جمعبندی
از
مسعود بهبودی
نیما یوشیج
چایت را بنوش
نگران فردا نباش
از گندمزار من و تو
مشتی کاه می ماند
برای بادها
معنی تحت اللفظی:
بی خیال باش.
برای اینکه از اعضای جامعه برای نسل های آتی
چیزی جز یادی نمی ماند.
یادی که بسان کاهی در معرض بادی است.
۱
یاد
یکی از مفاهیم ادبی مهم نیما ست که با واژه های متنوع از قبیل نشان و نشانه و غیره تبیین می دارد.
۲
یادها منبع انرژی و نیرو برای نیما بوده اند.
۳
یاد بعضی نفرات
یاد بعضی نفرات
روشنم می دارد.
قوتم می بخشد،
راه می اندازد،
و اجاق ِکهن ِسردِ سرایم
گرم می آید از گرمی ِعالی دم شان.
نام بعضی نفرات
رزق روحم شده است.
وقت هر دل تنگی
سوی شان دارم دست
جرأتم می بخشد
روشنم می دارد.
۴
می توان گفت که نیما بسان بخش اعظم ساده لوحان
دلبسته
به
سوبژکت و سوبژکتیو
و
بیگانه
با
اوبژکت و اوبژکتیو
و
بی اعتنا
به
اوبژکت و اوبژکتیو
است.
۵
عیب و ضعف بینش نیما
همین است.
۶
نیما بینش فلسفی روشن به درد بخوری
نداشته است.
۷
نیما را می توان نماینده فرمالیسم ادبی محسوب داشت.
۸
نیما عاجز از درک پدیده ها و روندهای عینی اجتماعی و تاریخی است.
۹
برای اینکه او نماینده سوبژکتیویسم است و بیگانه با اوبژکتیویسم
چه رسد به آشنایی با دیالک تیک
درنگی در کلام های قصار
برشت
بانک زنی کسب و کار دزدهای ناشی است،
دزدهای حرفه ای و کارکشته بانک تأسیس می کنند.
۱
این کلام قصار برشت
احتمالا از متنی بریده شده و استقلال نسبی کسب کرده است.
۲
این کلام قصار برشت
حاوی ذراتی از حقیقت عینی است
ولی حقیقی نیست.
چرا و به چه دلیل؟
۳
پیش شرط حقیقی بودن اندیشه ای
تعمیم پذیر بودن آن است.
۴
این اندیشه
اما تعمیم پذیر نیست.
۵
تأسیس بانک در مرحله معینی از توسعه جامعه سرمایه داری می تواند به همین معنا باشد
ولی نه در همه مراحل توسعه جامعه سرمایه داری و دیگر جوامع مابعد سرمایه داری
۶
در جامعه سوسیالیستی و حتی کمونیستی هم بانک تأسیس می شود
مراجعه کنید به رهبری اقتصادی سوسیالیستی
۷
ایراد کلام های قصار عمدتا همین است.
۸
بخش اعظم کلام های قصار
نه
انعکاس حقیقت عینی
بلکه در بهترین حالت انعکاس ذراتی از حقیقت عینی است.
۹
برای اینکه حقیقت عینی در کل یافت می شود و نه در جزء
۱۰
به همین دلیل پیش شرط انعکاس حقیقت عینی در اندیشه ای
تعمیم پذیر بودن آن اندیشه است.
۱۱
کلام های قصار
فاقد این خصلت و ظرفیت اند.
۱۲
استفاده از کلام های قصار
چه بسا فرمی از خودفریبی، عوام فریبی و حتی خردستیزی است
درنگی در لاطائلات حریفی
۱
اولا
کیانوری کودن ترین و بی شعور ترین رهبر حزب توده بوده است.
۲
ثانیا
کیانوری و باندش
هم
آبروی حزب توده را برده است
و
هم
حزب توده را
به طرز بی برگشتی
تخریب کرده است.
۳
اتفاقا
علی خاوری
صدها هزار بار با شعورتر و هشیارتر و بصیرتر از کیانوری و طبری و مهرگان و غیره بوده است
و
با
خط مشی خرکی آنها
مخالف بوده است.
درنگی در دیار مفاهیم
۱
منظور از سوسیالیسم چیست؟
۲
نه
انقلاب کوبا
انقلاب سوسیالیستی بوده
و
نه
جامعه کوبا
جامعه ای سوسیالیستی
است.
۳
جامعه کوبا
به
لحاظ تسوعه نیروهای مولده که محتوای تعیین کننده مناسبات تولیدی است
هنوز
حتی
کاپیتالیستی نیست.
۴
انقلاب کوبا
شبیه انقلاب چین و ویتنام (پیروزی خلق ویتنام بر ارتجاع داخلی و امپریالیسم فرانسه و بعد امریکا در جنگ های پی در پی) و کره
انقلابی ملی ـ دموکراتیک بوده است.
۵
یعنی
انقلابی ضد فئودالی (و حتی ضد برده داری و بقایای فرماسیون ماقبل برده داری) از سویی و انقلاب ضد استعماری از سوی دیگر بوده
است.
۶
این کشورها
به لحاظ فرماسیون اقتصادی
نیمه فئودال ـ نیمه مستعمره بوده اند.
۷
انقلاب سوسیالیستی
و
جامعه سوسیالیستی
و
سوسیالیسم چیز دیگری است.
۸
سوسیالیستی قلمداد کردن این کشورها
به
معنی تحریف فرماسیون اقتصادی حاکم در این کشورها از سوی
و
تخریب اعتبار سوسیالیسم و انقلاب سوسیالیستی و جامعه سوسیالیستی
از سوی دیگر است.
۹
تفاوت انقلابات ضد فئودالی در این کشورها
با
کشورهای دیگر
پیروزی این انقلابات اجتماعی تحت رهبری حزب طبقه کارگر (حزب ک. کذایی) است.
۱۰
دلیل این امر
این است
که
بورژوازی واپسین و معاصر
بر خلاف بورژوازی آغازین و مترقی
فاقد ظرفیت ضد فئودالی
است.
۱۱
همه دستاوردها و وظایف تاریخی و انقلابی بورژوازی آغازین
را
دیری است که پرولتاریا
هم نمایندگی می کند و هم به انجام می رساند.
از هومانیسم تا ناتورالیسم را
از
رئالیسم تا راسیونالیسم را
از شعارهای برنامه انقلابات بورژوایی (آزادی، برابری، برادری) تا پیشرفت اجتماعی را
۱۲
بورژوازی واپسین وو معاصر کتحد کنیسه و کلیسا و مسجد است
مبلغ خرافه و خریت و خردستیزی و نیهلیسم اخلاقی و فاشیسم و نیهلیسم و راسیسم است
درنگی در طرز طرح افکار
بدون زنان هیچ جنبش واقعی توده ای نمیتواند وجود داشته باشد...
حریف
۱
این شعار
فی نفسه
معیوب است.
۲
این شعار
احتمالا از لنین است.
۳
برای درک و توضیح معیوبیت و عیب این شعار
باید به برخورد اجامر فئودال و بورژوا به همنوع دقت کرد.
۴
این زباله ها
در برخورد به همنوع
قبل از هر چیز
به
جنسیت انها می عندیشند.
۵
اتیک فئودالی و بورژوایی
بند تنبانی است.
۶
برای اینکه در قاموس اشرافیت فئودال و بورژوازی
انسان
نه
به
مثابه مقوله نوعی
معنی و وجود دارد
و
نه
به
معنی طبقاتی.
۷
انسان
در قاموس اشرافیت فئودال و بورژوازی
به معنی زن و نر وجود دارد.
۸
بی دلیل نیست
که
این جماعت
عرعر خود را با سرکار خانم فلان و جناب آقای بهمان
شروع می کنند.
۹
در حالیکه کودک و نوجوان و پسر و دختر و زن و مرد و پیرزن و پیرمرد
اولا
به
مثابه نوع بشر
ثانیا
به
مثابه عضو طبقه ای از طبقات اجتماعی وجود دارند.
۱۰
مفاهیم کودک و نوجوان و پسر و دختر و زن و مرد و پیرزن و پیرمرد
از زیرمفاهیم مقوله انسان و مفهوم طبقه اند.
۱۱
اصطلاح زیرمفهوم را به تقلید از اصطلاح مته متیکی زیرمجموعه می سازیم
درنگی در مفاهیم و دلایل طبقاتی مربوط به تحریف مفاهیم و تعویض مفاهیم
هیئت اجرائی سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر)
ما ضمن دفاع از مشروعیت و حقانیت خشم مقدس مردم غرور آفرین کشورمان ،
ضرورت توجه هرچه بیشتر
به
روش های مبارزات مسالمت آمیز در مقابله با جانیان خون آشام حاکم
را
یادآوری می کنیم
تا
بشود
توده های میلیونی مردم به جان آمده از این «مردان خدا»
بتوانند
هرچه بیشتر به خیابان بیایند و در خیابان ها بمانند.
طارانی
شیوه های مسالمت آمیز؟
رفقای عزیز میدانید
که
شیوه های مسالمت آمیز با این رژیم
ممکن نیست
باید گفت "خشونت پرهیز"
۱
الف
ما ضمن دفاع از مشروعیت و حقانیت خشم مقدس مردم غرور آفرین کشورمان ،
۱
خشم
را
اصولا و اساسا نمی توان به خشم مقدس و نامقدس طبقه بندی کرد.
۲
خشم
واکنشی طبیعی، غریزی و ضد عقلی (ایراسیونال) به محیط زیست خویش است.
۳
خشم واکنشی خرکی و خودپو (خود به خودی، ناآگاهانه) است.
۴
مراجعه کنید به دیالک تیک سوسیولوژیکی خودپیی و آگاهی
۵
با تشکیل و تدوین مارکسیسم
واکنش خودپو و خرکی و حتی شورش الکی و الک دولکی به موزه تاریخ سپرده می شود.
۶
آخر شما چه ساز و مان کار و گر هستید که از مارکسیسم لبی حتی تر نکرده اید؟
۷
ثاینا
دلیل خشم خرکی خلق
به
دلیل فقدان روشنگری علمی و انقلابی در طویله است.
۸
خشم خرکی به دلیل خریت و حتی خردستیزی خلق است.
۹
به عوض صدور مکانیکی اعلامیه های عوام فریبانه و خر پرورانه
به روشنگری علمی و انقلابی خطر کنید تا هم خود از منجلاب خریت برون آیید و هم خلق به کسب آگاهی طبقاتی نایل آید و ترک خشم خرکی کند و انقلاب کند
ادامه دارد.
درنگی در تعداد مدال اولمپیک در مسابقات بوکس
۱
بیشترین مدال اولمپیک در مسابقات بوکس را ورزشکاران ایالات متحده برنده شده است (۱۱۴ مدال)
۲
مقام دوم را در این زمینه ورزشکاران کوبا (۷۳ مدال) دارند.
۳
با این تفاوت که جمعیت امریکا ۳۲۸ میلیون نفر
و
جمعیت کوبا کمتر از ۱۲ میلیون نفر است.
۴
اگر تیز بنگریم
مدال های بوکس ایالات متحده امریکا را هم ورزشکاران سیاه پوست این دیار کسب کرده اند.
۵
یعنی
بیشترین مدال مسابقات بوکس
را
ورزشکاران متعلق به ستمدیدگان جهان (توده سازمان یافته در کوبا و توده بی سازمان در امریکا )
کسب کرده است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر