امید مهرگان
(۱۳۵۸)
مترجم، نویسنده و روزنامه نگار ایرانی
سرچشمه:
صفحه فیسبوک
آرش محمدی
تحلیلی از
یدالله سلطان پور
شکنجه
گر بنا ست بدن ما را به درد و جراحت و ویرانی تهدید کند
تا تسلیم او شویم.
در این حالت می توان صرفاً طاقت آورد
و
تا سر حدِّ مرگ مقاومت کرد.
·
معنی تحت اللفظی:
·
شکنجه گر می خواهد ما را به ترفند
عذاب جسمی به تسلیم وادارد و ما یک راه بیش در پیش نداریم:
·
مقاومت تا سر حد مرگ.
1
شکنجه
گر بنا ست بدن ما را به درد و جراحت و ویرانی تهدید کند
تا تسلیم او شویم.
در این حالت می توان صرفاً طاقت آورد
و
تا سر حدِّ مرگ مقاومت کرد.
·
این ادعای امید مهرگان، ادعائی
ایرئالیستی است.
·
یعنی با توجه به واقعیت عینی و
تجارب بشری مربوط به شرایط شکنجه، تأیید و
تصدیق نمی شود.
·
بندرت می توان کسی را پیدا کرد که
فقط مقاومت کند.
·
هر قربانی شکنجه، از کوره دیالک
تیکی از تسلیم و مقاومت (داد و ستد) می گذرد.
·
فرد تحت شکنجه بخشی از دارائی ایده
ئولوژیکی و اطلاعاتی خود را می دهد و نفس راحتی به ازای آن می ستاند.
·
اصولا هر جنگی دیالک تیکی از عقب
نشینی و پیشروی است.
·
پیش روی محض و یا عقب نشینی محض
وجود ندارد.
·
چرا وبه چه دلیل؟
2
شکنجه
گر بنا ست بدن ما را به درد و جراحت و ویرانی تهدید کند
تا تسلیم او شویم.
در این حالت می توان صرفاً طاقت آورد
و
تا سر حدِّ مرگ مقاومت کرد.
·
اولا به این دلیل ساده که واکنش
فرد تحت شرایط شکنجه، فقط عقلی نیست.
·
بلکه دیالک تیکی از غریزی و عقلی
است.
·
غریزه حفظ نفس تحت شرایط شکنجه،
یکه تاز میدان است و افسار عقل اندیشنده را حتی به دست دارد.
3
·
ادعای اینکه تحت شرایط شکنجه باید
«صرفا مقاومت کرد»، رئالیستی نیست.
·
غریزه حفظ نفس تحت شرایط دشوار
شکنجه عقل اندیشنده را به ژرف اندیشی وامی دارد.
·
آن سان که فرد، صدای تیک تاک مغز
اندیشنده اش را حتی می شوند.
·
شرایط شکنجه را می توان دوره
فعالیت بی امان و خستگی ناپذیر مغز محسوب داشت.
·
مغز به فرمان غریزه حفظ نفس، جزئی
ترین مسائل بیوگرافیکی فرد را با دقت خارق العاده ای حلاجی می کند و پاسخ های
سنجیده به پرسش های احتمالی شکنجه گر را تنظیم می کند و تدارک می بیند.
·
فرد تحت شرایط شکنجه بخشی از
دارائی ایده ئولوژیکی و اطلاعاتی خود را می دهد و تا شدت شکنجه را کاهش دهد.
·
مقاومت صرف تحت شرایط شکنجه اوتوپی
است.
·
دروغ است.
·
فرمی از عوامفریبی است.
4
شکنجه
گر بنا ست بدن ما را به درد و جراحت و ویرانی تهدید کند
تا تسلیم او شویم.
در این حالت می توان صرفاً طاقت آورد
و
تا سر حدِّ مرگ مقاومت کرد.
·
ادعای «مقاومت صرف و تا سر حد مرگ»،
ضمنا ایراسیونالیستی است.
·
مبتنی بر خردستیزی است.
·
با عقل سلیم بشری حتی ناسازگار
است.
·
اولا بدان دلیل که ذکرش گذشت:
·
تحت شرایط جهنمی شکنجه، ذرات وجود
فرد توسط غریزه و عقل بسیج می شوند تا شکنجه کاهش یابد.
·
فرد تحت شرایط شکنجه فعال مایشاء مطلق
نیست.
·
فرد همزمان تحت فشار غریزه حفظ نفس
و عقل عاقبت اندیش قرار دارد.
5
·
این زباله های هارت و پورتیستی افراطی
که در ادبیات آوانتوریستی ایران عقب مانده سرهم بندی شده اند و می شوند، نه
رئالیستی اند و نه راسیونالیستی.
·
اینها، زباله های ایده ئولوژیکی
اند.
·
اینها، زباله های سرشته به احساسات
و شور و شوق فئودالی اند.
·
این زباله ها شناسه ایده ئولوژیکی
کسانی اند که این زباله ها را سرهمبندی می کنند و به خورد فرزندان توده می دهند.
·
هر اندیشه ای ـ چه علمی و منطقی و
چه خرافی و ضد علمی ـ مهر طبقاتی معینی بر پیشانی اش دارد.
·
از تحلیل افکار می توان به ماهیت
طبقاتی افراد پی برد.
6
شکنجه
گر بنا ست بدن ما را به درد و جراحت و ویرانی تهدید کند
تا تسلیم او شویم.
در این حالت می توان صرفاً طاقت آورد
و
تا سر حدِّ مرگ مقاومت کرد.
·
یکی از ایرادات تئوریکی ـ ایده
ئولوژیکی این جمله امید مهرگان، سلب طبقاتیت از تضاد های اجتماعی است:
·
در جهان بینی امید مهرگان و همه
نمایندگان آوانتوریسم چپ و راست ـ از فاشیسم تا فوندامنتالیسم، از فدائیسم تا
مجاهدیسم، از سلطنت طلبیسم تا سرتنت طلبیسم ـ
مبارزه طبقاتی فرم جنگ تن به تن میان مأمور طبقه حاکمه و مبارز عنگلابی به
خود می گیرد.
الف
·
مبارز عنگلابی به جای مبارزه بر ضد
طبقه حاکمه و حاکمیت طبقاتی، به مبارزه بر ضد مأمورین معذور هیئت حاکمه خطر می
کند.
ب
·
در نتیجه، ترور پاسبانی، سربازی،
ژاندارمی، قاضی دادگاهی و غیره شق القمر قلمداد می شود.
پ
·
وجه مشترک مهم آوانتوریسم با تروریسم و آنارشیسم همین است.
ت
·
در قاموس همه این زباله ها، مبارزه
طبقاتی به شکل مبارزه بر ضد مهره های هیئت حاکمه تحریف می شود.
·
جای طبقه حاکمه را مهره های هیئت
حاکمه می گیرند.
ث
·
در حالیکه نقش تعیین کننده در
دیالک تیک طبقه حاکمه و مامورین هیئت حاکمه (کارمندان، نظامیان و غیره) از آن طبقه حاکمه است و نه از آن مهره های
مأمور و معذور هیئت حاکمه.
ج
·
دیالک تیک طبقه حاکمه و مامورین
هیئت حاکمه فرمی از بسط و تعمیم دیالک تیک زیربنای اقتصادی و روبنای ایده ئولوژیکی
است.
ح
·
آوانتوریسم، تروریسم و آنارشیسم
بدین طریق و با این ترفند، خانه خرد اعضای جامعه را تخریب می کنند و آنها را به
دنبال نخود سیاه می فرستند و ضمنا جامعه را به جهنم تحمل ناپذیر مبدل می سازند.
7
شکنجه
گر بنا ست بدن ما را به درد و جراحت و ویرانی تهدید کند
تا تسلیم او شویم.
در این حالت می توان صرفاً طاقت آورد
و
تا سر حدِّ مرگ مقاومت کرد.
·
امید مهرگان دراین جمله به تجلیل
از مرگ تحت شکنجه کمر می بندد و دست ایده ئولوژیکی خود را و امثال خود را رو می
کند:
· از مرگ،
ایدئالیزه کردن مرگ، تبدیل مرگ (شهادت) به فضیلتی اخلاقی، از نشانه های ایده
ئولوژیکی بارز فاشیسم، ناسیونال ـ سوسیالیسم و فوندامنتالیسم است.
·
مراجعه کنید به سیری در فرمایشات رهبران ملت ایران در تارنمای دایرة المعارف
روشنگری
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر