۱۳۹۹ مهر ۴, جمعه

کلنجار سنگ سخنگویی با سگ سخن جویی (۲۶)

 

میم حجری

 

۱۲۱

سنگ سخنگو

 

 آخوندا با پولاشون چیکار میکنن؟ 

اینا که نه اهل پارتی و دراگ و لباس قشنگن 

نه مسافرت خارجی و جزایر قناری، 

با پولاتون چیکا میکنین 

کسکشا؟

 

 سگ سخن جو

 

آخوندها
از هیچ لحاظ
فرقی با لاشخورهای دیگر ندارند.

اگر شک داشتی از چرخنده بپرس.
 
میترا که دیگر نیست تا از او هم بپرسی.
 
راستی نجفی قاتل کجا ست؟
 

۱۲۲

سنگ سخنگو

 

من خودم را جا نگذاشتم، تنها گذاشتم

 

 سگ سخن جو

 

هیچکس تنها نیست.
هر کس دیالک تیکی از من درونی و من برونی است.
ضمنا
تو با اینهمه زیبایی
نیازی به کسی نداری.

تنها چیزی که لازم داری
آیینه ای است.
 

۱۲۳

سنگ سخنگو

 

به امید واقعی نیاز داریم.

 

 سگ سخن جو

زنده باد.
 
امید واقعی و نه امید الکی.
 
در کشور ما از دیرباز
میان امید و انتظار الکی و خرکی
علامت تساوی می گذارند.

مثال:
دهاتی ها زمین را شخم می زنند و مشتی بذر الکی می پاشند و سر بر بالین می گذارند و می خوابند به «امید» اینکه رحمت الهی نازل شود و نان خانواده حاصل.

این ربطی به امید ندارد.
امید باید مبتنی بر شناخت قوانین عینی هستی باشد.

اول باید بدانی که مثلا آب در اثر گرمای اجاق می جوشد تا چای تهیه کنی.
 
بعد باید هیزم بیاوری و اجاق را روشن کنی
و
امید به جوش آمدن آب و تهیه چای در دل بپروری.
 

 ۱۲۴

سنگ سخنگو

 

این چه بیماریه که نه دلت میخاد بری و نه دلت میخاد بمونی

 

 سگ سخن جو

 

این بیماری نیست.

این ناتوانی از تصمیمگیری است

که

می تواند به علل عینی و ذهنی مختلف و متفاوت و متعدد   باشد. 


مثال برای علتی عینی:

از همنوعی خوشت نمی آید.

حوصله ات را سر می برد

در نتیجه می خواهی بروی.

اما

برف همه جا را گرفته و زوزه گوشخراش گرگ ها به گوش می رسد.

در نتیجه نمی خواهی بروی.

 

۱۲۵

سنگ سخنگو

 

زن نفهم بیشعور! 

پسر ۴ ـ ۵ ساله ات روی پات نشوندی و از تو اینستاگرام دوست پسراتو نشون رفیقت میدی؟ 

پست ترین مخلوق خدا! 

خودت به درک. 

برو بمیر. 

اما اون بچه همه چیو میفهمه! 

همه چیو... 

مرده‌شورت رو ببرن 

پسرک رو ماچ میکنی و میگی مامان قربونت بره؟ 

ایشالا که واقعا قربونش بری، نبیندت...

 

 سگ سخن جو

 

یکی از دستاوردهای نکبت بار عنگلاب اسلامی

سقوط اخلاقی است.

با این شعار آمده بودند که به فساد پایان دهند.

اما جامعه را نه تنها به طویله و تیمارستان

بلکه ضمنا به جنده خانه مبدل کرده اند.


شاعر چه بجا گفته:

تو جندگی چو گدایان به شرط مزد مکن

که شیخ خود روش جنده پروری داند.

 

ادامه دارد.

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر