۱۴۰۰ مهر ۲۸, چهارشنبه

خود آموز خود اندیشی (۴۶۰)

خوداندیشی

 شین میم شین

باب اول

در عدل و تدبیر و رأی

حکایت نوزدهم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»،  ص ۴۸ ـ ۴۹)

بخش سوم

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!

 

۱

در آرند بنیاد رویین ز پای

جوانان به نیروی و پیران به رأی

 

معنی تحت اللفظی:

طرز و طریق مبارزه پیر و برنا متفاوت است:

پیران از نیروی فکری استفاده می کنند و جوانان از نیروی مادی.

 

سعدی در این بیت شعر،

 به تصحیح نظر قبلی خود می پردازد و پیش شرط پیروزی را

در دیالک تیک مادی و فکری می داند.

 

او

دیالک تیک مادی و فکری

را

به

شکل دیالک تیک پیر و جوان و دیالک تیک نیروی جسمی و نیروی فکری و دیالک تیک زور و رأی

بسط و تعمیم می دهد.

 

هرگز کسی به این سادگی به تشریح بغرنجی های هستی برنخاسته است که حکیم شیراز.

 

حکایت ۱۹

بخش سوم

 

بیندیش در قلب هیجا مفر

چه دانی، که ز آن که باشد ظفر؟

 

چو بینی که لشکر زهم دست داد

به تنها مده، جان شیرین به باد

 

اگر بر کناری، به رفتن بکوش

و گر در میان، لبس دشمن بپوش

 

وگر خود هزاری و دشمن دویست

چو شب شد، در اقلیم دشمن مایست

 

شب تیره پنجه سوار از کمین

چو پانصد، به هیبت بدرد زمین

 

چو خواهی بریدن، به شب راه ها

حذر کن نخست، از کمینگاه ها

 

میان دو لشکر چو یکروز راه

بماند، بزن خیمه بر جایگاه

 

گر او پیشدستی کند، غم مدار

ور افراسیاب است، مغزش در آر

 

ندانی که لشکر چو یکروزه راند

سر پنجه زورمندش نماند

 

تو آسوده بر لشکر مانده، زن

که نادان ستم کرد بر خویشتن

 

چو دشمن شکستی، بیفکن علم

که بازش نیاید جراحت به هم

 

بسی در قفای هزیمت مران

نباید که دور افتی از یاوران

 

هوا بینی از گرد هیجا چو میغ

بگیرند گردت به زوبین و تیغ

 

به دنبال غارت نراند سپاه

که خالی بماند پس پشت شاه

 

سپه را نگهبانی شهریار

به از جنگ در حلقه کارزار.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر