مردم، فاعل تغییرات در جمهوری اسلامی اند
شاید این بار،
شاید این بار،
کاوه
یک زن باشد.
محمد رضا شالگونی
محمد رضا شالگونی
۱
مردم
خودشان
می توانند این رژیم را براندازند.
در قانون اساسی
رژیم، اصل ولایت فقیه و اسلامی بودن نظام
غیر قابل تغییر است.
چنین
قانون اساسی
فقط
از طریق شورش عمومی به زیر کشیده می شود.
به این سه جمله حریف باید اندکی دقت کرد:
الف
مردم
خودشان
می توانند این رژیم را براندازند.
مردم
به مثابه «فاعل حرکت و تغییرات»
فقط قادر به «براندازی رژیم» اند.
شق القمر سوبژکت کذایی
سرنگونی رژیم جمارانی
است.
غول کر و لال و کور و خری با نام مردم
تحت رهبری کاوه ـ زنی
به ترفندی تحریک می شود تا بر جماران حمله ور شود
و
ضحاک جماران را سرنگون سازد.
کاوه ـ زن
نیز بسان مردم
فاقد هویت و ماهیت طبقاتی است.
به قول عوامفریبان عیرانی
هم «آزاد» است و هم «مستقل»
به هیچ کس و طبقه و قوه و قاره وابسته نیست.
شبیه شیرین عبادی و نسرین ستوده و مریم جولیانی و اشرف دهقانی است.
ب
در قانون اساسی
رژیم،
اصل ولایت فقیه و اسلامی بودن نظام
غیر قابل تغییر است.
۱
«رژیم»
اکنون به هر مصیبتی «تعریف» می شود:
رژیم یعنی قانون اساسی.
قانون اساسی
اما چه ربط مستقیم و یا غیر مستقیمی، چه ربط با واسطه و یا بی واسطه ای
به براندازی رژیم دارد؟
مردمی که تحت رهبری کاوه ـ زنی
قادر به براندازی ضحاک جماران است،
چه اعتنایی به «قانون اساسی
رژیم» و چه اطلاعی اصلا از «قانون اساسی
رژیم» دارند؟
غول از قانون چه خبر دارد؟
من ـ زور حریف از این اشاره به « قانون اساسی
رژیم» چیست؟
۲
حریف از این اشاره دو نکته مهم (البته از دید خود) را در مد نظر دارد.
یعنی به دو دسته از اوپوزیسیون جماران رهنمود می دهد:
اولا
به
جناحی از اوپوزیسیون رهنمود می دهد
که
به الترناتیوی از درون انجمن جماران دل بسته است.
مثلا
طرفدار مثلث کروبی ـ رهنورد ـ میر حسین مخملی ـ موسوی است.
یعنی
در سنگر رفع حصر
پرچم افراشته است و عرعر می کند.
ثانیا
به
جناحی از اوپوزیسیون رهنمود می دهد
که
به منجی خارجی دل بسته است:
به مثلث ترامپ و لطان یابو و ملک سعود.
به همین دلیل
مردم برجسته می شود.
مردم تحت رهبری کاوه ـ زنی انتزاعی
پ
چنین
قانون اساسی
فقط
از طریق شورش عمومی به زیر کشیده می شود.
۱
حریف در این جمله
فرم براندازی رژیم جماران را پیشاپیش تعیین می کند:
فرم براندازی رژیم
شورش عمومی
باید باشد
و
نه
سرپیچی مدنی
و
نه
اعتصاب عمومی
(آن سان که ماضی یار راضی دلش همیشه خواسته است)
و
نه
قیام مسلحانه
و
نه
جنگ چریکی
(مشد اسماعیل خویی)
و
نه
مقاومت و مبارزه کارگری ـ کمونیستی
۲
شورش عمومی
یعنی
شورش پر شور و بی شعور و کور عمومی
رهبر سازمان کارگران عنقلابی
همان کسی است
که
کمترین اعتنایی به شعور کارگری (مارکسیسم ـ لنینیسم) ندارد.
نه
طرفدار بردن شعور علمی و انقلابی به میان طبقه و توده است
و
نه
حوصله سازماندهی کارگران را دارد.
زنده باد عصیان و طغیان و شورش مبتنی بر شور و شوق عنقلابی
مرگ بر شعور طبقاتی و علمی و انقلابی
۳
چنین
قانون اساسی
فقط
از طریق شورش عمومی به زیر کشیده می شود.
اکنون معلوم می شود که چرا و به چه دلیل
سازمان راه کارگر
شیفته سینه چاک آنارشیسم است.
اکنون
ضمنا
معلوم می شود
که
چرا و به چه دلیل
مش ممی غول کور توده را به مقام فاعل حرکت و تغییرات ارتقا می دهد
و
از تعیین الترناتیو طبقاتی روشن
برای فرماسیون اقتصادی سرمایه داری جماران
پرهیز می ورزد.
سؤال خود را تکرار کنیم
ماهیت طبقاتی سازمان راه کارگر چیست؟
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر