پروفسور دکتر مانفرد بور
برگردان
شین میم شین
فصل ششم
وظیفه فکری فلسفه کلاسیک بورژوایی
آلمان
بخش اول
۱
· روند
رونق و شکوفایی فلسفه کلاسیک بورژوایی آلمان از کانت تا هگل و فویرباخ، بخشی از تاریخ توسعه فلسفه کلاسیک بورژوایی در
مجموع آن، نقطه اوج آن و پایان آن است.
الف
· بخشی از تاریخ توسعه فلسفه کلاسیک بورژوایی در
مجموع آن است.
· برای اینکه در کلیه فرم
های نمودینش، انعکاس روند توسعه جامعه بورژوایی است و آیینه بورژوایی تفکرش، هیچ کجا از روند توسعه جامعه بورژوایی شکسته نمی
شود.
ب
· نقطه اوج تاریخ توسعه فلسفه کلاسیک بورژوایی در
مجموع آن است.
· برای اینکه استفاده از آن
در زمانی صورت می گیرد که به لحاظ بین المللی، روند تشکیل جامعه بورژوایی به سوی
نقطه اوج خود می رود و با انقلاب فرانسه بدان می رسد و با ترمیدور پا از آن فراتر
می نهد.
· فلسفه کلاسیک بورژوایی
آلمان در مغایرت با تفکر بورژوایی ماقبل خود و تحت شرایط پذیرش نتایجش، می تواند
جامعه بورژوایی را به مثابه توتالیته (کلیت) در نظر گیرد.
· نقطه اوج در این رابطه مورد نظر ما، ربطی به
برتری مطلق آن ندارد.
· سیستم های منفرد و جریانات کلاسیک فلسفه کلاسیک بورژوایی
آلمان به نحو خاص خود، بیانگر مراحل تشکیل و شکلگیری جهان بینی بورژوایی و شعور
طبقاتی بورژوایی اند.
· گذار آنها از مرحله ای به مرحله دیگر، حتما
توسعه بالنده بی چون و چرا و بی قید و شرط نبوده است.
· نمی توانست هم باشد.
· برای اینکه کلیه فلسفه های ماقبل مارکسیستی فی
نفسه تناقضمند بوده اند.
· می بایستی هم تناقضمند باشند.
· برای اینکه نماینده ایده ئولوژی طبقاتی بوده
اند.
پ
· پایان تاریخ توسعه فلسفه کلاسیک بورژوایی در مجموع آن
است.
· برای اینکه آخرین احکام استکمال و اتمام آن در
آن زمان صادر می شوند و خود آن، در زمانی به پایان می رسد که حریف طبقه بورژوازی،
یعنی پرولتاریا اکسیون های اجتماعی و
سیاسی خاص خود را به عهده می گیرد که به معنی نفی جامعه بورژوایی است و این زمان،
لحظه تولد جهان بینی علمی طبقه کارگر را نمودار می سازد که به معنی نفی و آف هه
بونگ تفکر بورژوایی است.
· (آف هه بونگ یعنی نفی دیالک تیکی
· نفی دیالک تیکی هر چیز به معنی حفظ جنبه های
مثبت و حیاتمند آن چیز و حذف جنبه های مرده و منفی و مزاحم آن چیز است. مترجم)
۲
· فلسفه کلاسیک بورژوایی
آلمان عبارت است از توسعه تفکر فلسفی از فرانسیس بیکن و رنه دکارت تا هگل و
فویرباخ.
۳
· یعنی جنبش فلسفی ئی که بیانگر منافع و مطالبات
بورژوازی ترقی خواه است.
۴
· جنبش فلسفی ئی که توسط منافع و مطالبات بورژوایی
پیش برده می شود.
· در مبارزه بر ضد ایده ئولوژی فئودالی ـ روحانی
به تثبیت منافع و مطالبات بورژوازی ترقی خواه می پردازد و در صدد سیستماتیزه کردن
آن منافع و مطالبات در جهان بینی خاص خود برمی آید و به اثبات تئوریکی آنها مبادرت
می ورزد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر