اریش هان
مانفرد پوشمن
روبرت شولتس
هورست تاوبرت
(۱۹۶۹)
برگردان
شین میم شین
روان شناسی اجتماعی مارکسیستی ـ لنینیستی
(سوسیال ـ پسیکولوژی مارکسیستی ـ لنینیستی)
ادامه
۸
· نحوه و نوع پاسخ به این مسئله (انسانتصویر) معلوم است.
· به این مسئله باید در وابستگی سختگیرانه به مناسبات جامعتی هر زمان معین مربوطه، پاسخ داده شود.
۹
· مارکسیسم ـ لنینیسم حاوی چنین احکامی (حاوی سیستمی از احکامی است که راجع به «ماهیت انسان» ساخته و یا صادر می شوند) که دو حکم آن به مثابه پایه فلسفی روان شناسی اجتماعی حائز اهمیت خاصی اند:
الف
· این حکم اولا در فرم عامش عبارت است از اینکه انسان موجودی جامعتی است.
· انسان «آنسامبلی (ارکستری) از مناسبات جامعتی» است.
· (مارکس، «تز ششم در تزهایی راجع به فویرباخ»
ب
· حکم دوم عبارت است از اینکه انسان موجودی است که به طرز کوشا (به ترفند کار) طبیعت و جامعه را تغییر می دهد.
· «کردوکار آگاهانه آزاد» به مثابه «خصلت نوعی» انسان
· (مارکس)
۱۰
· فرم خاص این تزهای عام برای جامعه سوسیالیستی و کمونیستی در تحول هنجارین (نرماتیو) شان به دو آماجگزاری مرتبط به هم جامعه سوسیالیستی منجر شده است:
الف
· انطباق (مطابقت یابی) گرایشی حوایج و منافع جامعتی، کلکتیو و فردی .
ب
· تبدیل گرایشی کردوکار کاری به «اولین نیاز» انسان ها.
۱۱
· این آماجگزاری هنجارین (نرماتیو) اساسا دورنمای (پرسپکتیو) واقعی روان شناسی اجتماعی مارکسیستی ـ لنینیستی است.
۱۲
· این دو تز اساسی هم در مفهوم همکاری و هم در واقعیت امر همکاری (تعاون) به معنی فوق الذکر به طرز سهل الفهمی به وحدت می رسند:
· هر اکت (عمل) تأثیر متقابل مبتنی بر همکاری (تعاونی) میان افراد، بیانگر ماهیت جامعتی انسان از سویی و همزمان بیانگر «کردوکار آگاهانه آزاد» انسان ها ست، که البته تنها تحت مناسبات تولیدی سوسیالیستی قابل تحقق (واقعیت یابی، جامه عمل پوشی) است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر