پروفسور دکتر مانفرد بور
ولفگانگ پطر ایشهورن
الفرد کوزینگ
گونتر کروبر
برگردان
شین میم شین
۱
ماتریالیسم دیالک تیکی
ادامه
۱۸
· رابطه ماتریالیسم دیالک تیکی با علوم دیگر با
رابطه فلسفه های پیشین تفاوت بنیادی دارد.
۱۹
· فلسفه ماقبل مارکسیستی ـ قاعدتا ـ با توسعه علوم
عمدتا پیوند نداشت و خود را به مثابه نوعی علم العلوم بر همه علوم سر می دانست.
۲۰
· اما ماتریالیسم دیالک تیکی ـ بر عکس ـ وظیفه خود
را در آن می بیند که در رابطه تنگاتنگ با علوم منفرد، نتایج مهم آنها را تحلیل کند
و تعمیم بخشد و بدین طریق به تدوین یک جهانتصویر علمی فراگیر، یک پایه معرفتی ـ
نظری نیرومند و یک متدئولوژی عام نایل آید که برای همه علوم منفرد ضرورت مبرم
دارند.
۲۱
· علوم منفرد با نتایج و دانش تجربی خود، مواد و
مصالح لازم را برای حل فلسفی مسائل در اختیار فلسفه مارکسیستی ـ لنینیستی قرار می
دهند و ماتریالیسم دیالک تیکی، متقابلا جهان بینی، تئوری شناخت و متدئولوژی علمی
مستدلی را در اختیار علوم منفرد می گذارد.
۲۲
· کاربست آگاهانه معارف ماتریالیسم دیالک تیکی،
کار علوم منفرد را تسهیل می کند، دستیابی به معارف مهم تعمیم یافته همه علوم را
برای علوم منفرد امکان پذیر می سازد و آنها را از غلتیدن به منجلاب ایدئالیسم و آگنوستیسیسم (ندانمگرائی) باز می دارد.
۲۳
· در حالیکه فلسفه ماقبل مارکسیستی و فلسفه
بورژوائی معاصر ـ عمدتا ـ منفعل و درونگرا بود
و است و به تماشا و توضیح جهان بسنده می کند، ماتریالیسم دیالک تیکی ـ اساسا ـ
موضعگیری دیگری نسبت به جهان دارد:
· ماتریالیسم دیالک تیکی فقط وسیله ای برای توضیح
جهان نیست، بلکه ـ قبل از همه ـ راهنمائی برای تغییر جهان است.
۲۴
· در یازدهمین تز فویرباخ این تفاوت در قالب فرمول
کلاسیکی ریخته شده است:
· «فلاسفه جهان را فقط بطور متفاوت
توضیح داده اند.
· اکنون وقت آن است که جهان تغییر
داده شود!»
· (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۳،
ص ۷)
۲۵
· ماتریالیسم دیالک تیکی توانست با بسط دادن پیگیر
جهان بینی ماتریالیستی بر توضیح جامعه بشری ـ برای اولین بار ـ به درک ماهیت و نقش
پراتیک اجتماعی انسان ها نایل آید و با توجه به پراتیک، در حوزه مسائل فلسفی
بنیادی، وحدت ارگانیکی پراتیک و تئوری را پدید آورد.
۲۶
· معارف ماتریالیسم دیالک تیکی ـ بر این مبنا ـ نه
فقط یک جهان بینی، بلکه علاوه بر آن، راهنمائی برای عمل اکتیو (فعالیت مبتنی بر
آگاهی) انسان ها هستند.
۲۷
· توجه به قانونمندی های عینی طبیعت، جامعه و تفکر
در ماتریالیسم دیالک تیکی، به مثابه شالوده فلسفی سیاست حزب مارکسیستی ـ لنینیستی،
به دستافزار فکری نیرومندی برای تحول عملی جهان در راستای آماج تاریخی طبقه کارگر،
سوسیالیسم و کمونیسم بدل می شود.
۲۸
· بنابرین، ماتریالیسم دیالک تیکی (و ماتریالیسم تاریخی)
تئوری ئی بیگانه با زندگی نیست، بلکه علمی است که در مبارزه عملی و در توسعه خلاق
شناخت انسانی بطور اکتیو بکار می رود، کارآئی خود را نشان می دهد و همزمان غنی تر
می شود.
۲۹
· ولادیمیر لنین می نویسد:
الف
· «آموزش ما ـ انگلس
از قول خود و دوست نامدارش می گوید ـ دگم نیست، بلکه راهنمای عمل است.
ب
· در این جمله کلاسیک، آن جنبه مارکسیسم با نیرو و
ایجاز برجسته می شود که اغلب نادیده گرفته می شود.
پ
· اما، اگر ما این جنبه را نادیده بگیریم،
مارکسیسم را به یک آموزش یکجانبه، علیل و مرده بدل می کنیم.
· روح زنده آن را قبض می کنیم
· شالوده تئوریکی بنیادی آن را، یعنی دیالک تیک
را، آموزش توسعه تاریخی تضادمند همه جانبه را بگور می سپاریم.
ت
· پیوند آن را با وظایف عملی معین دوران، که با هر
چرخش جدید تاریخ می تواند تغییر یابد، بگور می سپاریم»
· (لنین، «مجموعه
آثار»، جلد ۱۷، ص ۲۳)
۳۰
· ماتریالیسم دیالک تیکی نیروی جهاندگرگونساز خود
را بطور قانع کننده ای بمثابه شالوده تئوریکی برای تدوین سیاست درست بارها به اثبات
رسانده است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر