۱۴۰۰ آبان ۵, چهارشنبه

درنگی در گفتاری از احسان طبری (۴)

 احسان طبری

 

حقیقت چیست؟

 

۱
حقیقت 

یک اندیشه ی انسانی است 

و 

در مقابل دروغ 

قرار دارد 

 دروغ یک ساخت ذهنی است 

نه یک انعکاس عینیت خارجی در ذهن 

 

سؤال این بود 

که

اندیشه زیر

سیب میوه ای قابل خوردن است. 

چگونه تشکیل یافته است؟

 

این اندیشه (حکم) از کلمات (مفاهیم) سیب، میوه و خوردن تشکیل یافته است.

 برای پیدا کردن پاسخ به پرسش فوق الذکر

قبل از همه

باید پرسید:

کلمات (مفاهیم) چگوته تشکیل می یابند؟


مثال:

دهقانی در زمستان

به

 هیزم

نیاز دارد.

برای تهیه هیزم می خواهد درختی را  مورد استفاده قرار دهد.

او

به 

چه چیزهایی 

می اندیشد؟

به

تبر

به تیغه تبر

به

جنس و اندازه دسته تبر

به

نحوه استفاده از تبر

به

تنه درخت

به کیفیت درخت

 

مغز دهقان

که

نمی تواند 

ابتدا به ساکن

به اینهمه پرسش پاسخ دهد.


چه باید بکند؟

 

دهقان دل به دریا می زند.

تبر را برمی دارد و به تنه درختی که خشک بی نظر می رسد، فرود می آورد.

همین

عمل دهقان

سیلی از سیگنال های حسی

را

به

کارگاه مغزش می فرستد:

سیگنال های مربوط به تری و خشکی و پوکی تنه درخت.

کندی و برایی تیغه تبر.

مناسب و نامناسب بودن دسته تبر.

حسن و عیب و ضعف و شدت نحوه زدن تبر بر تنه.

لیاقت معرفتی خود دهقان.

 

دهقان در اثر کار و به برکت کار

مثلا

به

پوکی و کرم خوردگی تنه درخت پی می برد.

 

بدین طریق مفهوم پوکی در مغز دهقان تشکیل می یابد و بلافاصله جامه کلام به خود می گیرد.

یعنی

نامگذاری می شود.

مفهوم

جزو ارواح است.

فقط در عالم ذهن بشری وجود دارد.

واژه «پوکی» به زبان های مختلف،

جامه مادی مفهوم پوکی است.

 

اینجا 

دیالک تیک مادی و فکری

 به شکل دیالک تیک کلمه پوکی (به زبان های مختلف) و مفهوم پوکی واحد 

بسط و تعمیم داده می شود.

این یکی از فرم های انعکاس است:

پوکی مادی در آیینه ذهن و ضمیر دهقان به صورت مفهوم پوکی (به صورت چیزی روحی و یا فکری) منعکس می شود.

پوکی مادی تنه درخت

اصل 

است

و

پوکی فکری

عکس.

 

انعکاس

یعین عکس اندازی

و

عکس برداری.

 

دهقان

در روند کار بر روی تنه درخت

ضمنا به شناخت چند و چون تیغه تبر، دسته تبر، نحوه زدن تبر، صحت و سقم تصوراتش راجع به تنه درخت، تیغه تبر، دسته تبر، نحوه زدن تبر نایل می آید.

بدون کار مادی

شناخت

میسر نمی شود.

 

به زبان فلسفی

بدون پراتیک

تئوری تشکیل نمی یابد و به محک نمی خورد.

 

این اما به چه معنی است؟

این بدان معنی است

که

پراتیک

در آن واحد

دو فونکسیون (کارکرد) دارد:

پراتیک

هم

 زادگاه اندیشه

است

و

هم

محک عینی و عملی مطمئن برای تعیین صحت  وسقم اندیشه

 است.

 

این یکی از مهمترین کشفیات کلاسیک های مارکسیسم است.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر