برگردان
۶
هاینریش هاینه
هم میهمان، هم رفیق
در خانه مارکس و جنی
حتی
در ایام صرفه جویی و فقر و قناعت
به روی بسیاری از آشنایان، دوستان، دموکرات ها، سوسیالیست های اوتوپیکی، دانشمندان و هنرمندان
باز بود.
یکی از میهمانان مستمر آندو
هاینریش هاینه
بود
که
سالها بود که در مهاجرت پاریس به سر می برد.
از خویشاوندی با همدیگر
نه مارکس خبر داشت و نه هاینه.
بنا بر پژوهش های اخیر
مارکس و هاینه
جد مشترکی داشته اند.
آندو
ساعت ها بر سر شعری از هاینه
سر و کله می زدند، تا اینکه شعر، بالاخره فرم نهایی خود را به خود می گرفت.
جنی
از شنوندگان دقتمند اشعار هاینه بود.
دوستی با مارکس
برای توسعه هنری هاینه از اهمیت وافری برخوردار بود.
حتی
در ماه فوریه سال ۱۸۴۴
هاینه خاطر نشان شد:
«اشعار من، به تنفس سیاستی متعالی نایل خواهند آمد.»
(هاینریش هاینه، «کلیات»، جلد ۹، ص ۱۴۱)
هاینه
در ماه های همبایی منظم با مارکس،
یکی از ماندگارترین آثار خود در ادبیات آلمانی
را
تحت عنوان «آلمان. قصه سر کرسی» (آلمان. قصه ای زمستانی)
به
رشته تحریر در آورد.
هاینه در این اثر از «نوع نوین بشر» خبر می دهد
که
ذلت و سرکوب و ستم را در حیات بشر برای ابد ریشه کن خواهد ساخت.
«سرود تازه ای خواهم سرود.
سرود بهتری
برای شما.
یاران.
ما
را
سودای تشکیل بهشت برین بر پهنه زمین در سر است.
ما را سودای سعادتمندی در پهنه زمین
و
پایان ذلتکشی سهمگین
در سر است.
دستان کوشای پینه بسته
خواهان پایان شکمبارگی اند.
یاران.»
(همانجا)
بدین طریق
انقلابیون و علما و شعرای جسور
با
تسلیحات گونه گون
برای نیل به آماج مشترک
یعنی سعادت آتی خلق خود و کلیه خلق ها
به رزم برخاسته بودند.
سخنان هاینریش هاینه راجع به مارکس و یاران
پیامبرانه می نمایند:
«این دکتران انقلاب
تنها کسانی اند در آلمان
که
جزو زندگانند و آینده دارانند.»
(«آثار و نامه های هاینریش هاینه» (۱۰ جلدی)، جلد ۷، ص ۴۹۰)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر