پروفسور دکتر مانفرد بور
برگردان
شین میم شین
فصل هشتم
بخش اول
۳۸
· بعد، حضرات بالاخره، خودویژگی ها و خودخواهی های شخصیت فیشته را دستاویزی برای نگرش های پسیکولوژی ساز قرار داده اند.
۳۹
· اگرچه این خودویژگی ها و خودخواهی ها، توسط فیشته به مثابه هنجارهای عام بشری تلقی شده بوده اند.
· هنجارهای عام بشری ئی که دال بر آن بوده اند که جامعه بورژوایی برای تضاد شهروند و شهروند دولتی راه حلی ندارد.
۴۰
· مقصر در این سوء تفاهم ها ظاهرا خود فیشته بوده است.
۴۱
· در خیلی جاها قضیه به یقین از این قرار است.
· اما نظری گذرا به میراث فکری فیشته (ادبیات ـ فیشته)، نشان می دهد که این سوء تفاهم ها ناشی از پیش شرایط مربوطه بوده اند و با توجه به این پیش شرایط می بایستی توضح داده می شدند.
· منتقدین فیشته اما آنها را به مثابه واقعیات محسوب داشته اند.
۴۲
· دلیل این سوء تفاهم ها این است که حضرات فیشته را عمدتا از تاریخ فلسفه یعنی از جنبش فکری صرف توضیح داده اند.
۴۳
· ما در مغایرت با چنین برخوردی به فیشته، می کوشیم تا فیشته را نه از تاریخ فلسفه، بلکه از تاریخ (جامعه) توضیح دهیم.
۴۴
· ما ضمنا گشتاورهای فلسفی ـ تاریخی مهم برای توسعه و تکامل فکری فیشته را، مثلا تأثیر کانت بر او را منکر نخواهیم شد.
۴۵
· ما اما به این گشتاورهای فلسفی ـ تاریخی برای تشکیل، توسعه، تکامل و تعالی (شکوفایی) فلسفه فیشته بسنده نخواهیم کرد.
۴۶
· در مورد فیشته، بنابرین، رجوع جدی به تاریخ الزامی است.
· برای اینکه فلسفه فیشته، گشتاوری از روند تاریخی ئی است.
۴۷
· برای اینکه فلسفه فیشته، تئوریتیزاسیون (توضیح تئوریکی) شعور (روح) تاریخی ئی را نمودار می سازد.
· به همان سان که هگل یک بار به درستی خاطرنشان شده است.
۴۸
· این گشتاور در تفکر فیشته قوی تر نمایندگی می شود تا در تفکر کانت و هگل.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر