آورند
که بورژوازی روس چه می کرد.
چرا به ح. ک. روسیه و حضرت استالین گیر نمی دهند؟


۹۴۴۰

سنگ سخنگو

ایران درودی را عاودولف احمد شاملوی هروئینی
معروفیت بخشیده است.
ما نگفتیم تو تصویرش کن.

 
عادولف کودن
 نقاشی های ایران را نفهمیده بود و بدین طریق هارت و پورت کرده بود.
 اگر از هنر ایران
 هنرمندان  توده ای انگشت شمار
 حذف شوند،
چیزی جز زباله باقی نمی ماند.
دلیل ستایش علافان ایرانی از مردگان
 نه شناخت محتوای  آثار آنها و تأثر از مرگ شان
 بلکه مرده پرستی محض است
که سردمدارش هدایت و شاملو بوده اند
که
مرگ را سرودی کرده اند
پر طبل تر ز رعد

 

۹۴۴۱

سنگ سخنگو

تشکیل رابطه مثبت کذایی
 میان جانوران
از حشره تا حیوان
 و
 کودکان
 بی معنی و بیهوده است.
چون کودکان هنوز جانورند و نه انسان.
جانوران هم می دانند.
ای بسا گرگ ها که کودکان مردم را از گهواره می ربایند، شیر می دهند و بزرگ می کنند.
گذار از عالم جانوری به جامعه
به تدریج و با مشقت
 صورت می گیرد.
خیلی ها
 مادام العمر
جانور می مانند
 اگر شانس آورند و به درجه جمادات سقوط نکنند

۹۴۴۲

سنگ سخنگو

کی گفته :
 نرود میخ آهنین در سنگ؟ 

 
میخ چوبین و آهنین و سنگین که سهل است،
همین آب نرم و لطیف و زلال روان
حتی
سینه سنگ خارا را می خراشد و می تراشد و می شکاود و می کاود و دگرگون می سازد.
هیچ بانگی
 بی پژواک نمی ماند
و
هیچ روشنگری
بی ثمر.

 

۹۴۴۳

سنگ سخنگو

هرچه بیشتر می آموزی، کمتر می هراسی.
 «آموختن» نه به مفهوم تحصیل دانشگاهی، بلکه به معنای شناختن عملی زندگی 
جولین بارنز

سگ سخن جو

آره.
شناخت جبر هستی
 به کسب آزادی (اختیار) منجر می شود
 و
 هراس آدمی از ان می ریزد.
جهل
با
خوف
خویشاوند است و
 شناخت
 با 

تهور

 

۹۴۴۴

سنگ سخنگو

 
سمبل ها چه ربطی به سینما دارند؟ 


سینما (فیلم) یکی از فرم های بیشمار شناخت و شعور هنری است.

۹۴۴۵

سنگ سخنگو
 اگر پرواز میخواهی مثل آنهایی که پرواز کردند ساکت شو.
حریفه

سگ سخن جو

اندرزی سرشته به خرافه
فرق جماد و موجود چیست؟
فرق اساسی جماد و موجود
در شکست سکوت است.
سکوت
در روند توسعه و تکامل
به معنی سقوط است.
زنده باد سخن
زنده تر باد سخن سنجیده و اندیشیده
زبان در دهان ای خردمند چیست
جز ابزار تبیین  اندیشه ها؟
سخن
غلاف مادی اندیشه است
روح (اندیشه)
همیشه
سایه ماده (سخن) را بالای سر خود دارد.
حضرت مارکس
صلواة الله علیه.

۹۴۴۶

سنگ سخنگو

آره.
این ولی تغییری در برتری سخن بر سکوت نمی دهد.
 سخن
پله تکاملی فخرانگیزی
در گذار از جماد به موجود
و 

پله تکاملی متعالی تری
 در گذار از جانور به انسان بوده است.
 در سکوت
بر خلاف خرافه مارگوت و مترجمش شاملو
چیز به درد بخوری
نهفته نیست.
 زنده باد سخن.
 زنده تر باد شکست سکوت.
به هر قیمت.
 
۹۴۴۷

سنگ سخنگو

غم دنیا نخواهد یافت پایان
خوشا در بر رخ شادی‌گشایان

خوشا دل‌های خوش، جان‌های خرسند
خوشا نیروی هستی ‌زای لبخند

خوشا لبخند شادی‌آفرینان
که شادی روید از لبخند اینان

نمی‌دانی- دریغا- چیست شادی
که می‌گویی: به گیتی نیست شادی

نه شادی از هوا بارد چو باران
که جامی پر کنی از جویباران

نه شادی را به دکان می‌فروشند
که سیل مشتری بر آن بجوشند

چه خوش فرمود آن پیر خردمند
وزین خوشتر نباشد در جهان پند

اگر خونین دلی از جور ایام
«لب خندان بیاور چون لب جام»

به پیش اهل دل گنجی‌ست شادی
که دستاورد بی رنجی ست شادی

به آن کس می‌دهد این گنج گوهر
که پیش آرد دلی لبخندپرور

به آن کس می‌رسد زین گنج بسیار
که باشد شادمانی را سزاوار

نه از این جفت و از آن طاق یابی
که شادی را به استحقاق یابی

جهان در بر رخ انسان نبندد
به روی هر که خندان است خندد

چو گل هرجا که لبخند آفرینی
به هر سو رو کنی لبخند بینی

چه اشکت همنفس باشد، چه لبخند
ز عمرت لحظه لحظه می‌ ربایند

گذشت لحظه را آسان نگیری
چو پایان یافت پایان می ‌پذیری

مشو در پیچ و تاب رنج و غم گم
به هر حالت تبسم کن، تبسم!

مشیری


سگ سخن جو

مشیری شاعر مشهور بیشعوری بوده است.
 میزان فهم و فراستش
 به اندازه کودک خردسالی حتی نیست.
این شعرش اگر تحلیل شود، قضیه روشن می شود.

۹۴۴۸

سنگ سخنگو

فیدل کاسترو گفته بود:
" کمونیست شعور دارد.
سرمایه داری به غیر از سرمایه هیچ چیزی ندارد.
سرمایه دار حتا وطن هم ندارد. وطن سرمایه دار جایی است، که بیشتر بتواند غارت کند."
مردمانی که خیال می کنند، امریکا برای شان صلح و دموکراسی می آورد، بیشتر به مسلمانی می مانند، که خواب بهشت و حوری می بیند. تمام گروه های تروریستی زاده و مورد حمایت خود امریکاست. اگر گروه های تروریستی نباشند، امریکا بهانه یی برای غارت کشور ها نخواهد داشت.

سگ سخن جو

ایرانیون جز نقل مکانیکی نقل قول از این و آن
هنری ندارند.
این طرز «تفکر» را می توان طرز تفکر اسکولاستیکی قرون وسطایی نامید.
این به معنی اجیر کردن کسی به تفکر به عوص خود
و
نجات از شر خوداندیشی است.

۱
" کمونیست شعور دارد.
سرمایه داری به غیر از سرمایه هیچ چیزی ندارد.

 

سگ سخن جو

اولا
ضد کمونیست
می تواند بورژوا و برده دار و فئودال و آخوند و لومپن و لاشخور باشد
و
نه
سرمایه داری

ضد سرمایه داری (کاپیتالیسم)
می تواند فئودالیسم، سوسیالیسم، کمونیسم باشد و نه کمونیست.

کمونیست
فاعل است
سوبژکت است
فرد است.
حزب است.
نه
نظام جامعتی.

ثانیا
کسی یافت نمی شود که وجود داشته باشد و شعور نداشته باشد.
دیالک تیک وجود و شعور (ماده و روح)
عالی ترین و عام ترین و کلی ترین دیالک تیک فلسفه مارکسیستی است.
این بدان معنی است که کاسترو از الفبای مارکسیسم حتی بی خبر و بی نصیب مانده است.

۲

سرمایه دار حتا وطن هم ندارد.

 

سگ سخن جو

 



سرمایه داری حالا شد سرمایه دار.


منظور از سرمایه دار چیست؟


خلایق خیال می کنند که هر کس خر پول باشد


سرمایه دار است.


سرمایه دار به یکی از دو طبقه اجتماعی اصلی در جامعه سرمایه داری اطلاق می شود.


به بورژوازی اطلاق می شود 

که روزی روزگاری
 

ضد دیالک تیکی اشراف برده دار و فئودال و روحانی بوده است.


طبقه اجتماعی انقلابی ئی بوده است.


فلسفه کلاسیک آلمان


فلسفه بورژوازی بوده است. 

زیربنای کاپیتالیستی

 
وطن که سهل است


روبنای ایده ئولوژیکی عظیم خاص خود را داشته است و دارد.


حقوق


قضاوت


هنر


استه تیک


فلسفه


اخلاق.





توده

 بی وطن است 

و

 نه

 طبقات حاکمه.


وطنداران اصلی 

اشراف فئودال و روحانی و بورژوازی اند 

و

نه 

پرولتاریا 

و 

نه 

پیشه وران و رعایا


پرولتاریا پس از سرنگونی جامعه طبقاتی
 و
تشکیل دیکتاتوری پرولتاریا


صاحب وطن خواهد شد.

 

۹۴۴۹

سنگ سخنگو

دلیل زن ستیزی چیست؟
 زن ستیزی قدمت دیرین دارد
و در همه جوامع بشری رایج است.
منحصر به جماران و طالبان که نیست.

۹۴۵۰

سنگ سخنگو

چای می‌خورم
به تو فکر می‌کنم!
به خودم می‌آیم ...
چای طعمِ تو را می‌دهد.
 محسن‌ دعاوی

سگ سخن جو

مدح شبیه ذم به این می گویند.
ضعیفه
تا حد چیزهای خوشمزده تنزل داده می شود
سلب آدمیت می شود
چیز واره می شود
و
قویه
 به مقام آدمب باشعور و متعالی  ارتقا داده می شود.
این همان خرافه ملایان به زبان دیگر و با روش ریاکارنه دیگری است:
زن
ناقص العقل است.
نصف نر است.

۹۴۵۱

سنگ سخنگو

خرافه است.
ایران درودی
 فرد بیسوادی بوده است.
عشق
 افراد را دچار توهم می سازد.
وابسته و نیازمند مطلق کسی و یا چیزی می کند
و

 در عالم توهم
 از همه چیز
بی نیاز می سازد.
 ایران درودی مثل شاملو
 در عین بیسوادی
 هارت و پورت می کند و رجز می خواند.

۹۴۵۲

سنگ سخنگو

  نلسون ماندلا 

  «برای رسیدن به آزادی لازم نیست آسمان و زمین را بخرید، فقط خودتان را نفروشید.»

 
سگ سخن جو

 
 آزادی 

چه ربطی به فروش و یا عدم فروش خود کذایی دارد؟
منظور از خودفروشی چیست؟
خود ماندلا که برای طبقه حاکمه امپریالیستی سکسی شد 

مگر خودش را نفروخت؟

۹۴۵۳

سنگ سخنگو

  استالین سه بار استعفاء داد ، اما هربار استعفایش ازطرف حزب رد شده و اوهمچنان با رأی اکثریت قاطع درسمت خود باقی ماند.
این گفته مشهوراستالین که " کادرها واعضای حزب تصمیم گیرنده وتصویب کننده نهائی هستند " 

نشاندهنده بلوغ سیاسی وپایبندی به اصل لنینی سانترالیسم دموکراتیک و انسجام قدرت توده ای و ساختارحزبی بود.

سگ سخن جو

آره.
وقتی حزب ک.
به طویله تبدیل شود،
 به همین روز می افتد.
همه اندیشندگان
 نیست و نابود شده بودند
 و جز نواکر بی شعور و بی اراده گوش به فرمان
کسی نمانده بود.
رابطه پیشوا با اعضا در المان هیتلری و روسیه استالینیتسی
رابطه شبان با رمه بود.

۹۴۵۴

سنگ سخنگو

اولین مرکز تجاری تفریحی در خاور میانه و‌ سومین در جهان .
با ویلای  ۶۰۰۰ متری در لواسانک و خانه چهارده هزارمتری در پشت کاخ سعد آباد وده ها فروشگاه طلا ولوستر و مبل. فروشی فقط در خیابان شریعتی و ....

سگ سخن جو

ترقی جنگولی ـ منگولی
به همین می گویند.
کسب و کار همیشگی ایرانیون
 تجارت بوده است.
همین و بس.
اعضای همه طبقات اجتماعی
 بقال واره شده اند:
همه جا همه از خرد تا کلان

می خرند و می فروشند
از تولید خبری نیست.

۹۴۵۵

سنگ سخنگو

گفت‌وگو با برگ خشک

چون منی، افتاده در روی زمینی، برگ‌ِ خشک!
جز خزان از باغ‌ها چیزی نبینی، برگِ خشک!
زندگی کوتاه‌تر از فصل فروردین شده
روزگاری سبز و روزی هم چنینی، برگِ خشک!
سبز بودی و به بالای سپیدارِ بلند
زرد هستی و به زیر پا، همینی برگِ خشک!
آمدی از عرش تا فرش و ندانی می‌روی
در تنورِ شعله‌های آتشینی برگِ خشک!
گرچه زردی و بهاران را نمی‌آری به‌جای
بازهم در چشم شاعر نازنینی، برگِ خشک!
از زمین‌بوسیِ تو فهمیده‌ام این‌روزها
پیش باغ از ناتوانی شرمگینی، برگِ خشک!
می‌روی از یاد، بعد از روزها پاخوردگی
آخرین چشم نگاه واپسینی، برگِ خشک!
ای به‌خاک افتاده، پای دلبرم را بوسه زن
چون به خاک پای او از ما قرینی، برگِ خشک!
بی‌کس و تنها شبیه کابل و بلخ و هرات
روی خاک افتاده‌ای، یک‌سرزمینی برگِ خشک!
می‌روی ام‌سال، اما باغ تا سالی دگر
می‌شود سرسبز با برگ‌آفرینی، برگِ خشک!
نجیب بارور

سگ سخن جو

شعرای ملل متمدن
 رابطه دیگری با طبیعت و جامعه و همنوع دارند.
 مثلا شعرای آلمان
همگام با علوم رشد می کنند.
 ان سان که در اشعارشان
 پیشرفت های علمی  و فنی و فکری و فرهنگی
منعکس می شوند.
شعرای ممالک عقب مانده
مثلا ایران و افغانستان و عربستان
 از درک پدیده ها و روندها و سیستم های طبیعی عاجزند
و آنها را بسته به فانتزی دهاتی خود
تفسیر می کنند
 و جامعه را روز به روز عقب تر می رانند.
دلیل زردی برگ و افتادنش چیست؟

۹۴۵۶

سنگ سخنگو

زنان یک جامعه را محدود کنید ، آن ها را حقیر کنید ، تمسخرشان کنید ، کاری کنید تا بزرگترین آرزویشان ازدواج و بزرگترین هنرشان آشپزی و خیاطی باشد ، بلایی بر سر آن ها بیاورید تا از اجتماع بترسند ،
تخم تفکری در ذهن پدرانشان بکارید تا ایمان بیاورند دخترانشان را باید در قفس پرورش دهند ،
کتاب علم و قلم را از دخترانشان بگیرید و به جای آن ملاقه و سوزن به دستانشان بدهید،
با جوانانشان کاری کنید که از جنس مخالفشان دور باشند ولی تمام تفکرشان پیش آن ها،
هر کسی که برای آزادی زنان تلاش کرد را بنده شیطان و دشمن خدا بنامید
من تضمین میدهم چنين جامعه ای هزار سال هم بگذرد ، پیشرفت نخواهد کرد..
چرچیل


سگ سخن جو

 

 پیشرفت جامعه
تابع چیست؟
چرچیل عوام واره و عوامفریب است.
مگر زنان در همین اروپا و امریکا
وضع بهتری داشته اند.
تا همین چند دهه قبل دهقانان و زنان حتی حق رفتن به پای صندوق رأی نداشته اند.
پس از پیروزی انقلاب اکتبر
بورژوازی مجبور به تن در دادن ریاکارانه به آزادی کذایی زنان شده است

ادامه دارد.