جمعبندی
از
مسعود بهبودی
درنگی در انتقاد از خود ببل
وقتی پس از سخنرانی ام در پارلمان
بورژواها برایم کف زدند
از خود پرسیدم:
«پیر خرفت
چه گلی به آب دادی که دشمنانت برایت کف می زنند؟»
۱
این انتقاد از خود ببل
البته
حاوی ذراتی از حقیقت عینی است.
۲
ولی
آن را
را
نمی توان تعمیم داد
۳
چون
برای خوداندیشی
آلترناتیوی وجود ندارد.
۴
اولا
به این دلیل
که
دشمنان پرولتاریا
خردمند نیستند
و لذا
همیشه قادر به درک محتوای سخنان سگان سر سپرده توده نیستند.
تا
سگان
با
توجه به واکنش آنها
دست به قضاوت زنند.
۵
ثانیا
دشمنان توده
ساده لوح نیستند تا دست خود را به سادگی رو کنند.
۶
ترفندهای متنوع بورژوازی برای تخریب شوروی و غیره و امروزه بلاروس و ونزوئلا و غیره
متنوع و چه بسا مستور بوده اند و هستند.
۷
اجامر امپریایلستی
به زبان بورژوازی
دیپلوماتیک عمل می کنند
۸
زهر خود را در کپسول شهد
به خورد توده می دهند.
۹
برشت در ترس و نکبت رایش سوم
اندیشه ژرفی را مطرح کرده است که شنیدنی است:
فاشیسم می تواند اعضای جامعه را به انجام داوطلبانه کثیف ترین کارها برانگیزد:
مثال از اثر برشت:
حریف توصیه می کند که به گربه سوس تند و تیزی را بخوراند.
همدمش می گوید:
گربه سوس تند و تیز نمی خورد.
حریف می گوید:
چرا می خورد.
تو فوت و فن خوراندن را نمی دانی.
بعد
گربه را ناز می کند و سوس تند و تیز را به ماتحتش می مالد.
گربه از فرط سوزش ماتحت
به لیسیدن سوس تند و تیز تا ذره اخرش می پردازد.
۱۰
همین کار را طبقه حاکمه جهنم جماران با ملت غیور ایران ویران کرده است.
درنگی در دلایل تشکیل مفهوم امپریالیستی «اسلام سیاسی»
۱
یکی از مهم ترین فونکسیون ها و وظایف ایده ئولوگ های طبقه حاکمه امپریالیستی
واژه سازی است.
۲
اگر کسی به عخبار رسانه های امپریالیستی و فئودالی ـ فوندامنتالیستی
دقت کند
به این کسب و کار ایده ئوولژیکی و خر پرورانه انها پی می برد.
۳
بدین طریق
مفاهیم جعلی، تحریفی و ضد عقلی و ضد علمی و خرافی به خورد خلایق داده می شوند و عوامفریبی رشد می کند و ریشه می دواند.
۴
مثلا
فاشیسم و نئوفاشیسم
به
عنوان
راست رادیکال
پوپولیسم
ناسیونالیسم
پروتکسیونیسم
پرو عثمانیسم
امریکا فیرست
و
غیره
قلمداد می شود.
۵
مثلا
فوندامنتالیسم شیعی و سنی و پان اسلامیسم
به
عنوان اسلام سیاسی
به خلایق خر قالب می شود.
۶
در حالیکه فوندامنتالیسم و پان اسلامیسم
همشیره فاشیسم اند
و
اصولا و اساسا ضد مذهبی اند.
۷
نه
عرعردوغان
به اسلام و خدا و پیامبر اعتقاد دارد
و
نه
اوبکر بغدادی عیاش و بن لادن و خمینی و خامنه ای و سلیمانی کلاش
۸
دم زدن مستمر از مفهوم قلابی و تقلبی اسلام سیاسی
به
معنی اشاعه ضمنی این خرافه است
که
اسلام غیر سیاسی و بی طبقه و ماورای اجتماعی
هم وجود دارد.
۹
در جامعه بشری
چیزی ماورای اجتماعی و ماورای طبقاتی و لذا غیر سیاسی وجود ندارد.
درنگی در گفتاری از گوته
ریشه که داشته باشی ، به لبهی پرتگاه میآیی اما سقوط نمیکنی ؛ ریشه شعور ، تربیت ، شخصیت و انسانیت و شرف واقعی یک انسان است و ربطی به پول و تحصیلات ندارد ...
گوته
۱
ریشه
در
دیالک تیک ریشه و درخت
وجود دارد.
۲
دیالک تیک ناتورال ریشه و درخت
در جامعه بشری
به
شکل دیالک تیک سوسیال زیربنای اقتصادی و روبنای ایده ئولوژیکی
بسط و تعمیم می یابد.
۳
ریشه آدمیان
نه
شعور ، تربیت ، شخصیت و انسانیت و شرف واقعی
(عناصری از روبنای ایده ئولوژیکی)
بلکه
مناسبات تولیدی (زیربنای اقتصادی) است.
۴
بدون نان
جان وجود ندارد.
بدون مسکن و خوراک و پوشاک و بهداشت و ..
تربیت و شخصیت و شعور و شرف
وجود ندارد.
۵
به همان اسن که بدون ریشه
درخت وجود ندارد.
۶
فونکسیون ریشه
دست یابی به آب و پمپاژ آب به اندام درخت است.
۷
هر درختی
بسان شهری لوله کشی آب شده است
۸
خیلی از بومیان
آب آشامیدنی مورد نیاز خود را از درختان تأمین می کنند.
۹
حیرت انگیز این است که در درختان
آب سر بالا می رود
و
قورباغه ابوعطا می خواند.
۱۰
اما چگونه قانون فیزیکی معتبر در عالم اشجار وارونه می شود؟
۱۱
دیالک تیک داد و ستد در درختان
اصولا
میان برگ و ریشه برقرار می شود:
۱۲
برگ درختان سبز
که به تسلیحات کلروفیل مجهزند
با جذب انوار ماوری بنفش آفتاب و گار کربنیک هوا و آب
کارخانه های قند و شکر ناتورال اند.
۱۳
یعنی
اب از ریشه می مکند و قند و شکر به ریشه می فرستند:
دیالک تیک آب و نبات (قند و شکر)
۱۴
برگ ها
ضمنا
بخار آب به جو می فرستند.
۱۵
خدمت برگ سبز درختان به دمای هوای محیط زیست مضاعف است:
الف
برگ درختان سبز
اولا
انوار افتاب را
بسان آیینه
به جو زمین منعکس می کنند و باعث خنک تر شدن محیط می شوند.
ب
برگ درختان ضمنا
بخار آب به جو می فرستند:
تشکیل مه و شبنم و ابر و باران در مناطق جنگلی به همین دلیل است
با تبخیر برگ درختان سبز
هوا خنکتر می شود
به همان سان که با عرق کردن آدمیان
اندام آدمیان خنک تر می شود.
۱۶
دلیل زرد گشتن برگ درختان در پاییز
قطع داد و ستد فوق الذکر و خواب زمستانی درختان است.
۱۷
در غیر این صورت
ریشه
آب
به
اندام درخت
پمپاز خواهد کرد و در سرمایه یخبدان
اندام درخت منفجر خواهد شد.
درنگی در توهمی
در سرمایه داری نولیبرال باز کار افسانه ای بیش نیست.
۱
بازار
یک مفهوم اقتصادی ـ سیاسی است.
۲
نیروی کار
کالایی
است.
۳
نیروی کار باید بسان هر کالا
خرید و فروش شود.
۴
تا کالا هست
بازار هم خواهد بود.
۵
تا کالای نیروی کار برای خرید و فروش هست
بازار خرید و فروش نیروی کار هم خواهد بود.
۶
بستن قرارداد دسته جمعی کارگران با بورژوازی هم نوعی خرید و فروش کالای نیروی کار است.
به معنی وجود کماکان بازار کار است.
۷
ضمنا سرمایه داری کهنه لیبرال و نولیبرال وجود ندارد
۸
سرمایه داری اکنون در مرحله انحصاری و انحصاری ـ دولتی اش وجود دارد.
۹
سرمایه داری نئولیبرال
یکی از جفنگمفاهیم امپریالیسم است
برای خر پروری و عوام فریبی
۱۰
بورژوازی
اصلا نمی تواند لیبرال باشد
تا نئولیبرال و یا کهنه لیبرال باشد.
۱۱
لیبرال
دیری است که پرولتاریا و حزب مارکسیستی ـ لنیینستی پرولتاایا ست
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر