سیری در شعری از آذر و رضوان (3)

ویرایش و تحلیل از

ربابه نون

من
با سیبی 
از بهشتی بی عشق 
آزادت کرده ام

·        گفتیم که آذر اصفهانی ـ بر عکس حافظ شیرازی ـ خرافه انجیل عیسی بن مریم را به سکه نقد خریده است و نه خرافه قرآن کریم را.

·        سؤال این بود که چرا و به چه دلیل؟

1

من
با سیبی 
از بهشتی بی عشق 
آزادت کرده ام

·        دلیل اول آذر اصفهانی ـ همانطور که ذکرش گذشت ـ می تواند، معقول تر و رئالیستی (واقع بینانه تر)  بودن سیب به عنوان میوه ممنوعه باشد تا گندم.

2

من
با سیبی 
از بهشتی بی عشق 
آزادت کرده ام

·        دلیل دیگرش، شاید «مدرنیته» فرمال و سطحی و صوری (فرنگ گرائی)  آذر اصفهانی باشد.

·        میوه ممنوعه در همه آثار هنری و ادبی اجامر فرنگ، سیب است.

·        شاید احدی حتی از گندم و جو اصلا خبری نداشته باشد.

·        آذر اصفهانی (و نه فقط او)  شاید نخواسته از قافله لنگ «تمدن» تمدن ستیز اجامر فرنگ، عقب بماند و میوه ممنوعه خرافه انجیل را ترجیح داده است تا ایده و اندیشه خود را در قالب آن تبیین دارد.

·        عیرانی های خردستیز از دید خارجی های خردگرا، پهلوانان تقیه و تقلید اند.

·        قهرمانان فرمالیسم در هر زمینه و هر عرصه اند.

·        «علمای» با عمامه و بی عمامه این جماعت، حتی در واویلای عاشورا، از ایدئالیزه کردن قهرمانانه قد و قامت و چشم و ابرو و روش و نشست و برخاست علی اکبر نوجوان پرهیز نمی ورزند.

·        مهم برای این اجامر، فرم و ظاهر و نمود و نماد افراد و افکار است و نه محتوا و ماهیت و نیت و اهداف و آماج آنها.

3

من
با سیبی 
از بهشتی بی عشق 
آزاد ات کرده ام

·        در استنباط آذر اصفهانی از خرافه انجیل، بهشت برین، اصلا بهشت نبوده است.

·        بهشت برین ـ در بهترین حالت ـ دانشگاه اوین بوده است.

·        حوا از میوه ممنوعه، کلید ساخته است و آدم را (و نه ضمنا خود را) از زندان (و به زبان زعما، دانشگاه)  بهشت برین آزاد کرده است.

الف

من
با سیبی 
از بهشتی بی عشق 
آزادت کرده ام

·        اگر «علمای» با عمامه از این ایده آذر با خبر شوند، آذر را در طرفة العینی به جماران می برند تا به دلیل زندان اوین تلقی کردن بهشت برین، جایزه بارانش کنند.

ب

من
با سیبی 
از بهشتی بی عشق 
آزادت کرده ام

·        اگر «علمای» بی عمامه سلطنت طلبیسم و سر تن ات طلبیسم، از کلید گشایش قفل زندان ها بودن سیب با خبر شوند، در رسانه های انترنتی ولوله برپا خواهند کرد و از خاصیت اعجاز انگیز سیب عکس ها و بحث ها انتشار خواهند داد.

4

من
با سیبی 
از بهشتی بی عشق 
آزادت کرده ام

·        ایراد اصلی بهشت برین، از دید آذر اصفهانی، همان ایراد اصلی دانشگاه اوین بوده است:

·        بهشت برین، بسان دانشگاه اوین، مملو از عقل و خالی از عشق (غریزه) بوده است.

·        حوا با وسوسه آدم به گاز زدن به میوه ممنوعه، او را از بهشت برین مملو از عقل و خالی از عشق، آزاد ساخته و به زمین خالی از عقل و مملو از عشق (عشق)  انداخته است.

الف

·        اگر این ایده آذر به گوش اجامر جماران برسد، در طرفة العینی نه تنها همه جوایز اعطا شده را در ملأ عام از آذر پس خواهند گرفت، بلکه او را یک راست به دانشگاه اوین خواهند فرستاد تا به ضرب تازیانه دانشمند شود و در فقدان عقل در کره زمین و وفور عشق در بهشت برین شک نکند.

ب

·        اگر اجامر بی عمامه ـ از سلطنت طلبیسم تا سر تن ات طلبیسم ـ از این ایده آذر با خبر شوند، آذر را در تیرهای انترنتی به دارخواهند کشید تا به صراط مستقیم هدایت شود و در عیاشخانه بودن بهشت برین شک نکند.

·        چون با این ایده آذر، آب در آذر همیشه شعله ور شعارهای آته ئیستی فریدون و فرخ و فرح و فریبا و صادق و هدایت و شاملو ریخته می شود.

ادامه دارد.