پروفسور دکتر
ولفگانگ ایشهورن
اریش هان
مانفرد پوشمن
روبرت شولتس
هورست تاوبرت
و
(۱۹۶۹)
برگردان
شین میم شین
رفتار
ادامه
۶۴
· وظیفه مقدم پژوهش سوسیولوژیکی تحت این شرایط نه فقط نقطه گرهی این از آن خودسازی مناسبات جامعتی توسط افراد و نه فقط توجه آن (پژوهش سوسیولوژیکی) بدان، و از آنجمله به رفتار زحمتکشان سوسیالیستی به مثابه مالکین وسایل تولید ، به مثابه شهروندان دولتی، به مثابه میهن پرستان و اینترناسیونالیست ها پژوهش سوسیولوژیکی، بلکه به تجزیه و تحلیل دقتمندانه و جزء به جزء (مفصل) بغرنجی شرایط اجتماعی و فردی و شرایط عینی و ذهنی سوق داده می شود.
· شرایطی که تحت آنها، این روند در سطوح و عرصه های مختلف حیات جامعتی صورت می گیرد.
۶۵
· در عین حال اینجا تضاد تار و پودی، جهان بینانه، تئوریکی و متدئولوژیکی میان جامعه شناسی مارکسیستی و بورژوایی به مثابه بازتاب تضاد میان جامعه سوسیالیستی و جامعه کاپیتالیستی نمودار می گردد.
۶۶
· جامعه بورژوایی، جامعه ای کنسرواتیو (محافظه کار) است و مسئله اساسی اش کنسرویزاسیون (ماندگارسازی) مناسبات موجود و حفظ آنها ست.
۶۷
· جامعه شناسی بورژوایی، از این رو، مناسبات را به مثابه رفتار تلقی نمی کند.
۶۸
· جامعه شناسی بورژوایی، رفتار را به معنی همرنگ سازی (مطابقت بخشی) خود تفسیر می کند.
۶۹
· جامعه شناسی بورژوایی، دترمیناسیون (تعین) رفتار را در روابط اینتراکسیونی بیواسطه خلاصه می کند و بدین طریق، در مقابل کلیت مناسبات جامعتی مستور می دارد و بدین طریق با تمرکز تجزیه و تحلیل بر تقبل و توزیع و غیره، در صدد هدایت رفتار در تولید وسیاست برمی آید.
۷۰
· جامعه سوسیالیستی تحول بخشی به کلیه مناسبات موجود است.
۷۱
· جامعه شناسی مارکسیستی ـ لنینیستی از این رو به نگرش تئوریکی در وحدت دیالک تیکی مناسبات و رفتار نایل می آید و تجزیه و تحلیل را بر عرصه های رفتار فردی و اجتماعی متمرکز می سازد.
· عرصه هایی که در آنها از ان خود سازی عملی، اکتیو و آگاهانه مناسبات جامعتی توسط افراد رفتارمند صورت می گیرد.
۷۲
· نتیجه متدئولوژیکی نهایی این می شود که رفتارتئوری مارکسیستی نمی تواند جامعه شناسی مارکسیتسی ـ لنینیستی را بنیان گذارد و یا جای آن را بگیرد.
· بلکه استقلال آن را پیش شرط خود قرار می دهد و بنا بر ماهیت قضیه باید حامل خصلت بغرنجی باشد و فقط می تواند نتیجه تلاش های مشترک جامعه شناسان، روان شناسان، سیستمتئوریسین ها، سیبرنتیسین ها (علمای سیبرنتیک) و علمای دیگر باشد.
پایان
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر