بلاگردان
مجید نفیسی
(۱۳۳۰)
به محمود دولت آبادى
(ششم ماه ژوئن سال ۲۰۱۸)
ویرایش و تحلیل
از
یدالله سلطان پور
۱
ایکاش روزه ات را
در خانه گشوده بودی
در خانه گشوده بودی
هر چند یکبار گفته ام:
«در سرزمینی که دین
برچسبِ جنایت های دولتی است
روزه خواری از روزه داری
پرمعناتر می نماید.»
این بند واپسین شعر مجید نفیسی
دست ایده ئولوژیکی خود او را رو می کند.
چرا و به چه دلیل؟
۲
ایکاش روزه ات را
در خانه گشوده بودی
در خانه گشوده بودی
این آرزو دال بر یکسان بودن روزه داری و روزه خواری بزرگ ترین نویسنده کشور در نظر مجید نفیسی عنقلابی و منتقد است.
این بدان معنی است
که
مجید نفیسی
مخالفتی با طرز تفکر مذهبی محمود دولت آبادی
(چیزی که تصور باطلی بیش نیست)
ندارد.
یعنی
برای لیبرالیسم قلابی و عنقلابی
خرافی اندیشی و عقب ماندگی بزرگ ترین نویسنده کشور
مهم نیست.
مهم
رفتن و نرفتن فرمال و صوری و مصلحتی و تحمیلی او
به افطار اعضای طبقه حاکمه است.
رسد آدمی به جایی که بجز تئاتر نبیند.
این
نشانه بارز فرمالیسم معرفتی عنقلابیون قلابی و منتقدان عنقلابی است.
محمود دولت آبادی به همان اندازه مذهبی است
که
دوستش
مشد احمد شاملو
مذهبی بوده است.
اگر محمود دولت آبادی و هر هنرمند و بی هنر دیگر
طرز تفکر مذهبی داشته باشد،
باید
مورد انتقاد علمی و انقلابی قرار گیرد.
به همین دلیل
ما
جفنگیات محمود دولت آبادی را هم نقد کرده ایم و هم نقد خواهیم کرد.
نقد افکار
اما
ربط تعیین کننده ای به تخریب اعتبار افراد ندارد.
افکار
در تحلیل نهایی
عام
اند
و
انتزاعی
اند.
مثبت و منفی، مفید و مضر، سازنده و مخرب مدام
اند
و
باید تحیل دیالک تیکی شوند
تا
مبادا جامعه جنگل شود.
۳
هر چند یکبار گفته ام:
«در سرزمینی که دین
برچسبِ جنایت های دولتی است
روزه خواری از روزه داری
پرمعناتر می نماید.»
هر چند یکبار گفته ام:
«در سرزمینی که دین
برچسبِ جنایت های دولتی است
روزه خواری از روزه داری
پرمعناتر می نماید.»
در قاموس مجید نفیسی عنقلابی
روزه داری
فی نفسه
نه،
مثبت
است
و
نه، منفی.
هم
مثبت
است
و
هم
منفی.
اما
اگر جنایت دولتی (و نه غیر دولتی؟) در لفافه مذهب و یا به بهانه مذهب،
صورت گیرد،
روزه خواری
در آن صورت
بهتر از روزه داری
خواهد بود.
این بدان معنی است
که
خود اندیشه خرافی
خود کردوکار مذهبی
مهم نیست.
مهم
این است که آیا مذهب
مذهب دولت جنایت پیشه است
و
یا نیست.
بدین طریق و با این ترفند
معیار قبول و رد تفکرات مذهبی و اعمال مذهبی
چیزی سوبژکتیو و خارجی قلمداد می شود.
اگر
دین از دولت جدا باشد،
اگر جنایات دولتی در لفافه دین صورت نگیرد،
مجید نفیسی
دست به روشنگری نخواهد زد
و
مخالفتی با اشاعه خریت و خرافه و خردستیزی
نخواهد داشت.
اخیرا
طرفداران مش مریم جولیانی
به انتشار شعارهای دهگانه او مبادرت ورزیده اند:
شعار جدایی دین از دولت (مجید نفیسی) یکی از شعارهای دهگانه او ست.
خود
این دار و دسته آدمکش
جریانی مذهبی
است.
یعنی منادی و مؤید سرسخت تفکرات کپک زده مذهبی است.
طرفه
این
که
خود
فکر و ذکر و هم و غمی
جز قبضه قدرت دولتی
آنهم به هر ذلت و به هر قیمت هم که باشد،
آنهم به هر ذلت و به هر قیمت هم که باشد،
ندارد.
خدا
آدم را خرفت و خر فقط نکند.
هم
دادن شعار جدایی دین از دولت
و
هم
قبضه قدرت دولتی به مثابه جریانی عمیقا مذهبی
تناقضی لاینحل است.
۴
هر چند یکبار گفته ام:
«در سرزمینی که دین
برچسبِ جنایت های دولتی است
روزه خواری از روزه داری
پرمعناتر می نماید.»
«در سرزمینی که دین
برچسبِ جنایت های دولتی است
روزه خواری از روزه داری
پرمعناتر می نماید.»
جالب در این بند واپسین شعر
درک عجق ـ وجق مجید نفیسی از مفهوم دولت است.
مجید نفیسی
با خود جنایت مشکلی ندارد.
در قاموس مجید نفیسی
جنایت فقط زمانی مذموم است که توسط دولت صورت گیرد.
بدین طریق
سر و کله عوامفریبی مدرن پراگماتیستی ـ امپریالیستی پیدا می شود:
اکنون دیری است که سوبژکت جنایات جنگی و زجری
نه
بخش دولتی،
بلکه
بخش خصوصی
است.
صدها شرکت خصوصی جنگ و زجر و جنایت
در کشورهای امپریالیستی تشکیل شده اند.
بلک واتر
فقط یکی از آنها ست.
جنگ داخلی خونین در یوگوسلاوی
توسط همین شرکت های خصوصی جنایت
دامن زده شد.
مرکز سازماندهی این جنایت خصوصی
لندن و برلین و غیره بوده است.
اکنون
در سوریه
همین بخش خصوصی جنایت است
که
توسط طبقه حاکمه امپریالیستی و فئودالی ـ فوندامنتالیستی (عربستان و امارات و ایران و عردوغان و غیره)
هم به لحاظ مالی
و
هم به لحاظ آموزشی ـ تسلیحاتی
حمایت می شود.
تخریب کشورها
به دست بخش خصوصی سپرده شده است.
مردم بدبخت مثلا سوریه
از کرد تا عرب
برای تخریب کشور خود و برای ارتکاب جنایات غیر دولتی
حقوق می گیرند.
جنگ و جنایت و خرابکاری
کسب و کار مردم بدبخت و بینوا شده است.
وقتی
ارتش سوریه
بخشی از کشور را نخست با خاک یکسان و بعد تسخیر می کند،
فقط باندهای خصوصی تخریب و ترور نقل مکان نمی کنند،
بلکه صدهاهزار نفر از اعضای خانواده شان نیز نقل مکان می کنند.
روی این مسئله باید کار کرد.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر