۱۳۹۹ شهریور ۲۶, چهارشنبه

درنگی در پژوهشی از شبگیر راجع به تئوری امپریالیسم (۱۳)

تکذیب حضور پوتین در مراسم ازدواج صدراعظم سابق آلمان - خبرگزاری مهر | اخبار  ایران و جهان | Mehr News Agency  

ویرایش و درنگ

از

یدالله سلطان پور

تئوری امپریالیسم و تغییرات آن در قرن بیست و یکم

(بخش نخست)

شبگیر حسنی

منبع:

نوید نو

 

۱

سؤال این بود

که

فلسفه ادامه حیات خرده بورژوازی و بورژوازی کوچک  در جوار کنسرن های غول پیکر چیست؟



برای پیدا کردن پاسخ به این پرسش

باید

پرسید:

فونکسیون خرده بورژوازی و بورژوازی کوچک در جوامع امپریالیستی چیست؟

 

بورژوازی انحصاری

از

اقلیت انگشت شماری 

تشکیل می یابد

و

می تواند به تلنگری سرنگون شود.

 

بورژوازی انحصاری

از این رو

به

پایگاه اجتماعی

نیاز حیاتی مبرم دارد.

 

 اقشار میانی 

(خرده بورژوازی و بورژوازی غیرانحصاری به اصطلاح طبقه متوسط) 

(mittelstand)

پایگاه اجتماعی تعیین کننده طبقه حاکمه امپریالیستی و حتی طبقه حاکمه فئودالی ـ فوندامنتالیستی

را

تشکیل می دهند.


بدون حمایت مستمر اقشار بینابینی

طبقه حاکمه امپریالیستی

نمی تواند حتی هفته ای ادامه حیات دهد.

 

رابطه طبقه حاکمه امپریالیستی با اقشار بینابینی

اما

رابطه ای دیالک تیکی است:

یعنی رابطه ای مبتنی بر همبایی و همستیزی است.

 

طبقه حاکمه امپریالیستی 

اقشار بینابینی 

را

از 

سویی

تشکیل می دهد

و

از سوی دیگر

تخریب می کند.


اگر کسی در خیابان های طویله های طبقاتی چند لحظه به دور و بر خود نظر اندازد،

متوجه

ورشکستگی بخشی از اقشار بینابینی

و

تشکیل مجدد بخشی دیگر

می شود.


اگر کسی به معرکه گیری های انتخاباتی در جوامع امپریالیستی 

(مثلا در انتخابات آلمان در زمان گرهارد شرودر)

توجه کند،

متوجه توجه جدی طبقه حاکمه امپریالیستی به جلب جدی اقشار بینابینی می شود.

 

اگر کسی به روزهای پس از شکست سوسیالیسم در اروپای شرقی و اتحاد شوروی بیندیشد،

متوجه مشکل طبقه حاکمه امپریالیستی در تشکیل سیستم سرمایه داری در این کشورها می گردد.

برای اینکه در این کشورها

از

اقشار بینابینی 

اثری نبوده است

و

می بایستی از نو تشکیل شوند

تا

پایگاه اجتماعی طبقه حاکمه امپریالیستی 

قوام یابد.

 

  نه 

رقابت صوری میان طبقه حاکمه امپریالیستی و اقشار بینابینی بلکه

وحدت دیالک تیکی میان آندو در بین است.

 

اگر کسی به گفت و گوهای تلویزیونی سران طبقه حاکمه در جوامع امپریالیستی گوش دهد،

متوجه اهمیت اقشار بینابینی

 مثلا

برای تخریب سیستم کشورهایی از قبیل چین و ویتنام و کره و کوبا

می شود.

اقشار بینابینی  

(به قول علمای اقتصادی طویله جماران و جهان، طبقه متوسط)

 حامی سرسخت، پیگیر، اکتیو و ارگانیک و پر شور سیستم سرمایه داری

 و

حافظ سلطه و سرکردگی طبقه حاکمه امپریالیستی و فئودالی ـ فوندامنتالیستی است.

فریبرز رئیس نادان و علمای دانش کاهی دیگر

نمایندگان اقشار بینابینی اند.

 

ادامه دارد.

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر