۱۳۹۹ شهریور ۱۹, چهارشنبه

درنگی در پژوهشی از شبگیر راجع به تئوری امپریالیسم (۵)

 

 

ویرایش و درنگ

از

یدالله سلطان پور

 

تئوری امپریالیسم و تغییرات آن در قرن بیست و یکم

(بخش نخست)

شبگیر حسنی

منبع:

نوید نو

 

۱

تئوری امپریالیسم و تغییرات آن در قرن بیست و یکم

 

موضوع پژوهش شبگیر

تئوری امپریالیسم

است.

 

سؤال انگیز

سخن گفتن او از تغییرات تئوری امپریالیسم است.

 

این بدان معنی است که راجع به امپریالیسم و هر چیز دیگر

تئوری های بیشماری می توانند وجود داشته باشند و همگی حقیقی باشند.

 

باید ببینیم.

 

۲

در زمانی نه چندان دور، 
واژه ی امپریالیسم،
 از جمله واژگان پربسامد در ادبیات چپِ جهان و میهن ما بود. 

 

شبگیر 

اکنون در مقدمه از واژه امپریالیسم دم می زند و نه از تئوری های مربوط به امپریالیسم. 


حتی

نه

از

مفهوم فلسفی، سیاسی، اقتصادی ـ سیاسی و غیره امپریالیسم.


عیب مشترک روشنفکران وطنی همین است.

انشاء نویسی به عوض مفهومی اندیشی و خوداندیشی.


۳

پس از فروریزی اتحاد جماهیر شوروی و اردوگاه سوسیالیستی،
 این مفهوم، موضع گیری و تحلیل  های سیاسی درباره  ی آن، 
نه فقط در نزد نیروهای موسوم به ملی،
 حتی در بین برخی مدعیان چپ، 
اندک اندک به محاق رفت.

 

اصطلاح فروریزی و یا فروپاشی اتحاد شوروی

یکی از اصطلاحات طبقه حاکمه امپریالیستی و فئودالی ـ فوندامنتالیستی است.

 

به قول حریفی

در خود روسیه از تخریب سوسیالیسم سخن می رود.

 

مفهوم «فروریزی و یا فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی»

فاقد ارزش علمی است.

 

 این خرافه مفهوم را دومه نیکو لوسوردو به نقد کشیده است

و

ما ترجمه و منتشر کرده ایم.

 

۴

در نزد بعضی از چپ نمایان ، 
کار به جایی رسیده است 
که
 اکنون 
نه تنها مبارزه ی ضدامپریالیستی محلی از اعراب ندارد،
 بلکه در نمونه های متعددی شاهد حمایت های این نوع «چپ» از مداخله های امپریالیستی بوده و هستیم.

 

شبگیر 

در پژوهش تئوری، واژه و مفهوم امپریالیسم

پیگیر نیست.

 

شبگیر

احتمالا

خیال می کند که واژه و مفهوم و تئوری معنی یکسانی دارند.

 

اینکه چپ ها و چپ نماها و ملی ها 

چه برداشتی از تئوری، واژه و مفهوم امپریالیسم دارند،

خود بحث دیگری است

و

ربطی به موضوع پژوهش شبگیر ندارد.

 

۵

 علیرغم کثرت استفاده از این واژه - امپریالیسم - به نظر می رسد 
که 
در
 بین نیروهای چپِ جهان و به تَبَع آن ایران، 
توافق کاملی بر روی مفهوم این پدیده و مصادیق آن وجود ندارد.

  

شبگیر از قدیمی ترین دوستان فرزانه ما ست.

ولی

به هر دلیلی حتی یکی از هزاران مفهوم فلسفی و سوسیولوژیکی را که ما ترجمه و منتشر کرده ایم، نخوانده است.


و گرنه می بایستی به تفاوت مفهوم و واژه و پدیده و تئوری واقف باشد.


منظور شبگیر از مفهوم

نه

مفهوم

بلکه معنی است.


طرز تشکیل مفاهیم را حتی امیر نیک آیین توضیح داده است

که

میراثش را همه توده ای ها می شناسند

ولی نمی خوانند.


۶

 فقدان درک مشترک از مسئله امپریالیسم، 
موجب شده 
تا شاهد تحلیل ها و مواضع گوناگون و بعضا متضاد، درباره ی این پدیده، ویژگی ها، مصادیق و اهمیت آن، در نزد جریانات مختلف چپ باشیم.

 

اکنون

جای واژه و مفهوم و تئوری امپریالیسم را مسئله امپریالیسم می گیرد.

ضمنا

در این جمله از توهم شبگیر راجع به درک مشترک از مفهوم امپریالیسم

پرده بر می افتد.

 

این اما به چه معنی است؟

 

این بدان معنی است

که

شبگیر خیال می کند که استنباط و درک متفاوت و حتی متضاد از مفاهیم

علت معرفتی محض دارند و نه علت طبقاتی.

 

شبگیر

خیال می کند که اگر او و یا هر کس دیگر

 مفاهیم را توضیح دهند، وحدت نظر راجع به آنها تشکیل می یابد.


یکی از مهم ترین ضعف های حزب توده پس از عنگلاب اسلامی 

کم بها دادن به تعلقات طبقاتی بوده است.

 

۷

به همین علت تلاش می  کنیم تا در حد حوصله ی این نوشتار به شرح چیستی (چیستایی) امپریالیسم بپردازیم 
و 
با ذکر نمونه هایی از تحلیل های ارائه شده در پیرامون امپریالیسم، 
برخی از خطاهای نظری در این باره را نشان بدهیم.

 

اکنون صحت حدس ما اثبات می شود:

شبگیر می خواهد تحلیل های مربوط به امپریالیسم (اکنون شبگیر را سخن از خود امپریالیسم است و نه واژه و مفهوم و تئوری و مسئله امپریالیسم) خطاهای نظری را نشان دهد.


شیوه پژوهش شبگیر

اسکولاستیکی است.


شبگیر

دنبال آیه و روایت و حدیث می گردد.

شبگیر نمی اندیشد.

شبگیر خیال می کند که اندیشه حاضر و آماده موجود است.

فقط باید جست و یافت و نشان داد.


ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر