جمعبندی
از
مسعود بهبودی
درنگی در کار نیک و نیکوکاران جامعه بشری
۱
منظورتان از خوبی چیست که نباید از حد بگذرد
تا
خلایق
نیکوکاران را خر حساب نکنند؟
۲
هر لقمه نانی که می خوریم و هر جرعه ابی که می نوشیم
نتیجه زحمات شبانه روزی توده های زحمتکش شهر و روستا ست.
۳
نیکوکاران بی نام و بی اعتنا به نام
توده های زحمتکشند
که خدای خاک اند
درنگی در دلایل دلتنگی
حریفه
وقتی دلم برات تنگ میشه
کاری نمیتونم بکنم
آنقدر مظلوم و بی صدا اشک میریزم که خودم دلم به حال خودم میسوزه
۱
مگر گریه کار نیست؟
۲
مگر دل به حال خود سوزاندن
کار نیست؟
۳
سؤال دیگر این است که علل و دلایل دلتنگی چیست؟
۴
یکی از علل و دلایل دلتنگی می تواند نیاز دلتنگ به حضور حریفی باشد.
۵
اکنون اواخر دهه دوم قرن ۲۱ است و به برکت توسعه علم و فن
هر بنی بشری می تواند در هر لحظه که بخواهد حریفی را ببیند، با او درد دل کند و رفع دلتنگی کند.
۶
یکی دیگر از علل و دلایل دلتنگی می تواند نیاز کسی به همبایی و یا همزیستی با حریفی باشد
در این صورت باید هر از گاهی او را ببیند و یا برای مدتی با او همخانه شود.
۷
یکی دیگر از علل و دلایل دلتنگی
علافی است.
۸
اگر کسی کار کند
چه کار مادی
چه کار فکری
چه کار هنری
به خودشناسی می رسد
به خودپرستی می رسد
و
دلش کمتر برای بیگانه تنگ می شود.
۹
کار گرهگشای بی نظیر ما ست.
۱۰
جاوید باد کار
۱۱
کار در جامعه کمونیستی
به
درجه نیاز بشر ارتقا می یابد:
اعضای جامعه کمونیستی
به
همان اسن که به آب و نان و مسکن و بهداشت نیاز دارند
به
همان سان هم نیازمند کار می شوند
چه کار مادی
چه کار فکری
چه کار هنری
درنگی در جفنگی امپریالیستی ـ فاشیستی
زیاد که خوب باشی
باید ثابت کنی که خر نیستی
حریف
۱
این فرمایش
در تحلیل نهایی به معنی امر به منکر است.
۲
جوهر نیچه ئیسم و فاشیسم همین است:
همبستگی و همنوعدوستی
در فلسفه نیچه
نشانه خریت است.
۳
نشانه آدمیت در نیچه ئیسم و فاشیسم
ابر بشر شدن است
برده سازی همنوع است
سواری کشیدن از همنوع است
استثمار بی رحمانه و کشتار ددمنشانه همنوع است
۴
نیکی و نیکوکاری
اما
در مهر به همنوع است
در همبستگی با همنوع است
در سهیم گشتن و سهیم کردن همنوع در دارایی مادی و فکری و هنری جامعه است
۵
یاری به همنوع
در عین حال به معنی خودیاری است.
۶
فرد
فقط در دیالک تیک فرد و جامعه
معنی دارد و وجود دارد و می تواند وجود داشته باشد
۷
کمونیسم = ناتورالیسم متکامل + هومانیسم متکامل (انسان پرستی متکامل) + (طبیعت پرستی متکامل)
درنگی در عجیب جفنگی
۱
هوش چیست؟
۲
اگر کسی هوشمند نباشد
حتی نمی تواند شش کلاس قدیم را بگیرد
چه برسد به گرفتن دیپلم و لیسانس و فوق لیسانس و دکترا
۳
احمق
نه کسی است که دکترا گرفته
احمق کسی است که این مزخرفات را سرهمبندی می کند.
۴
بحث بر سر هوش نیست.
۵
بحث بر کشف حقیقت عینی است
۶
پیش شرط کشف حقیقت عینی
علاوه بر هوش
تعلقات طبقاتی انقلابی اند.
۷
مثال:
امپریالیسم صدها هزار پروفسور و دکتر و لیسانس و دیپلم
اجیر کرده است که شب و روز برایش کار می کنند
۸
اینها
افراد چه بسا
فوق العاده هوشمندی اند.
بهترین دانش ا»وزان را ناتو اجیر می کند.
۹
اینها
ولی به سبب پایگاه طبقاتی شان
عاجز از کشف حقیقت عینی اند و دشمنان حقیقت عینی اند.
۱۰
مارکسیسم
هست
ولی
به همین دلیل طبقاتی
همه نمی توانند بیاموزند و به کار بندند
۱۱
یعنی
مارکسیسم را
نمی توان تدریس کرد
۱۲
تفاوت مارکسیسم با فیزیک و شیمی و بیولوژی و ... همین جا ست
۱۳
لنین به درستی می گفت:
مد شده و همه دم از مارکسیسم می زنند
ولی کسی یافت نمی شود که از مارکسیسم خبر داشته باشد
۱۴
ازبر کردن چند جمله از کلاسیک های مارکسیسم
و
نشخوار خرکی و الکی انها
ربطی به درک و فهم مارکسیسم ندارد.
درنگی در خرافات فمینیسم بورژوایی
تجاوز به یک زن، تجاوز به همه زنان است.
مش لیلا
۱
مگر تجاوز به مرد
بسان تجاوز به زن
و
بسان تجاوز به کودک و پیر
تجاوز به همه بشریت نیست؟
۲
مگر زن برابر با مرد نیست.
۳
مگر زن و مرد
دو روی سکه واحدی به نام انسان
نیستند؟
۴
شعار
باید جامع و مانع باشد.
۵
در غیر این صورت
می تواند آب به آسیاب ارتجاع بریزد.
۶
یعنی
به معنی شلیک بر ران مبارک شخص شخیص شعاردهنده کوته نظر باشد.
۷
برای مبارزه علمی و انقلابی
به
تئوری علمی و انقلابی
نیاز مبرم است.
۸
بدون تئوری انقلابی
جنبش انقلابی محال است.
مش لنین
صلواة الله علیه
۹
بدون فراگیری تفکر مفهومی
و
بدون از آن خود کردن تئوری علمی و انقلابی
فقط می توان عوام فریبی کرد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر