درنگی
از
ربابه نون
خوشا به حال گیاهان که عاشق نورند
و دست منبسط نور روی شانه ی آن ها ست.
معنی تحت اللفظی:
زنده باد وحدت عاشق و معشوق
در هیئت نبات و نور
۱
آنچه که در نهایت صفا و صداقت و سادگی و صراحت
طرح می شود
تخریب بی رحمانه دیالک تیک نبات و نور ( عاشق و معشوق)
است.
۲
خردستیزی در ذات عرفان است.
۳
عرفان بهترین مکتب برای تخریب خانه خرد خلایق است
۴
دین و مذهبی یافت نمی شود که عرفان خاص خود را نداشته باشد.
۵
برای اینکه خرافه
را
بدون حمایت عرفان
نمی توان به ذهن خلایق چپاند و قبولاند.
۶
همه خردستیزان جهان
از نیچه تا هایدگر
از بن لادن تا ملاعمر
از خمینی تا خامنه ای
از
حاج قاسم سلیمانی تا حاج اسدالله لاجوردی
طرفدار عرفان بوده اند.
۷
میان نبات و نور و عاشق و معشوق
نه
وحدت مطلق
بلکه وحدت دیالک تیکی هست
۸
یعنی وحدت تضادمند هست.
۹
نبات و عاشق
نیازمند نور و معشوقند.
۱۰
نیاز
به عشق نبات به نور و عاشق به معشوق
منجر می شود
۱۱
نیاز نبات به نور و عاشق به معشوق
اما
به
عشق متقابل نور به نبات و معشوق به عاشق
منجر نمی شود
تا نور دست منبسطش بر شانه نبات بگذارد و معشوق دل به عاشق بسپارد.
۱۲
۹۹ در صد کسانی که با هم ازدواج می کنند
بر اساس عشق یکی به دیگری
و
نه
بر اساس عشق دو طرفه
ازدواج کرده اند.
۱۲
نبات
نیازمند نور است
ولی
نور نیاز دیگری دارد و دنبال معشوق خاص خویش است
۱۳
یکی از دلایل رشد عظیم و عجیب نباتات
مثلا
قد کشیدن صدها متری درختان در جنگل ها
بی اعتنایی نور به نبات است
۱۴
درختان برای دستیابی به معشوق (نور) از روی لاشه (جنازه) همدیگر می گذرند.
۱۵
می توان گفت
که
چرندگان
مثلا گوزن ها و گاوها و گورخر ها و غیره
نقش واسطه و دلال میان نبات و نور
عاشق و معشوق
را
بازی می کنند:
چرندگان
حساب هر نهالی را درجا می رسند و از تشکیل جنگل انبوه و قحط نور
ممانعت به عمل می آورند.
۱۶
محمد زهری حکیمشاعر شمال کشور
دیالک تیک عشق
را
به
شکل دیالک تیک نیاز و راز و ناز
بسط می دهد:
میان عاشق نیازمند و معشوق نازمند (میان نبات و نور)
دیواری از راز کشیده شده است.
۱۷
کشف همین رازمعشوق که مایه ناز است
اعصاب عاشق را خرد می کند
خواب واجب تر از آب را بر عاشق نیازمند
حرام می سازد
و
به جنونش می کشد.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر