۱۳۹۵ اردیبهشت ۲۰, دوشنبه

هماندیشی با مریم (2)


میم نون
 
رفتار سگ و گربه و موش و خرگوش اهلی
با افراد انسانی
ربطی به عشق ندارد.

1
به همان سان که بوس و لاس و لیس انسان ها
کمترین ربطی به عشق ندارد.

2
دلیل:
ما گربه ای داریم که یتیم بوده است:
مادرش زیر ماشین رفته بود و کشته شده بود.

3
پدرمان این گربه را بزرگ کرده است.
در نعلبکی به آن شیر داده،
غذا جویده و در دهانش گذاشته
پرستاری از اش به عمل آورده است.

4
حالا خودش چندین بچه دارد.

5
ما نمی توانیم جرئت کنیم و نازش کنیم.

6
اگر نازش کنیم
چنگ می زند و دست مان خونین می شود.

7
ناز کردنش حسرتی است.
چه رسد به انتظار اینکه ما را آدم حساب کند،
دم اش را به ما بمالد و نشانه گذاری مان کند.

8
حتی به مادرمان رو نمی دهد.

9
تنها کسی که گربه ما
نشانه گذاری می کند، پدر است.

10
گربه خردمندی است:

الف
در تابستان که مادر در باغچه ی خانه
سبزی
(تره و ریحان و مرضه و غیره)
برای شام می کارد،
همین گربه حراست از باغچه را به عهده می گیرد
و به مرغ ها اجازه بردن جوجه ها به باغچه
و «چریدن» از تره و مرضه و ریحان مادر را نمی دهد.

ب
ضمنا به گربه های بیگانه
اجازه نزدیک شدن به جوجه ها را نمی دهد.

ت
علاوه بر این
مانع افتادن نوزاد از حیاط خانه به باغچه می شود.

11
با پسیکولوژیسم نمی توان مسائل هستی را توضیح داد.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر